• شنبه 17 آذر 1403
  • السَّبْت 5 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 07
شنبه 10 آذر 1403
کد مطلب : 241895
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/pgxGp
+
-

وفاق باید در چارچوب قانون باشد

قانون وفاق

آیا هر انتقاد و اختلاف ‌نظری به منزله«عبور از وفاق» است؟

گزارش1
قانون وفاق

علیرضا احمدی-روزنامه‌نگار

این روزها موضوع «وفاق» در حالی به محلی برای «کنش» و «واکنش» جریان‌های مختلف سیاسی تبدیل شده‌ است که به ‌نظر می‌رسد برخی با در نظر داشتن «تعریف بسیط» از این گزاره وحدت‌بخش، هر انتقاد و اختلاف ‌نظری را «گسست از وفاق» قلمداد می‌کنند و انگشت اتهام را به‌سوی طرف مقابل نشانه می‌گیرند.
در شرایطی که از زمان آغاز به‌ کار دولت چهاردهم، آن‌ هم با شعار محوری «وفاق»، شاهد اتخاذ رویکردهای همدلانه‌ از سوی جریان‌های مختلف سیاسی کشور به ‌منظور تحقق این شعار بوده‌ایم ارائه لایحه «اصلاح قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» زمینه‌ساز ایجاد مباحث دنباله‌داری میان جریان‌های مختلف سیاسی کشور حول محور موضوع «وفاق» شده‌ است.
به‌دنبال عدم‌ تصویب یک فوریت این لایحه در مجلس بود که برخی از حامیان دولت اعضای مجلس دوازدهم را به «عبور از وفاق» متهم کردند، رویکردی که بیش ‌از هر چیز از نادیده‌انگاری گزاره «وفاق اصیل» یا «وفاق در چارچوب قانون» حکایت دارد. چنین رویکردی اما واکنش رئیس مجلس را به‌دنبال داشت و محمدباقر قالیباف در نشست ‌خبری روز چهارشنبه‌ خود به برخی حاشیه‌سازی‌ها با محوریت «پشت پا زدن مجلس به وفاق» واکنش نشان داد و تأکید کرد «وفاقی که بخواهد با یک لایحه‌ای که یک فوریتش رأی لازم را کسب نکند به‌ هم بخورد همان بهتر که نباشد.»
موضع‌گیری قالیباف با بیان یک تذکر مهم نیز همراه بود؛ اینکه اعتقاد اصولی به گزاره‌هایی مانند «وفاق»، «همکاری» و تعامل» نیازمند پایبندی به یک‌سری مبانی است که روشن‌کننده چارچوب‌ها و مرزهای «وفاق» است، مبانی‌ای که تعریف‌کننده «وفاق اصیل» است.

گزاره‌های وفاق
تلاش برخی از حامیان دولت برای متهم کردن مجلس به روی‌گردانی از «وفاق»، آن‌ هم با تذکر رئیس مجلس مبنی‌ بر اینکه با توجه به قانون جاری، انتصاب محمدجواد ظریف به‌عنوان معاون ‌راهبردی دولت «تخلف از قانون» به‌شمار می‌رود بیش‌از هر چیز نشان‌دهنده نگاه غیرمنطقی و احساسی برخی به شاخص «وفاق» است. اشتباه محوری در این عرصه پیوند زدن مفهوم «وفاق» با انتقاد از دولت یا حتی اصل تفکیک قواست. در واقع نباید اینگونه پنداشت که «وفاق» به معنی اعطای امتیازی به دولت برای نادیده گرفتن اصل تفکیک قوا و وظیفه ذاتی مجلس در زمینه قانونگذاری و نظارت بر عملکرد دستگاه‌های اجرایی است. برخی رسانه‌ها و جریان‌های حامی دولت در شرایطی مجلس را به‌دلیل انتقاد از انتصاب ظریف به «نقض وفاق» متهم می‌کنند که این ماجرا را نمی‌توان اقدامی در راستای بر هم‌ زدن وفاق تفسیر کرد؛ چراکه در این زمینه مجلس تنها به وظیفه نظارتی خود عمل کرده ‌است. این نکته که نمایندگان به یک فوریت لایحه‌ای رأی نداده‌اند را نمی‌توان «نفی وفاق» دانست؛ چراکه اصولا وفاق اصیل دارای بایسته‌ها و چارچوب‌هایی است که در ادامه به بررسی برخی از آنها می‌پردازیم.

