موبایلقاپ معروف تهران در عملیات شبانه پلیس آگاهی دستگیر شد
اعترافات آرسن لوپن پایتخت
الهه فراهانی- روزنامهنگار
موبایلقاپ معروف پایتخت که انتشار فیلمهای مربوط به سرقتهایش در فضای مجازی جنجال بزرگی بهوجود آورده بود در عملیات شبانه پلیس آگاهی تهران به همراه همدستانش دستگیر شد.
به گزارش همشهری، متهم که آرش نام دارد پس از آن مشهور شد که چند فیلم از لحظه موبایلقاپیهایش در شبکههای اجتماعی
دست بهدست شد. ظاهر او در همه فیلمها یکی بود و از یک لباس، یک شلوار، یک کلاه و حتی یک مدل کفش استفاده کرده بود. وی خونسردانه و در روز روشن به طعمههایش نزدیک میشد و با سرقت موبایل آنها به همراه همدستش فرار میکرد؛ به همین دلیل بود که خیلیها تصور میکردند با سارقی روبهرو هستند که از هیچچیز ازجمله پلیس نمیترسد و حتی برای عدم شناسایی، زحمت عوضکردن لباسها و ظاهرش را بهخودش نمیدهد.
درحالیکه این سارق جوان که حالا در فضای مجازی القاب مختلفی به او داده بودند، یک دزد معمولی بود که تا مدتها خبر نداشت فیلم سرقتهایش از طریق فضای مجازی منتشر شده و به همین دلیل لباسها و ظاهرش را عوض نمیکرد. سردار عباسعلی محمدیان رئیس پلیس پایتخت صبح دیروز در جمع خبرنگاران درباره این سارق جنجالی گفت: متهم و همدستانش که به موبایلقاپان معروف یا موبایلقاپان خیابان استاد معین شهرت یافتهاند، سهشنبه شب دستگیر شدند و براساس بررسیهای ما دستکم 10فقره سرقت مرتکب شده بودند. وی با بیان اینکه این افراد شایسته هیچ عنوان و لقبی نیستند، گفت: انتشاربسیار تصاویر و فیلمهای سرقتهای این افراد، کار پلیس را برای دستگیری این افراد سخت کرد؛ چراکه آنها وقتی متوجه شدند معروف شدهاند، 4بار مخفیگاه خود را تغییر دادند که دستگیر نشوند؛ در غیراینصورت ما ظرف ۴۸ساعت بعد از انتشار فیلم سرقتهایشان میتوانستیم آنها را دستگیر کنیم. رئیس پلیس تهران البته به یک نکته مهم هم اشاره کرد؛ اینکه همه ویدئوهای منتشرشده، مربوط به این افراد نبوده و برخی مربوط به سرقتهای قدیمی بوده که متهمان آنها دستگیر شده بودند.
سردار محمدیان با اشاره به دستگیری 2مالخر در این پرونده، ابراز امیدواری کرد که با همکاری دستگاه قضایی، این سارقان به اشد مجازات محکوم شوند. رئیس پلیس تهران همچنین به موضوع قاچاق گوشیهای سرقتی تهران به کشورهای همسایه نیز اشاره کرد و گفت: ما در این خصوص با کشورهای همسایه که مقصد این گوشیهای سرقتی هستند رایزنی کردیم و بهزودی اتفاقات خوبی رخ خواهد داد.
گفت و گو
هرگز از زنان سرقت نکردیم
متهمانی که به موبایلقاپان معروف تهران شهرت یافتهاند، 2سارق 20ساله هستند؛ 2مجرم کاملا معمولی؛ مثل همانهایی که بارها در همین اداره آگاهی با آنها گفتوگو و گزارشهای مربوط به دستگیریشان را منتشر کردهایم. این 2 متهم سهشنبه شب در مخفیگاهشان حوالی خیابان کمیل دستگیر شدند و حالا از جزئیات سرقتهایشان میگویند.
ابتدا خودتان را معرفی کنید.
متهم اول (سارقی که گوشیقاپی میکرد): آرش هستم 20ساله.
متهم دوم (جوان موتورسواری که همراه سارق اصلی بود): یزدانم. منم 20سالهام.
هردو سابقه دارید؟
آرش: یک سابقه داریم.
چه سابقهای؟
سرقت؛ یعنی موبایلقاپی. هر دوی ما قبلا به جرم موبایلقاپی دستگیر و زندانی شده بودیم.
کی آزاد شدید؟
آرش: من محرم پارسال آزاد شدم. یزدان را نمیدانم. فکر میکنم قبل از من آزاد شد.
چقدر زندان بودید؟
یک سال و بعد با سپردن وثیقه از زندان آزاد شدم.
