سدها؛ بلای جان گیلان
رئیس انجمن جنگلبانی ایران: دولتهای پیشین 2 تیر خلاص به کشاورزی گیلان شلیک کردند؛ اولی ساخت سدهای بیمورد و دیگری تغییر کاربری اراضی
مهسا طالبی| رشت -خبرنگار:
طرح آمایش گیلان از آن دست برنامههایی است که سالها پیش در گیلان مطرح شد، اما هیچگاه نتوانست جامه عمل به خود بپوشاند. رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی گیلان در خصوص اقدامات صورت گرفته در طرح آمایش استان به همشهری گفت: مطالعات اولیه آمایش از سال ۸۴ در اکثر استانها آغاز شده بود، اما با انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی این مطالعات ادامه نیافت و به نتیجهای که باید نرسید.
«کیوان محمدی» افزود: در سال ۹۰ دفتر توسعه منطقهای با همکاری دانشگاه گیلان کار مطالعات آمایش را شروع کردند که در سال ۹۳ پایان رسید. بخشی از کاری که تا کنون انجام دادهایم نیز مرهون زحمات دانشگاه گیلان است که جای تشکر دارد.
محمدی اضافه کرد: پس از احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی در اردیبهشت ۹۴، کار صورتگرفته سازماندهی شد و در اختیار ما قرار گرفت. اما در شهریور 1395، در سازمان برنامه و بودجه کشور ایراداتی را مطرح کردند. به همین دلیل مقرر شد طرح آمایش گیلان و چند استان دیگر مورد بازنگری قرار گیرد. رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان در خصوص بازنگری مطالعات آمایش سرزمین ادامه داد: پس از مطالعه روی گروههای مختلف در تیرماه 96 در نهایت مقرر شد معاونت پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی در چند ماه کار بازنگری را انجام دهد.
وی بیان کرد: تأکید مجموعه مطالعاتی دانشگاه شهید بهشتی آن بود که به تنهایی نمیتوان این کار را انجام داد و باید صاحبنظران استان هم در این زمینه همکاری داشته باشند. از آنجا که نگرش ما در تدوین برنامه ششم بهرهمندی از نظرات کارشناسان، صاحبنظران و حتی بازنشستگان بوده در مورد آمایش نیز خواستیم این چنین باشد. محمدی تجدیدنظر در طرح آمایش را مستلزم هماهنگی سازمان برنامه و بودجه کشور دانست و یادآور شد: برای تداوم کارگاه هم اندیشی آمایش سرزمین، استان را به 4 ناحیه و 12 کارگروه تقسیم خواهیم کرد تا طرح به صورت تخصصی بررسی شود.نبود طرح آمایش سرزمین برای استانهای شمالی ازجمله گیلان موجب آسیب رسیدن به محیط زیست و طبیعت آن شده است. ازاین میان میتوان به سدسازیهای متعدد اشاره کرد. درحال حاضر به دلیل به پایان نرسیدن بازنگری مطالعات در این خصوص همچنان مشکلات زیادی برای زیستبوم استان به وجود میآید.
توسعه پایدار زمانی در کشور محقق میشود که تنوع محصول وجود داشته باشد. به عبارتی تنها یک هدف خاص دنبال نشود. مثلا کشور فقط به دنبال توسعه در حوزه صنعت یا نفت نباشد. توسعه پایدار یعنی آنکه به تمام حوزهها توجه شود. به کشاورزی، دامداری، تجارت و غیره. پس باید ابتدا اهداف محوری را شناسایی کرد. برای تعریف اهداف محوری نیز به طرح آمایش سرزمین نیاز است تا براساس این طرح برنامهریزی دقیقی برای توسعه کشور انجام شود.
دادههای طرح آمایش سرزمین هم نشان میدهد که هر منطقه از خاک این کشور ظرفیت توسعه در چه حوزهای را دارد. مثلا در جنوب ایران میتوان نفت استخراج و ماهی تولید و صادر کرد. یا در شمال ایران توسعه کشاورزی و تولیدات گرانبهای خاویاری و ماهی داشت. بر اساس این طرح آمایش است که یک راه حل اساسی و بنیادین برای تک تک مناطق کشور برای رساندن کشور به توسعه پایدار ارائه میشود. رئیس انجمن جنگلبانی ایران در خصوص معایب اجرا نشدن طرح آمایش سرزمین به همشهری میگوید: از آنجا که این طرح در ایران اجرا نشده، بودجهها نیز به تناسب ظرفیتها به مناطق و برنامهها داده نشده است. بنابراین طبیعی نیست که منابع طبیعی کشور را که 80 درصد کشور را شامل میشود با یک صدم بودجه کشور اداره کرد. همچنین واضح و مبرهن است که با چنین بودجه و امکاناتی توسعه پایدار محقق نمیشود.