  وفاق حول محور نظام اسلامی: همگرایی در مسیر تقویت و کارآمدی روزافزون نظام اسلامی از اصلی‌ترین چارچوب‌های وفاق به ‌شمار می‌رود.
  رعایت قانون: یکی از مهم‌ترین چارچوب‌های وفاق رعایت قانون است. مخالفت با اقدام فراقانونی و نقد آن به معنی نفی وفاق نیست.
  رعایت اصل تفکیک قوا: وفاق را نباید به معنی نفی اصل تفکیک قوا پنداشت. هر کدام از قوای سه‌گانه کشور در چارچوب قانون اساسی وظایفی دارند که اجرای آن به معنی عدم‌ همراهی با قوای دیگر نیست.
  دوری از سیاسی‌کاری: نگاه به گزاره وفاق از دریچه گرایش‌های سیاسی و ارائه تلقی «نفی وفاق» از هر اقدامی که دلخواه یک جریان سیاسی نیست عبور از چارچوب‌های وفاق است.
  وفاق در چارچوب رویکردهای کلان: پایبندی به وفاق در چارچوب راهبردهای ترسیم‌شده در اسناد بالادستی کشور معنا و مفهوم می‌یابد.
  پرهیز از متهم‌ کردن منتقدان: انتقاد از دولت را نباید نفی وفاق از سوی جریان‌های سیاسی کشور به‌ حساب آورد. وفاق در همگرایی برای پیگیری اصول کلی معنا می‌یابد. انتقاد از برخی روش‌ها و اقدام‌ها نفی وفاق نیست.
  تفاهم بر سر مفاهیم کلی: وفاق تنها زمانی امکان ظهور و بروز واقعی می‌یابد که جریان‌های سیاسی بر سر مفاهیمی مانند «تقویت نظام اسلامی»، «رعایت احکام اسلامی» و «رعایت قانون ‌اساسی» به تفاهم برسند.
  خط قرمز حقوق شهروندان: یکی از اصلی‌ترین چارچوب‌های مفهومی وفاق رعایت حقوق شهروندان است که در سیاستگذاری‌ها و تصمیم‌سازی‌ها باید مدنظر قرار داشته باشد.
  وفاق با وجود تکثر دیدگاه‌ها: به رسمیت شناختن دیدگاه‌ها و نظرات مختلف از اصول مبنایی وفاق ملی به شمار می‌رود.
  توجه به کارآمدی: تمرکز بر کارآمدی مبنایی برای رعایت وفاق به شمار می‌رود که مستلزم عبور از نگاه‌های سیاسی و جریانی است.

چارچوب‌های وفاق
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم ‌انقلاب طی سال‌های اخیر در مقاطع مختلف به تشریح بایسته‌ها و چارچوب‌های مناسب به‌ منظور ارائه تعریفی از «وفاق اصیل» پرداخته‌اند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود.
  رعایت قوانین، به‌ویژه قانون اساسی
  خوش‌بینی جناح‌ها، گروه‌ها و جریان‌های مختلف نسبت به یکدیگر
  تحمل ‌کردن یکدیگر
  کمک به یکدیگر برای ترسیم هدف‌های والا و عالی
  دوری از ایجاد تشنج
  پرهیز از بداخلاقی، درگیری، اهانت و متهم کردن یکدیگر
  خودداری از تضعیف قوای سه‌گانه کشور
  عدم ‌اغماض از وظایف قانونی قوا، به‌ویژه مجلس
  تبادل نظرات به‌منظور هم‌افزایی میان قوای سه‌گانه
  همدلی با وجود اختلاف‌نظرها

عدم ‌اغماض از وظایف قانونی
 20اسفندماه 1394
  بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری
مجلس باید به دولت کمک و راه را هموار کند. منتها معنای این گفته آن نیست که مجلس از وظایف قانونی خود اغماض کند. نه؛ وظایف قانونی مجلس باید کاملا رعایت شود. آن چیزهایی که در قانون واضح است، آن چیزهایی که در قانون وظیفه‌ مجلس است- در قانون اساسی عمدتا و در قانون عادی- مشخص است که چه چیزهایی است؛ اینها را باید کاملا رعایت کرد.

همگامی با وجود اختلاف ‌نظرها
 14بهمن‌ماه 1390
  بیانات در خطبه‌های نمازجمعه تهران
3قوه و دیگران باید با هم همدل باشند، همگام باشند، همدست باشند، ولو یک جاهایی اختلاف‌ نظرهایی دارند.

پرهیز از بداخلاقی
 7خردادماه 1381
  بیانات در جمع نمایندگان مجلس ششم
معنای وفاق این نیست که گروه‌ها، تشکیلات و جناح‌های گوناگون اعلام انحلال کنند؛ نه، هیچ لزومی ندارد. معنای وفاق این است که نسبت به هم خوش‌بین باشند و از ایجاد تشنج، بداخلاقی، درگیری، اهانت و متهم کردن بپرهیزند. امروز به ‌نظر من وظیفه ما این است.

عوامل و راهکارهای استحکام وفاق ملی
وفاق ملی، ضامن وحدت و ثبات اجتماعی- سیاسی است که بر فرهنگ اسلامی ریشه‌دار، قانون اساسی به‌عنوان میثاق ملی و رفتار مدبرانه سیاستمداران استوار است. تقویت فرهنگ اسلامی و پایبندی به اصول قانون اساسی از عوامل کلیدی استحکام وفاق ملی محسوب می‌شود. سیاستمداران باید از تفرقه‌افکنی و خودمحوری پرهیز کرده و انتقادپذیری و سعه‌صدر را تقویت کنند. انتخاب مدیران شایسته با تأیید مراجع قانونی، همکاری جمعی و تأکید بر سیاست‌های کلان کشور از دیگر راهکارها هستند. وفاق ملی زمانی محقق می‌شود که همه نیروها برای تقویت تعامل و حل مسائل کشور همراه شوند.

