آیندهای مبهم با هوش مصنوعی
پاسخ به چند پرسش درباره اینکه هوش مصنوعی روی نسل آینده انسانها چه تأثیری خواهد گذاشت
زهرا خلجی-روزنامهنگار
اگرچه تعامل انسان با هوش مصنوعی در یکی، دو سال اخیر بیشتر شده است، اما هنوز با درک دقیق و عمیق آن فاصله زیادی داریم. بیشک این فناوری نوین همانطور که بسیاری از معادلات را در حال حاضر برهم زده است، با پیشرفتهایی که در پیش است، در آینده بیشتر نسلهای آینده انسان را درگیر خواهد کرد. حال اینکه انسانهای نسل آینده، در دنیایی که توسط هوش مصنوعی متحول شده است، چگونه خواهند بود، یک سؤال مبهم است؟ بسیاری از محققان وقت خود را وقف پاسخ به چنین سؤالاتی کرده و به بررسی این موضوع پرداختهاند که هوش مصنوعی چگونه زندگیها را تغییر خواهد داد.
سناریوهای دراماتیک
برای پاسخ به سؤالات بیشمار مردم، محققان سناریوهای دراماتیکی را تصور کردهاند، مانند انقراض انسانها (و بسیاری از گونههای دیگر) توسط هوش مصنوعی یا ادغام انسان با آن و تبدیل به سایبورگهای انسان-هوش مصنوعی. این پیشبینیها معمولاً مبهم هستند و سرنوشت همه انسانها را در برابر یک حریف، هوش مصنوعی یکپارچه یا متحد قرار میدهند. برای یک زیستشناس تکاملی، مشاهده گسترش فناوریهای هوش مصنوعی به انواع کاربردهای متنوع، بسیار شبیه گسترش میکروبها، گیاهان و حیوانات در یک اکوسیستم است.
تکامل پرریسک
انتخاب طبیعی بهعنوان مکانیزمی که پشت تکامل موجودات قرار دارد، نتیجه تفاوتهای ژنتیک در تولیدمثل بین گونههای مختلف انسان و جانور است. این تفاوتها در نتیجه تعامل با ویژگیهای فیزیکی محیطی بهوجود میآیند. به عنوان مثال وقتی گونه گرگهای خاکستری آسیایی حدود 30هزار سال پیش به انسانها نزدیک شدند، توانستند گونه واکنشپذیرتر گرگها را فراری دهند یا بکشند. این امر ژنهای مرتبط با ترس و پرخاشگری را کاهش داد و فرایند اهلی شدن گرگها آغاز شد. انتخاب غیرعمدی که گرگها را به سگها تبدیل کرد، نشان میدهد که چگونه AIمیتواند بهطور غیرعمدی شکلدهی تکامل مغز و رفتار انسان را تحتتأثیر قرار دهد. زیستشناسان معتقدند، این مسئله بهویژه برای فناوریهایی مانند هوش مصنوعی صادق است.
تعامل متقابل
اگر رابطه انسان و هوش مصنوعی را بهعنوان یک همزیستی متقابل درنظر بگیریم، به شکلی که هر دو گونه چیزی را که دیگری نیاز دارد فراهم میکند، رابطه مفیدی خواهد بود. همین حالا کامپیوترها مانند حیوانات باربر محاسباتی عمل میکنند که به کاربران انسانی خود سود میرسانند. این مزایا با پیشرفتهای هوش مصنوعی افزایش خواهند یافت. شواهدی وجود دارد که اشتراک فرهنگی دانش و نوشتار، بار یادآوری و حفظ حافظه را از دوش افراد برداشته است. در نتیجه، اندازه مغز انسان در هزاران سال اخیر کوچکتر شده است. اگر این روند شدت بیشتری بگیرد ممکن است مغز انسانها حتی کوچکتر شود و حافظه مستقل کمتری داشته باشند.
همزیستی با شبکه اجتماعی
میتوان شبکههای اجتماعی را بهعنوان یک همزیست تصور کرد. آنها ابتدا روشهای مفیدی برای ارتباط برقرار کردن با دیگران فراهم کردند، اما به قدری توجه ما را بهخود جلب کردند که بسیاری از کاربران دیگر زمان کافی برای تعاملات اجتماعی و خواب ندارند. اگر هوش مصنوعی بتواند بهطور مؤثرتر توجه کاربران را جلب و افسردگی انسان را شعلهورتر کند، پیامدهای این امر روی زندگی، مرگ، تولید مثل و تکامل تأثیر خواهد گذاشت. فراتر از آن، صمیمیت مصنوعی ممکن است باعث شود ما نسبت به تعاملات از طریق تلفن یا صفحهنمایش محتاطتر شویم. یا شاید نسلهای بعدی ما بدون حضور انسانها کمتر احساس تنهایی کنند.