زندان باعث نشد درس عبرت بگیرید؟
اشتباه کردم. اگر عقل درست و حسابی داشتم که دوباره وارد این مسیر نمیشدم.
از کی این باند را تشکیل دادید و سرقتهایتان را شروع کردید؟
تقریبا 3،2 ماهی میشود.
در این مدت چند مورد سرقت انجام دادید؟
زیاد بود. تعدادش که دقیق یادم نیست.
در چه مناطقی سرقت میکردید؟
فرقی نداشت. سوار بر موتور میشدیم و در خیابانها میچرخیدیم. وقتی فردی را میدیدیم که حواسش به اطرافش نیست و در حال حرف زدن با موبایل است، سراغش میرفتیم. نخستین فیلمی که از ما پخش شد، مربوط به سرقت خیابان استاد معین بود. اتفاقی در آنجا بودیم. پرسه میزدیم و بهدنبال سوژه میگشتیم.
چه ساعتهایی را برای سرقت انتخاب میکردید؟
معمولا صبحها میرفتیم سرقت؛ بین 7 تا 9صبح.
خودتان هم فیلم سرقتهایتان را دیدهاید؟
بله. در اینستاگرام دیدم. وقتی فیلم را دیدم، ترسیدم. تا چند روز سرقتها را متوقف کردیم. میترسیدیم لو برویم، اما بعد جای خود را عوض کردیم. حتی دیگر آن لباسهایی را که در فیلم دیده میشد، نپوشیدیم.
در مخفیگاهتان، لباس و کلاههای مختلف کشف شده است، اما فیلمهایی که از شما منتشر شده نشان میدهد فقط یکدست لباس در سرقتهایتان میپوشیدید؟
اتفاقی بود که لباسها یکی شده بود؛ مربوط به زمانی بود که هنوز متوجه فیلمها نشده بودیم. بعد که دیدیم فیلم پخش شده، دیگر آن لباسها را نپوشیدیم.
کلاههایتان برند خاصی است؟
نه اورجینال نیست؛ فیک است. این کلاهها را از مولوی خریدیم، 20هزار تومان!
خبر دارید که لقب موبایلقاپان معروف پایتخت را بهخودتان اختصاص دادهاید؟ حتی به شما میگویند «آرسن لوپن پایتخت».
شنیده بودم که به ما میگویند موبایلقاپان معروف، اما آرسن لوپن را نه، نشنیده بودم. الان متوجه شدم که همه مرا آرسن لوپن صدا میزنند. ما حتی گزارش و خبرهایی که در روزنامهها چاپ شده بود را مو به مو خواندیم. گزارش همشهری را هم اتفاقا خواندم که نوشته بود پلیس دنبالمان است؛ در صفحه حوادث چاپ شده بود، اما خب، سرنوشت ما را به اینجا کشاند. شاید نداشتن عقل درست و حسابی باعث شد الان اینجا باشیم. یک عده معروف میشوند در پزشک بودن، هنرپیشگی و... ما در خلافکار بودن معروف شدیم و لقب موبایلقاپان معروف تهرانی به ما دادند. شاید هم اشتباه خودمان بود که میرفتیم مقابل بانکها و دوربینها نیز جزئیات سرقتهایمان را ثبت کرد و فیلمها منتشر شد و در دنیای مجازی سروصدای زیادی به پا کرد.
چرا میرفتید مقابل بانکها سرقت میکردید؛ مگر نمیدانستید مقابل بانکها دوربین وجود دارد؟
میدانستیم، اما چهره خودمان را کاملا میپوشاندیم. ماسک و کلاه داشتیم. از طرفی هرکس به بانک میرود یا مقابل دستگاه خودپرداز، موبایلش را برمیدارد تا مثلا پولی را کارت به کارت کند؛ درواقع زمان مناسبی بود برای انجام سرقتهایمان. یکی از ما میرفت به سمت طعمه و دیگری روی موتور منتظر میماند. سرقت که انجام میشد، فرار میکردیم.
موتور برای خودتان است؟
یزدان: برای من است، اما پلاکش را با ماسک میپوشاندیم.
انگیزهتان از سرقتها چه بود؟
پول.
چقدر درآمدتان بود؟
ماهی 65میلیون تومان! اما اصلا ارزشش را ندارد؛ چون باید تقریبا هر روز سرقت کنی و این یعنی حماقت و عاقبتت حتما دستگیر شدن است.
گوشیها را به چهکسی و با چه قیمتی میفروختید؟
میرفتیم جنوب تهران که تا دلتان بخواهد مالخر آنجا وجود دارد. گوشیها را هم بستگی به مدلش داشت از 3میلیون تومان به بالا میخریدند. راستی این را هم بگویم که پول نقد از مالخر میگرفتیم. میدانید چرا؟ چون دفعه قبلی اشتباه کردیم و مالخر پول گوشی را به حسابم واریز کرد. بعد مالخر دستگیر شد و من هم لو رفتم. اینبار دیگر نخواستیم چنین اشتباهی را مرتکب شویم.
