• پنج شنبه 10 آبان 1403
  • الْخَمِيس 27 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 31
دو شنبه 8 مرداد 1403
کد مطلب : 231185
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/8qVAo
+
-

خوش خبر

غافلگیری مسافران تاکسی
این چند روز هرچه شنیدیم، فقط از شدت و حِدّت گرمای هوا بوده و مصرف سر به فلک کشیده برق که الحق والانصاف، بدجوری در حال کنتور انداختن است. گرمای بی‌سابقه هوا هم که دیگر گفتن ندارد. حالا فکر کنید در این هوای گرم مجبوری که سر کار بروی. عرق از سر و رویت شره کرده عطش تمام وجودت را فرا گرفته و با همین حال نامیزان، سوار تاکسی می‌شوی و خودت را آماده می‌کنی برای هرم گرمای صندلی‌های تاکسی زیر آفتاب داغ؛ اما دست بر قضا همنشینت می‌شود یک کلمن پر از شربت تگری آبلیمو، روی صندلی عقب و روی گشاده و لبخند راننده تاکسی که می‌گوید بریز بخور، خنک شی باباجان، هر چه در ذهنت رشته‌ای پنبه می‌شود. خدا قوت آقای راننده با این طرح تابستانی ویژه.

5میلیون لوازم التحریر بخر
قاضی حرف‌های متهم را شنیده بود و در حال بالا و پایین کردن پرونده بود تا حکم را صادر کند. دل تو دل مرد جوان نبود. نمی‌دانست قرار است چقدر برایش زندان ببرد و چقدر جریمه. در همین فکر و خیال بود که بالاخره قاضی حکم را خواند؛ « متهم آقای.... به شماره ملی..... ملزم شده به تهیه
لوازم التحریر به مبلغ 5میلیون تومان برای دانش‌آموزان بی‌بضاعت روستاهای شهرستان تکاب. این حکم جایگزین حبس تعزیری می‌شود.» چه تنبیه شیرینی. هم خیر دنیا دارد و هم خیر آخرت. این خبر شیرین را رئیس‌ کل دادگستری آذربایجان غربی داده و گفته که از این حکم‌های جایگزین حبس کم نیستند و در سیستم قضایی تبدیل به روال شده اند.

کارخانه کم مصرف  با کارگران پرماجرا
این خبر درباره افتتاح کارخانه‌ای است که لامپ تولید می‌کند، آن هم از نوع کم مصرفش اما اینکه کارگران این کارخانه چه کسانی هستند و اصلا موقعیت مکانی کارخانه کجاست صحه می‌گذارد بر خبرخوب بودن ماجرا. خط تولید کارخانه تولید لامپ کم مصرف که در مساحت 1400مترمربع و با هزینه 23میلیارد تومان توسط بخش خصوصی راه‌اندازی شده است، به دست «150زندانی» می‌چرخد؛ زندانیانی که قصه زندگی
 هر کدام شان مثنوی هفتاد من کاغذ است. در میان این 150زندانی، همه جوره‌اش را می‌توانی پیدا کنی، آدم‌هایی که بعضی از آنها جرم‌های سنگینی را مرتکب شده‌اند؛ از قتل گرفته تا زندانیان بدهکار مالی. اما زندگی همه‌شان یک فصل مشترک دارد به اسم «دوباره ساختن». هر صبح که از بند خارج می‌شوند و به سمت کارخانه می‌روند، حتما قصه زندگی‌شان را مرور می‌کنند. اینکه کجا؟ چقدر؟ چطور؟ چرا مسیر را گم کرده‌اند و راه را اشتباه رفته‌اند و این مرور هر روزه، انگیزه‌شان را برای ساختن دوچندان می‌کند.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :