حکایت دو بازمانده از روزگار رفته
داستان کتیبههای سردر خانههای تهران، با سرگذشت اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی اهالی این شهر درآمیخته بوده است و علاوه بر آنکه در زیباسازی فضای شهری نقش داشته، به نوعی بازتابدهنده بخشی از نیازهای روحی معماران و صاحبان منازل مردمان پایتخت نیز بوده است.
با نگاهی به این آثار درمییابیم که محتوای کتیبهها در معماری سنتی بسیار متنوع بوده است؛ کتیبهها در معماری سنتی اغلب از شکل سردرها پیروی میکردند و تحتتأثیر شکل سینه سردر بودند. در این بین تنها کتیبههای موجود در تهران که با حکاکی کامل روی در انجام شده است، دو کتیبه است که جنس یکی از آنها فلزی و دیگری چوبی است.
پارسا جعفریافشار، پژوهشگر، درباره این کتیبهها میگوید: «کتیبه حکاکیشده روی در چوبی، آیه شریفه «و ان یکاد» است که در محله سنگلج واقع شده و از طراحیهای دوره قاجار بهشمار میرود. کتیبه دیگر که روی دری فلزی بهصورت کامل حکاکی شده، در محله بازار است و جمله متبرک «بسمالله الرحمن الرحیم» نقش شده بر آن هم مربوط به زمان قاجار است.»
اکنون اما با وجود امکانات و قابلیتهای متنوع امروز، متولیان شهر هنوز نتوانستهاند جایگاه و نقش کتیبهها را چنان که شایسته و بایسته است حفظ کنند. داریوش شهبازی، تهرانپژوه، در اینباره میگوید: «سردر خانههای قدیمی تهران که اغلب آنها در محلههای اودلاجان و سنگلج واقع شدهاند، بیشتر تابع موقعیت اجتماعی و اعتقادی فرد صاحبخانه و معمار آن بنا بوده است و کتیبهها بیشتر بهصورت کاشیکاری و آجرکاری نمونه ارزشمند به جا مانده از معماری دوره قاجاری به شمار میروند و هماکنون برخی از این سردرها و خانههای تاریخی توسط شهرداری و شورای شهر و حمایت بخش خصوصی حفظ شدهاند ولی تعدادی دیگر در گذر زمان و با کمتوجهی تخریب شده و متأسفانه دیگر اثری از آنها نیست.»