محمدرضا کارگر ؛ مدیرکل سابق امور موزهها
مطالب و اظهارنظرهای مختلف در معرفی وزیر میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری نوشته و بیان شده است. بخش مهمی از نظرات اما بدون در نظر گرفتن این موضوع بود که وزارتخانه مذکور، وزارت میراث یا وزارت صنایعدستی و وزارت گردشگری نیست بلکه وزارتخانهای است که همه این حوزهها را شامل میشود. لذا بسیاری از نظرات از جهت بیان شاخصهای انتخاب وزیر میراث دولت چهاردهم میتوانست قابل تأمل باشد.
در تاریخ مدیریتهای سازمان وقت و وزارت فعلی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، هیچیک از سکانداران این مجموعه از متن میراث فرهنگی نبودند اما امروز مورد احترام اهل میراث هستند و کارنامه درخشان و قابلقبولی دارند. براین اساس بهنظر میرسد که برخی انتقادات و ایرادات مطرح شده، عموما بدون اجماع ملموس بر فرد انتخاب شده، عمدتا برخاسته از حساسیتهای مختلف است. هیچگاه و در هیچیک از حوزههای میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری نیز اجماع بر فرد یا افراد برخاسته از متن و برخوردار از دانش تخصصی مربوطه که مناسب وزارت بر این وزارتخانه چند وجهی باشند، مشاهده نشد.
در هر دورهای اجماع بیشتر در مخالفت بیشتر با انتخاب یک فرد برای سکانداری وزارت میراث فرهنگی صورت گرفته است نه در موضوع موافقت با وزیر انتخاب شده.
جدا از اینکه دکتر صالحی امیری به زعم نگارنده از گزینههای مورد توجه و قابل دفاع در دولت چهاردهم و در انتظار رأی اعتماد از مجلس است، آیا منتقدان این انتخاب میتوانند در معرفی معاون میراث فرهنگی که حوزه فعالیت او کاملا تخصصی است و هیچ وجه اشتراکی با موضوع گردشگری و صنایعدستی ندارد به اجماع برسند؟ پاسخ به این پرسش در روزهای آینده داده خواهد شد؛ پاسخی که میتواند نشان از تعامل، هماندیشی و نیکاندیشی اهالی میراث فرهنگی باشد.
بهنظر میرسد رسالت کنونی باید بر انتخاب معاونان و مدیران وزارت میراث فرهنگی باشد که ظاهرا از انتخاب وزیر برای فعالان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی بسیار سهلتر است، چون این مأموریت نه با حوزههای دیگر وزارتخانه تلاقی دارد و نه ملاحظات رأی اعتماد در مجلس و دیگر حوزههای حاکمیتی بر آن مترتب است.
اما و اگر در انتخاب وزیر میراث
در همینه زمینه :