گفتوگو با معاون فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی درباره نحوه جایگزینی واژههای بیگانه
معادل فارسی برای 65هزار واژه بیگانه ساختهایم
فرشاد شیرزادی-روزنامهنگار
در روزهای اخیر، فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی چند واژه جایگزین برای لغات پرکاربرد انگلیسی پیشنهاد داده که طبق معمول، دستمایه تمسخر عدهای در فضای مجازی شده و عده دیگر با آن طنز ساخته و برخی هم خیلی جدی در مخالفت با این واژهها نقد مینویسند. «آزمونک»، «شکلک» و «پادپخش» بهترتیب واژههایی هستند که جایگزین«کوییز»، «ایموجی» و «پادکست» شدند. درباره سایر واژههای جایگزین که در این سالها از سوی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی پیشنهاد شده، همین مسیر تمسخر و مقاومت دربرابر استفاده از آن وجود داشته اما حالا در زبان ما جای خودشان را پیدا کردهاند. اگرچه واژههایی هم بودهاندکه در همان ابتدای مسیر از رده خارج و در لغتنامهها مدفون شدهاند. همین موضوع سبب شدتا با نسرین پرویزی، معاون گروههای واژهگزینی و فرهنگنویسی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی گفتوگو کنیم که در ادامه میخوانید.
فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی طی هفته گذشته چند واژه جدید ازجمله «پادپخش» و «آزمونک» را بهترتیب برای پادکست و کوییز پیشنهاد کرد. بعضیها میگویند این واژهها توانایی جایگزینی با لغت اصلی را ندارد و تلاش فرهنگستان بیهوده است. برای ابداع این واژهها چقدر کار کارشناسی انجام شده است؟
واژهها زمانی جا میافتند که نهادها و افراد مختلف آنها را بهکار ببرند. بدیهی است که واژه بهخودی خود جا نمیافتد. واژههای فرهنگستان اول با اجبار بهکار برده میشد. اصراری وجود داشت که همه آنها را بهکار ببرند. همچنین در زمان خودشان انتقادهای زیادی به آنها شد.یعنیهیچ واژهای در زمان خودش بهدلیل عادتهایی که اهل زبان دارند، راحت پذیرفته نمیشود. واژههای ما هم از این قاعده مستثنی نیستند. هر واژهای که ما امروز میسازیم، مسلماً نسلهای بعد راحتتر آنها را میپذیرند و بهکار میبرند. آن هم به یک دلیل ساده، چون آنها را میشنوند. از سوی دیگر واژههایی داشتیم که فرهنگستان سالها پیش آنها را ساخت، اما تا صدا و سیما همت و همکاری نکرد و آنها را بهکار نبرد جا نیفتاد.
بیاید با یک مصداق بحث را روشنتر کنیم، مثلا واژه پادپخش. چه شد که به این واژه به جای پادکست رسیدید؟
این واژه را سالها پیش ساختیم اما آن زمان برای آن واژه «وبآوا» پیشنهاد دادیم. آن زمان بیشتر آهنگ و آواهای موسیقایی مطرح بود. اما چون آوا برای ما فارسیزبانان تقریباً مانند موسیقی و آهنگ برداشت میشود، به این نتیجه رسیدیم که با توجه به بحثها و صحبتهای جدی زیادی که در پادکستها مطرح است، پادپخش را انتخاب کنیم. یعنی پاد را پذیرفتیم و پخش را در کنار آن قرار دادیم. هم به موقع به این واژه پرداختیم و تغییرش دادیم و هم اینکه معتقدیم آنها باید بهکار برده شوند تا جا بیفتند.
برای جا افتادن واژه چه کارهایی کردهاید و چه کارهایی باید انجام شود؟
در فضای مجازی حضور پررنگی داریم. در عین حال برنامههایی که صدا و سیما تهیه میکند تا حد قابلقبولی توانسته در رواج واژههای فرهنگستان کمک کند. صدا و سیما نهاد مؤثری است که میتواند صدای فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی باشد. چون میتواند آنها را گسترش دهد. آنها میتوانند واژههای جدید را در فیلمها و در اخبار که از پربازدیدترین تولیدات است، بهکار ببرند. همچنین اگر کسی از واژههای انگلیسی استفاده میکند، میتوانند برایش زیرنویس بنویسند. اگر صدا و سیما همکاری گسترده داشته باشد، بهدلیل اینکه بسیار فراگیر است مسلماً واژهها میتوانند جا بیفتند.
تا الان برای چه تعداد واژه بیگانه معادل فارسی ساختید؟
بیش از 65هزار واژه بیگانه داریم که برایشان معادلگزینی کردهایم و در کتابهای درسی باید بهکار رود. بسیاری از واژههایی که فرهنگستان تا به امروز ساخته وارد کتابهای درسی شده است. خودمان وقتی به لغتنامه مراجعه میکردیم برای گلبرگ و کاسبرگ، واژههای قدیمی و فرانسهاش را بهکار میبردیم.