  اهمیت وفاق ملی
  وفاق ملی ضامن وحدت و استحکام اجتماعی - سیاسی در کشور
  فرهنگ اسلامی؛ عامل ریشه‌دار وحدت ملی
  نقش تاریخی: بیش از هزار سال وحدت میان اقوام و زبان‌های مختلف
  راهکار: تقویت و حفظ فرهنگ اسلامی به‌عنوان پایه وفاق ملی
  قانون اساسی؛ میثاق ملی
  اهمیت: قانون اساسی، ستون وفاق ملی در کشورها
  لزوم صیانت: رعایت اصول قانون اساسی برای حفظ همبستگی
  تأثیر رفتار سیاستمداران
  ضرورت: دوری از سخنان و اقدامات تفرقه‌برانگیز
  خودانتقادی: توجه به رفتار جناح خودی؛ نه فقط جناح مقابل
   انتقادپذیری و سعه‌صدر
  راهکار: پرهیز از عصبانیت در برابر انتقادات
  اثر: تقویت پایه‌های وفاق ملی
  روحیه همکاری جمعی
  تقویت تعامل و همفکری برای حل مسائل
  صلاحیت مدیران
  ضرورت: انتخاب مدیران با صلاحیت برای مسئولیت‌های کلیدی
  توجه: بررسی سوابق و تأییدیه‌های مراجع قانونی
  تأکید بر سیاست‌های کلان
  وفاق ملی بر پایه اسلام، قانون اساسی و رهبری
  وفاق با کدام چشم‌انداز؟
  هدف: ایجاد وفاق ملی پایدار
  راهکار: همکاری جمعی و تقویت مبانی سیاسی، قانونی و مدیریتی

تبیین گفتمان وفاق در سیاست ایران
گفتمان وفاق بر کاهش تنازعات میان گروه‌های سیاسی و پرهیز از طرد مخالفان تأکید دارد و نباید به دایره خودی‌ها محدود شود. وفاق واقعی، قانون‌محور است و از رادیکالیسم سیاسی و رفتارهای چریکی دوری می‌کند. این گفتمان با استفاده از ظرفیت‌های کارشناسی کشور، هدف خود را حل مشکلات مردم و تقویت همگرایی سیاسی قرار می‌دهد. تقلیل مفهومی و حذف مخالفان، وفاق را به شعاری بی‌اثر تبدیل می‌کند. با الهام از سیاست علوی و نهج‌البلاغه، وفاق باید راهی برای عبور از جناح‌بندی‌ها و افزایش کارآمدی نظام سیاسی باشد.

  تعریف گفتمان وفاق
  وفاق چیست؟ اتحاد و همگرایی در صحنه سیاست برای کاهش تنازعات میان گروه‌های سیاسی؛ نه صرفا در دایره خودی‌ها
  مفهوم اشتباه: وفاق محدود به هم‌حزبی‌ها و نزدیکان

  الزامات وفاق واقعی
  کاهش تنازعات جناحی: حذف نگاه «حق و باطل» به سیاست/ پرهیز از طرد و حذف منتقدان و مخالفان
  پرهیز از رادیکالیسم: مخالفت با رفتار چریکی در سیاست/ جلوگیری از دامن زدن به رادیکالیسم و دوگانه‌سازی‌های مخرب

  آسیب‌های تقلیل گفتمان وفاق
  خودحق‌پنداری: حذف مخالفان و نسبت دادن مشکلات به جناح دیگر
  تناقض در عمل: استفاده از وفاق به‌عنوان شعار، اما عمل به حذف و نفرت‌پراکنی

  کارکرد اصلی گفتمان وفاق
  اتحاد فراتر از جناح‌بندی‌ها: استفاده از تمام ظرفیت‌های کارشناسی کشور برای حل مشکلات مردم
  هدف: کاهش نفرت‌پراکنی و تولید دشمنی در فضای سیاسی

  وفاق در نهج‌البلاغه و سیاست علوی
  بازگشت به اصول: ترویج روحیه عدالت‌محوری و مردم‌مداری با الهام از سیاست علوی

  تجربه تاریخی گفتمان‌ها در جمهوری اسلامی
  گفتمان‌های گذشته: توسعه اقتصادی - جامعه مدنی - دولت مهرورزی
  درس‌های آموخته: شکست گفتمان‌ها معمولا ناشی از تقلیل مفهومی و عدم‌اجرای اصول واقعی بوده است.

  نتیجه‌گیری: وفاق؛ گفتمانی برای آینده
  چه باید کرد؟ پرهیز از حذف مخالفان /  ایجاد فضای گفت‌وگو و هم‌اندیشی / عبور از تنازعات حزبی برای رشد و آبادانی کشور




 

این خبر را به اشتراک بگذارید