حامد فوقانی
صداهای گوشخراش خیابانی راکه دفتر یک اداره یا مطب یک پزشک همجوارش را تحتتأثیر قرار داده، همه ما تجربه کردهایم. شاید هم پرسیده باشیم که این همه صدای بوق ماشینها برای چیست؟ واقعا چرا ما ایرانیها اینقدر بوق میزنیم؟ بوقهایی که اغلب از روی اعتراض بهخودرویی دیگر بهصدا درمیآیند.
نکته اینجاست که بسیاری از بوقها انگار برای خالی شدن هیجان و خشم زده میشوند، نه از روی آگاهی دادن و توجه طلبیدن؛ بوقهایی که حسابی روی اعصاب اطرافیان است، چه خودشان متوجه باشند و چه نه. اینکه رانندهای با بیدقتی در بزرگراه به ناگاه لاین عوض کند، شاید تنها یکتکبوق کوتاه از سوی خودروی کناری برای جمع شدن حواسش لازم داشته باشد اما بسیاری از رانندهها در مواجهه با چنین حواسپرتیهایی، بوق ممتد را چاشنی کار میکنند و انگار تا مطمئن نشوند که طرف مقابل به نوعی تنبیه نشده، بیخیال برداشتن دست از روی بوق نمیشوند، اما در عمل دیگران- هم سرنشینان دیگر خودروها و هم عابران پیاده- بهخاطر اشتباه نکرده مورد عتاب قرار میگیرند.
به پمپبنزینها دقت کنید. امکان ندارد هرچند دقیقه یکبار شاهد اعتراض بوقی رانندهای نسبت به رانندهای دیگر نباشیم. واقعا رعایت صف در پمپبنزین اینقدر سخت است که همیشه عدهای باعث بلند شدن صدای اعتراض عدهای دیگر میشوند؟ متصدیان پمپبنزینها که در سرما و گرما مشغول خدمترسانی هستند چه گناهی کردهاند که اینقدر باید صدای ناهنجار بوق در گوششان فرو برود؟ بماند که گاهی شاهد شدیدترین بگومگوها و دعواها بهخاطر چند دقیقه جلوتربنزین زدن هستند. واقعیت آن است که میزان آلودگی صوتی در اغلب نقاط شهر تهران بالای ۷۰دسیبل است (طبق گزارش شرکت کنترل کیفیت هوای شهر تهران). این یعنی شاخص آلودگی صوتی برای همه شهروندان در محدوده آزاردهنده قرار دارد؛ آلودگیای که خودروها منشأ بخش زیادی از آن هستند. بنابراین جدا از صداهای ناهنجار خروجی از اگزوز انواع وسایل نقلیه، کارگاههای عمرانی و ساختمانی، برخی از کسبوکارها مثل تعمیرگاههای خودرو، دستکم رانندهها میتوانند با استفاده بجا از بوق خودرو، از آلودگی صوتی برای آسایشمان، کم کنند. فقط کافی است حقوق دیگری محترم شمرده شود و کمی با هم بیشتر مهربان باشیم.
۷۰ دسیبلی هستیم
در همینه زمینه :