نسل جدید از کسانی هستند که بهشدت واژههای انگلیسی، فرانسوی و.... بهکار میبرند و این خطر حس میشود که زبان فارسی از بین برود، برای حل این معضل چه کردهاید؟
آموزش و پرورش اگر واژهها را وارد کتابهای درسی کند، بسیار مؤثر است. البته همکاری پیوستهای با آنها داریم. دانشآموز با همین واژههای فارسی رشد میکند و واژه رواج مییابد. رواج واژه معمولاً یک نسل زمان میخواهد تا از آن بگذرد و واژه فارسی را ببیند و به واژه قدیمی و خارجی عادت نکرده باشد. خودم شاید امروز از واژه دورنگار استفاده کنم و لحظه بعد واژه فکس به ذهنم خطور کند؛ چون عادت زبانیام بودهاست. اما اگر مانند بچههای نسل بعد اگر فقط دورنگار شنیده باشیم، همان را تکرار میکنیم. معتقدیم عادتهای زبانی از نسلی به نسل دیگر تغییر میکند. عادتهای جدید را میشود به سادگی جایگزین کرد.
زبان انگلیسی زبان تکنولوژی است. عبدالجبار کاکایی، شاعر، ترانهسرا و زبانشناس معتقد است که وام گرفتن واژه باعث فربه شدن زبان میشود. در اینباره چه نظری دارید؟ همچنین او به درستی اشاره دارد که با ورود واژه، آن واژه ایرانیزه میشود. البته نه اینکه نحو زبان را تغییر دهیم.
شما در این راستا به جایی خواهید رسید که ناچار میشوید نحو را هم عوض کنید. وام واژه البته در همه زبانها وجود دارد. همه زبانها از هم واژههایی را وام میگیرند. اما اگر این موضوع حدودی نداشته باشد، مطمئن باشید که زبان را خراب میکند. اگر همینطور پیش برویم، در آینده همه درسها را باید به زبان انگلیسی تدریس کنیم. زبانشناسان همه زبانهایی را که پیشینه دارند، ازجمله فرانسه و آلمانی و غیره اجازه نمیدهند که واژههای انگلیسی جای کلماتشان را بگیرد. حتی اگر نتوانند با آن واژه مقابله کنند، معتقدند که واژهای در زبان فرانسه و آلمانی باید ساخته شود که بدانند زبانشان توانایی ساختن واژههای علمی را دارد. همه کشورهایی که پیشینه دارند، از همین زاویه به زبانشان مینگرند. البته در برخی واژهها، ریشههای مشترک داریم و برخی واژهها در زبانهایی تنها در آوا با هم متفاوتاند. اما کشورهایی که به زبانشان اعتقاد دارند، سعی میکنند که علوم را به زبان خودشان بیان کنند. یک استادی آلمانیزبان معتقد است که اگر کشوری نتواند علوم و فناوری را به زبان خودش بیان کند، توسعه علمی پیدا نخواهد کرد.
چرا؟
چون وقتی در تلویزیون مستند یا برنامهای علمی پخش میکنید، وقتی اصطلاحات با زبان بیگانه بیان شود، شخصی که آن علم را دارد متوجه خواهد شد اما وقتی با زبان فارسی سخن میگویید، حتی اگر تعریف علمی آن واژه را ندانید، میتوان درکی از آن واژه داشت. این نمونه مثل واژه راکیزه است. خیلی بلوا به پا شد که چرا به جای میتو کندری فرهنگستان واژه راکیزه را انتخاب کرده. اگر توجه کنید، به سادگی میبینید که در زبان «یزه» را در واژههایی مانند پاکیزه، دوشیزه و.. داریم و همه میدانیم که به معنی یک چیز کوچک است. دستکم آنها درخواهند یافت که با عنصری کوچک سر و کار داریم. یعنی غیراهل علم هم درکی از علوم پیدا میکند و در نتیجه علم بومی و همگانی میشود. اما وقتی بنا را بر این بگذارید که همه واژگان را با انگلیسی بیان کنید، مانند آن میشود که از یک خانم خانهدار میپرسیدیم که وسایل خانهات را نام ببر و او نمیدانست چه بگوید. انگلیسی همین واژه را نه میتوانست تلفظ کند و نه میتوانست معنیاش را بگوید و درکی از آن نداشت. بنابراین توسعه علم باید بومی باشد و باید بهگونهای باشد که درک مردم از علوم بالا برود.