اما باز هم گیر افتادید؟
چون قدرت پلیس از ما بیشتر است.
مواد هم مصرف میکنید؟
اعتیاد که نداریم، اما گاهی تفریحی گل، قرص روانگردان و یکی دو مرتبه هم کوکائین کشیدیم. اصلا میدانید چه شد که دوباره نقشه سرقت را کشیدیم؟ آن روز خانه یزدان بودیم و قرص روانگردان مصرف کرده بودیم. داشتیم از حسرتهایمان میگفتیم از شرایط زندگی سختمان از درآمدهای پایینمان و آرزوهای بزرگی که به آن نرسیده بودیم. بعد که حالمان دگرگون شد گفتیم برویم سرقت؛ چون دوست داشتیم کوکائین بخریم و مصرف کنیم؛ حتی قبل قرص هم رفتیم کوکائین بخریم، اما گران بود. گفتیم برویم سرقت تا بتوانیم کوکائین بخریم. مواد باعث میشد احساس قدرت کنیم.
شغلتان چیست؟
من خیاطم و یزدان در کار موتورسازی است.
درآمدتان چقدر بود؟
من ماهی 7یا 8تومان، اما یزدان فکر میکنم درآمدش بیشتر بود؛ حدود 15میلیون تومان.
هردو مجردید؟
بله. ما فقط 20سال داریم. بچهمحل و همکلاسی هستیم.
چه شد که راه سرقت را انتخاب کردید؟
شاید دلیلش ترومای بچگیمان است. اتفاق تلخی که در کودکیمان رخ داد. میدانید چه اتفاقی؟ گوشی موبایل مادرهایمان را در خیابان زدند. وقتی یزدان در مدرسه برایم تعریف کرد که موبایل مادرش را سرقت کردهاند و او اصلا حالش خوب نیست، درک نمیکردم تا اینکه یک سال بعد گوشی موبایل مادر من را هم در خیابان زدند. مادرم وحشتزده به خانه آمد و حالش اصلا خوب نبود. شبها نمیتوانست بخوابد. صرفنظر از خسارت مالی، آسیب روحی شدیدی به او وارد شده بود.
من آن روزها خیلی بچه بودم و کاری نمیتوانستم انجام بدهم، اما همان روزها آتش خشمی عجیب درونم روشن شد تا اینکه کمی بزرگتر شدم. یک روز در خیابان جلوی چشم من، گوشی یک زن را زدند؛ حتی من دنبال دزد هم رفتم، اما نتوانستم گیرش بیندازم. تصمیم گرفتم خودم هم قدم در این مسیر بگذارم تا آتش خشم درونم خاموش شود.
از زنان هم سرقت میکردید؟
هر دو متهم میگویند به هیچ عنوان. ما هرگز از زنان سرقت نمیکردیم. طعمههای ما فقط مردان بودند.
دلیل خاصی داشت که از زنان سرقت نمیکردید؟
آرش: بارها در حال پرسهزدن در خیابان بهدنبال سوژه بودیم و زنانی را میدیدیم که در حال صحبت کردن با گوشیهای گرانقیمت خود بودند. بهترین فرصت بود تا بهراحتی گوشیهایشان را بقاپیم، اما هرگز وسوسه هم نشدیم. ما نمیخواستیم زنان دیگر، آسیبی که مادرهایمان دیده بودند را ببینند و ما باعثش باشیم؛ به همین دلیل هرگز از زنان سرقت نمیکردیم. طعمههای ما فقط مردان بودند.
از چاقو هم استفاده میکردید؟
خیلی کم. چنانچه در جای خلوتی بودیم و سوژهمان مقاومت میکرد با چاقو او را تهدید میکردیم.
چقدر درس خواندهاید؟
آرش: من تا هفتم، یزدان تا دیپلم.
در آخر، چه توصیهای دارید برای مردمی که در دام شما سارقان موبایلقاپ گرفتار نشوند؟
ابتدا حواسشان را جمع کنند. گوشیهایشان را در خیابان در دستشان نگیرند. هنگام صحبت با موبایلشان از هندزفری استفاده کنند. اگر در ماشینهایشان با موبایلشان صحبت میکنند، درها را قفل کنند و شیشهها را بالا بکشند. خلاصه اگر همه جوانب را رعایت کنند، هرگز در دام سارقان فرصتطلبی که بهدنبال سوژه میگردند، گرفتار نمیشوند.