• پنج شنبه 18 اردیبهشت 1404
  • الْخَمِيس 10 ذی القعده 1446
  • 2025 May 08
یکشنبه 13 آبان 1403
کد مطلب : 239376
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/Y63AY
+
-

از دهه 60 برای کودکان امروز

گفت وگو با رضا کشاورز، کارگردان فیلم «باغ کیانوش»

گفت‌و‌گو
از دهه 60 برای کودکان امروز

 شقایق عرفی‌نژاد-روزنامه‌نگار

«بـــاغ کیـانـوش» ساخته رضا کشاورز از فیلم‌های جشنواره سال گذشته است که از نهم آبان اکرانش را شروع کرده است. ماجرای باغ کیانوش در دهه 60 و در زمان جنگ می‌گذرد. در این زمان 2دزد به باغ کیانوش می‌روند تا در شب عروسی دخترش به اموال او دستبرد بزنند، همزمان یک بمب‌افکن عراقی در باغ سقوط می‌کند و درگیری دزدها و خلبان بمب‌افکن با چند کودک که در باغ هستند، ماجراهایی را خلق می‌کند. رضا کشاورز که پیش از این هم چندین کار کوتاه برای کودکان ساخته، در نخستین فیلم بلندش داستانی کودکانه را در فضای جنگ روایت می‌کند؛ هرچند به‌گفته خودش فضای کودکانه فیلم بسیار پررنگ‌تر است. فیلم اقتباسی است از کتاب باغ کیانوش نوشته علی‌اصغر عزتی‌پاک که چند روز پس از اکران نقدهای مثبتی دریافت کرده است؛ ازجمله درباره اقتباس درست، بازی‌های خوب و جذابیت قصه‌ای با محوریت جنگ برای نوجوانان. رضا کشاورز در این گفت‌وگو از اقتباس، از کتاب و بازسازی فضای دهه60گفته است.