این روزها بهدلیل پخش سریالهای ترکی از شبکههای خارجی، واژگان ترکی نیز بسیار در زبان فارسی رسوخ کرده، برای این معضل چه کردید؟
یکی دیگر از مشکلات ما وام گرفتن از زبان ترکی است؛ آن هم تحتتأثیر سریالهایی که مردم ما میبینند. و ارتباطاتی که با کشور ترکیه داریم. اما مقدار زیادی با انگلیسی مشکل داریم و حتی جنبه تفاخر هم پیدا کرده است. یعنی ما به قدری مشکل فرهنگی داریم که وقتی وارد مغازه میشویم اگر میخواهیم بگوییم فلان پیراهن را کجا گذاشتهاید، میگویند بروید فلان رگال. ما قبلاً میز و پیشخوان داشتیم. الان به سادگی از واژه دسک به جای میز استفاده میکنند که نوعی فرهنگباختگی است. ما فکر میکنیم که زبان و فرهنگ ما بد است و باید این اصطلاحات ساده را به زبان انگلیسی بیان کنیم. کسانی هم که اینچنین حرف میزنند، دیگران و خودشان فکر میکنند که باسوادند. اغلب کسانی هم که این اصطلاحات را بهکار میبرند، انگلیسی بلد نیستند اما آن را بهکار میبرند تا تفاخر ایجاد شود. منظورم این است که باید فرهنگسازی و به زبانمان افتخار کنیم تا برای بچهها و نوجوانان شیرین باشد و احساس کنند اگر فارسی را درست حرف بزنند، باسوادند.
یکی از مشکلات اساسی در حفاظت از زبان فارسی فضای مجازی است. این روزها نهتنها کلمات جایگزین انگلیسی و ترکی استفاده میشود، بلکه واژگان فارسی را هم نادرست مینویسند که نمونه پرتکرار آن، رعایت نکردن ه کسره است، در این رابطه چه کردهاید؟
در فرهنگستان هم بخشی تحت عنوان زبان و رایانه داریم که به زبان فضای مجازی و اصطلاحات خاصش میپردازند. اما این مشکل را همواره داریم. توجه داشته باشید که وقتی به هر کشوری میرویم، وقتی رایانهشان را باز میکنند، به زبان آن کشور است. رایانههای ما تا باز میشود، زبانشان انگلیسی است! مگر اینکه این زبان را خودتان در جاهایی تغییر دهید. باید کاری کنیم که زبان فارسی مرجع باشد و اگر کسی متوجه نشد یا بهدنبال موضوع خاصی بود، آن وقت زبان دستگاه را به انگلیسی تغییر دهیم. در آلمان و فرانسه، زبان رایانه و فضای مجازی کلا آلمانی یا فرانسوی است. ما باید قدری روی زبان فضای مجازی کار کنیم که شاید کوتاهی ما هم بوده است. فرهنگستان به این موضوع به خوبی نپرداخته است. سالهاست که این گروه تشکیل شده اما در این زمینه نیاز به فعالیت بیشتری داریم. کارهای دولتی مانند مرکز فضای مجازی هم باید وقت بیشتری صرف این زبان کند. متأسفانه مسائل فنی امروز بیش از حفظ زبان فارسی مطرح است. فرهنگستان هم همواره گفته که آماده همکاری است. تفاهمنامهای هم با شورای فضای مجازی امضا کردهایم تا بتوانیم کار و واژهها و اصطلاحات متعدد را بررسی کنیم. معتقدیم که دستکم باید نظارتی بر اصطلاحاتی که آنجا بهکار میرود، بشود و اگر کسی وبگاه دارد یا جاهایی که مراجعه بیشتری به آن میشود، زبان معیار، فارسی باشد. اما این کار سنگین و چندسویه است و راحت نیست و همه مراکزی که
دست اندرکارند باید همت کنند.
مکث
قبل از انقلاب هم فرهنگستان را مسخره میکردند
اگر انتقادها سازنده و در جهت بهبود واژههایمان باشد، از آن استقبال میکنیم. اما اگر در این جهت باشد که بگویند چرا کاربرد واژه بیگانه اشکال دارد، ما معتقدیم زبان وقتی از عناصر بیگانه لبریز میشود، تخریب خواهد شد. حتی در گامهای بعدی ساختار زبان و جملههای نحوی ما هم تغییر خواهد کرد و با واژههای فرنگی تناسب مییابد. واژههای فرهنگستان اول با اجبار بهکار برده میشد. اصراری وجود داشت که همه آنها را بهکار ببرند. همچنین در زمان خودشان انتقادهای زیادی به آنها شد. کسانی مانندسیدحسن تقیزاده و صادق هدایت به ابداع این واژهها انتقادات فراوانی کردند. آنها ایراد میگرفتند و حتی میگفتند که شما زبان فارسی را خراب کردهاید و به جای «فکوته» دانشکده و به جای «یونیورسیتی» دانشگاه را مصوب کردهاید! صادق هدایت طنزهای متعددی نوشت و واژههای فرهنگستان را در آنها بهکار برد.