بی توجهی به ظرفیتهای استان
«هادی کیادلیری» با اشاره به لزوم اجرای آمایش سرزمین در استانهای شمالی، تأکید میکند: در این مورد استانهای شمالی از جمله گیلان دارند بیشترین هزینه را میپردازند؛ استانهایی که با بیشترین فجایع زیست محیطی ناشی از عملکرد نادرست مدیران روبهرو هستند. بزرگترین مشکل شاید این است که دولتمردان ما هیچ گاه درنیافتند که میتوان از راهی به غیر از فروش نفت هم به توسعه رسید. میتوان از کشاورزی استانهای شمالی ایران برای رسیدن به توسعه بهترین استفاده را برد. دولتها در ایران همواره به نفت دلخوش بودند و از این رو لزوم حفاظت از محیط زیست و زیربنای توسعه کشاورزی یادشان رفت. گیلان و مازندران از این بیتوجهی آسیبها دیدهاند. دو استانی که ظرفیت بالایی در حوزه کشاورزی دارند به خاطر توجه ویژه مسئولین به حوزه صنعت اکنون با خطر نابودی کشاورزی روبهرو هستند. کیادلیری ضمن انتقاد از عملکرد دولتهای پیشین و بیتوجهی به محیط زیست و منابع طبیعی، 2 عامل اصلی در نابودی کشاورزی گیلان را چنین معرفی میکند: دولتها در ایران 2 تیر خلاص به کشاورزی گیلان وارد کردند. اولی ساخت سدهای بی مورد بود؛ سدهایی که تاکنون تنها 30 درصد آبها را توانستهاند پشت خود جمع کنند؛ سدهایی که رودخانهها، این رگهای حیاتی کشور، را قطع میکنند. تیر دوم پروژه تبدیل زمینهای غیرحاصلخیز به زمینهای کشاورزی و تغییر کاربری اراضی در دولت پیشین بود. یعنی کشاورزی در زمینهایی که مستعد کشت نیستند. به عبارتی کشاورزی در زمینهای حاصلخیز گیلان به فراموشی سپرده شد.
وی در ادامه میافزاید: اینجاست که طرح آمایش سرزمین به کار میآید. طبق این طرح هدفهایمان را خواهیم شناخت و دیگر روی رودخانهای بیمورد سد نخواهیم ساخت. در این صورت کشاورزی در گیلان و مازندران رونق میگیرد و توسعه کشاورزی میتواند سهم بزرگی در توسعه کشور داشته باشد و صنعت نیز در مناطق خشک شکوفا میشود.
آثار مثبت اجرای طرح آمایش
کیادلیری یکی از اثرات مثبت اجرای طرح آمایش سرزمین را توسعه کشاورزی میداند و معتقد است: اگر طرح آمایش آماده شود توسعه کشاورزی دور از دسترس نخواهد بود. توسعه کشاورزی یعنی توانمند ساختن کشاورزان، مدرن کردن کشاورزی، اصلاح الگوهای مصرف آب، اصلاح الگوی کشت و خیلی چیزهای دیگر. همین الان در گیلان بهترین زمینهای کشاورزی را داریم، اما بیشترشان تبدیل به ویلا و کارخانه و ساخت و سازهای دیگر شده است. آنهایی هم که ساخت و سازی درشان ایجاد نشده، به امان خدا رها شدهاند.
وی ادامه داد: کشاورزان توانایی کشاورزی ندارند. ما این مشکلات را رها کردیم و در جاهای خشک و بیابانها مردم را تشویق به کشاورزی کردیم. این یعنی یک برنامه کاملا بیبهره. هزاران هکتار از جنگلها را شخم زدیم تا کشاورزی کنیم. اسم این کار توسعه کشاورزی نیست. این راه، راه توسعه نیست.
رئیس انجمن جنگلبانی طرح آمایش سرزمین برای توسعه همه جانبه را الزامی میداند و بیان میکند: ما باید هدفگذاریمان را تغییر دهیم و آمایش سرزمین داشته باشیم. باید از توان بخشهای مختلف ارزیابی داشته باشیم. الزاما همه جا نباید کشاورزی شود، همه جا نباید صنعتی شود، توریست را نباید به همه جا بفرستیم. باید متوجه شویم همه جا همه پتانسیلها را با هم ندارد.
شناخت از ظرفیتها
کیادلیری افزود: ما باید ظرفیت هر منطقه را بشناسیم و براساس این شناخت برنامهریزی و هدفگذاری کنیم. راه توسعه از اینجا شروع میشود. اما تا به حال توسعه فقط یک شعار بوده است. هر مدیری صحبت از توسعه پایدار میکند، اما برنامهها هیچ بویی از توسعه پایدار نبردهاند. ما اصلا تعریف توسعه پایدار را نمیدانیم. چون ما به تبعات اقداماتمان در کوتاه مدت فکر میکنیم.
رئیس انجمن جنگلبانی گفت: به این فکر نیستیم که باید برنامهریزی بلندمدت داشته باشیم.. این معضل فرهنگی ماست که حاضر نیستیم در دوران تصدی مسئولیت دچار چالش شویم. یکی از حلقههای مفقود شده در زمینه توسعه، نظارت است. اگر هم نظارت وجود دارد شاخصهای نظارت غلط است و اصل نظارت در حد حرف است. ما دچار روزمرگی شدهایم و در این حالت کار میکنیم. ولی با این اوصاف باید امیدوار بود. چون ما هنوز اول راه هستیم. وی ادامه داد: امروز نیاز به طرح آمایش سرزمین با توجه به زمینهای حاصلخیزی که گیلان دارد بیشتر از گذشته حس میشود. توسعه کشاورزی بر مبنای آمایش سرزمین حوزهای است که میتواند کمک بزرگی به توسعه پایدار در گیلان کند.