اولین تجربه ساخت فیلم بلند برایتان چطور بود؟
تجربه خوب و سختی بود؛ به‌خصوص اینکه ما باید فضای دهه 60 را می‌ساختیم،10 بازیگر کودک داشتیم، 95درصد کار خارجی بود و در پاییز و زمستان فیلمبرداری می‌کردیم؛ به همین دلیل کار سختی بود، اما با همین شرایط هم جذاب بود و حال خوبی داشتیم.
فیلم شما اقتباس از کتاب باغ کیانوش است. چه چیزی در این کتاب وجود داشت که جذبتان کرد که آن را به فیلم تبدیل کردید؟
من داشتم روی فیلم دیگری کار می‌کردم تا اینکه دوستانم در باشگاه فیلم سوره با من تماس گرفتند و این کتاب را برای ساخت به من پیشنهاد دادند. کتاب را خواندم و دیدم درباره خلبان جنگی است که در یک باغ فرود می‌آید که همزمان چند کودک در آن حضور دارند. ظاهرا براساس واقعیت هم هست. این اتفاق به‌نظرم خیلی ظرفیت تبدیل به فیلم را داشت. من حول این اتفاق قصه‌ها و شخصیت‌های دیگری به همین داستان اضافه کردم و در نهایت شد آنچه شد.
با وجود تغییراتی که گفتید، پس روند اقتباس چندان وفادارانه نبوده است.
یک‌سری اتفاقات تغییر کرد، ولی اینطور هم نیست که فقط یک خط داستانی از رمان باغ کیانوش باقی مانده باشد. کیانوش فیلم همان کیانوش کتاب است؛ با تغییرات کوچکی که در گذشته او دادیم. رفاقت بچه‌ها هم در آن باقی مانده، ولی در کل تخیل زیادی وارد فیلم کردیم تا برای کودکان امروز قابل درک و فهم باشد و با آن احساس نزدیکی کنند.
در فیلم یک فضای کودکانه داریم و جنگ. تلفیق این دو در فیلم چطور اتفاق افتاده تا بچه‌ها با آن ارتباط برقرار کنند؟
 بعد جنگی کار نسبت به وجه کودکانه آن کمرنگ‌تر است. گریزی به جنگ زده‌ایم، ولی ماجرا چندان ارتباطی به جنگ ندارد. چند تا کودک هستند که با خلاقیت خودشان سعی می‌کنند افراد بد داستان را گیر بیندازند و جلوی آنها بایستند.
درباره دهه60 صحبت کردید که بخشی از سختی کار بود. این دهه چطور در کار شما بازنمایی شد؟
عموما در فیلم‌هایی که در فضای دهه 60می‌گذرند، آدم‌ها لباس‌های کثیف دارند و در خانه‌های خراب زندگی می‌کنند. من دوست نداشتم چنین چیزی نمایش دهم. اتفاقا می‌خواستم فضا خیلی تروتمیز و شیک باشد. حس می‌کنم در این ژانر می‌توانیم اقتضائات منطقی را رعایت نکنیم، ولی اینطور هم نیست که به‌کار ضربه بزند. درواقع سعی کردیم فضای دهه 60 و آن روستا را بازنمایی کنیم که بابک کریمی ‌طاری، طراح صحنه کار،
خیلی در این کار به ما کمک کردتا به آن فضا نزدیک شویم، ولی نه اینطور که فضای مخروبه ببینیم یا سر و صورت بچه‌ها کثیف باشد.
فضای نوستالژیک دهه 60 چطور؟ در کار شما دیده می‌شود؟
فضای نوستالژیک وجود دارد. با اینکه من مربوط به آن دهه نیستم، ولی درباره آن تحقیق کردم و المان‌هایی از آن دهه را در کار گنجاندم. بازخوردی هم که از دهه شصتی‌ها داشتم این بود که کار برایشان نوستالژیک بود. به‌رغم اینکه کار کودک است، ولی با کودکان دهه60 هم ارتباط برقرار کرده است.
از انتخاب بازیگران بگویید. چطور این بچه‌ها را پیدا کردید؟
ما از 500 کودک تست گرفتیم. سعی می‌کردم سر تست همه باشم. اگر هم نبودم حتما فیلم تستش را می‌دیدم. از این 500 نفر، به100نفر رسیدیم تا اینکه به این تیم 10 نفره فوق‌العاده رسیدم که یکی از یکی بهتر بودند و شرایط سختی را تحمل کردند. من برای هرکدام از شخصیت‌ها یک متن جدا از فیلمنامه نوشته بودم. درواقع 7،6 تا اسپین‌آف از فیلمنامه درآورده بودم. بچه‌ها با همین متن‌ها اتود می‌زدند و اگر می‌دیدم ظرفیت دارند نقش‌های دیگر را هم تست می‌کردم. این کار خیلی به من کمک کرد تا به نقش اصلی برسم. سیر زمان‌بری بود، ولی نتیجه‌اش برای من خیلی مطلوب بود.
به جز بازیگران کودک و نوجوان چطور؟
ما از قبل فکر کرده بودیم که هر نقشی را چه‌کسی می‌تواند بازی کند. برای نقش کیانوش فکر کردیم چه‌کسی را انتخاب کنیم که در نگاه اول ترسناک باشد، ولی به همان میزان در روند فیلم دوست‌داشتنی شود. به‌نظرم بهترین گزینه شهرام حقیقت‌دوست بود که به‌شدت در این کار به ما کمک کرد و بهترین انتخاب برای این نقش بود. عباس جمشیدی‌فر هم انگار دقیقا همان نادر فیلمنامه بود.
از همکاری با کانون بگویید.
خیلی خوشحالم با جایی همکاری کرده‌ام که بزرگانی مثل عباس کیارستمی ‌ با آن کار کرده‌اند. خیلی هم خوب از ما حمایت کردند. هر وقت از سمت کانون سر صحنه می‌آمدند به ما می‌گفتند نگران نباشید و همه‌‌چیز درست پیش می‌رود و دلگرمی ‌می‌دادند؛ درصورتی که عموما از سمت سرمایه‌گذار به گروه استرس وارد می‌شود، ولی در مورد ما هم دوستان حوزه هنری و هم کانون بسیار همراه بودند؛ چون این کار به‌صورت مشارکتی بین باشگاه فیلم حوزه و کانون ساخته شده است. ما این متن را با حوزه شروع کردیم و بعد با کانون به‌صورت مشارکتی پیش رفت.

کیانوش فیلم همان کیانوش کتاب است؛ با تغییرات کوچکی که در گذشته او دادیم. رفاقت بچه‌ها هم در آن باقی مانده، ولی در کل تخیل زیادی وارد فیلم کردیم تا برای کودکان امروز قابل درک و فهم باشد و با آن احساس نزدیکی کنند

 با اینکه من مربوط به دهه  60 نیستم، ولی درباره آن تحقیق کردم و المان‌هایی از آن دهه را در کار گنجاندم. بازخوردی هم که از دهه شصتی‌ها داشتم این بود که کار برایشان نوستالژیک بود ‌

 

این خبر را به اشتراک بگذارید