چرا قراولها رو به قبله میشدند
حدود 2قرن پیش در شهرهای ایران محلهایی وجود داشت به نام «قراولخانه» که محل تجمع افراد نظامی و وابسته به حکومت بود. «قراول» در لغت بهمعنای دیدهبان و نگهبان و قراولخانه به محلی که نگهبانان در آن قرار میگرفتند، اطلاق میشد. نصرالله حدادی، تهرانپژوه، درباره قراولخانه محله اودلاجان میگوید: «در زمان آغامحمدخان، کاخ گلستان در نزدیکی اودلاجان قرار داشت؛ برای همین شاه برای محافظت از اطرافیانش در این محل یک قراولخانه ساخت تا مامورانش حراست از شهر و کاخ شاه را بر عهده بگیرند. در آن زمان محل قراولخانه یک محیط بزرگ نبود، بلکه بیشتر شبیه یک خانه تقریبا 1000متری بود که سربازان آنجا بودند و در آن اسلحه نگهداری میشد.» داریوش شهبازی، تهرانپژوه نیز درباره قراولخانهها چنین توضیح میدهد: «اگر بخواهیم قراولخانهها را با امروز مقایسه کنیم چیزی شبیه کلانتری یا پاسگاه پلیس بودهاند. پیش از اینکه تهران بخواهد صاحب نظمیه و پلیس باشد، داخل حصار صفوی که کوچکتر از حصار ناصری بود، قراولخانه وجود داشت. در دوره ناصری بهخصوص امیرکبیر به قراولخانهها بیش از پیش توجه داشت و به این ترتیب حدود 40قراولخانه ایجاد شد. در دروازههای تهران و در خود محلهها نیز قراولخانه داشتیم؛ مثلا در کوچه لوطی صالح. ضوابطی نیز برای قراولخانهها وجود داشت؛ یکی اینکه قراولها نباید بنشینند و دیگر اینکه زمانی که اذان گفته میشد، برای احترام به شریعت مقدس اسلام، اگر قراولچی ایستاده بود باید تا پایان اذان رو به قبله میایستاد و پیشفنگ میکرد؛ این جزو دستورات بود.» یکی از وظایف قراولخانهها پاسداری از امنیت مردم محله و جلوگیری از تردد افراد مست هنگام شب بود. از یک ساعتیبه بعد منع تردد وجود داشت و به جز قراولها کسی اجازه عبور و مرور نداشت. شهبازی با این توضیح، ادامه میدهد: «در دوران امیرکبیر، درباره جمعیت تشکیلدهنده قراولخانهها در اسنادی که موجود است چنین گفته میشود که هر قراولخانه 12نظامی داشت که اهل قشون بودند. به جز اینها، یک صاحبمنصب شمشیربند، یک نویسنده، 2طبال و یک شیپورچی هم بودند و تعدادی نظامی که کشیک میدادند و لباس خاصی داشتند. قراولخانهها بعد از قتل امیرکبیر نظم و انضباط سابق را از دست دادند تا اینکه ناصرالدین شاه به فرنگ سفر کرد و کنت را با خودش به تهران آورد و قراولخانهها جمع شدند و نحوه جدیدی از نظم پلیس برقرار شد.»