ضدقهرمان تابستان
باز هم علیرضا بیرانوند باز هم فسخ قرارداد باز هم خشم پرسپولیسیها و آغاز سرگیجه
بهروز رسایلی
حالا دیگر به یک رسم تابستانی تمامعیار تبدیل شده؛ اینکه هر سال با پایان فصل فوتبالی، شاهد ناز و کرشمههای علیرضا بیرانوند و تهدید او برای جدایی از پرسپولیس باشیم. این اتفاق فصل گذشته در بدترین فرمش رخ داد و بیرو حتی تا پای مذاکره و توافق با باشگاه استقلال برای رقم زدن یک انتقال جنجالی هم پیش رفت اما در نهایت ماندگار شد و بعدتر اعلام کرد همهچیز شوخی و هماهنگشده بوده است! با این حال او امسال هم در حال تکرار همان شوخی کذایی است؛ چنان که بعد از انتشار یک استوری تهدیدآمیز علیه مدیران باشگاه به بهانه عدمدریافت پاداش، صبح چهارشنبه قراردادش با سرخپوشان را فسخ کرد. باز هم بهصورت یکطرفه و باز هم به بهانه دیرکرد در دریافت مطالباتش. نقطه سر خط!
سرگردانی مردم، سرگرمی آقای گلر
به هر حال تردیدی نیست که بخش بزرگی از مردم کشورمان به فوتبال علاقه دارند. بین هموطنانمان هواداران جدی پرسپولیس و استقلال را داریم که با این تیمها زندگی میکنند و با علاقه و هیجان اخبار مربوط به آنها را پی میگیرند. شمار زیادی از این مردم در زندگی شخصیشان درگیر مشکلات حاد هستند و از فوتبال بهعنوان یک پناهگاه روانی استفاده میکنند اما دقیقا همین نقطه تبدیل به اهرم فشار برخی از فوتبالیستها شده؛ جایی که آنها میکوشند با سوءاستفاده از احساسات مردم و رودررو قرار دادن هواداران و مدیران باشگاه، امتیازات مالی بیشتری بهدست بیاورند. کسی نمیگوید بازیکن حرفهای نباید دنبال حق و حقوقش باشد اما جار زدن مسئله بین عموم مردم و استفاده ابزاری از طرفداران باشگاه ایراد دارد. هر فصل فسخ یکطرفه به بهانههای واهی محل اشکال است و سرگرم شدن با سرگردانی هواداران جای بحث دارد.
گربهرقصانی بعد از بدترین فصل
حتی زیباترین اتفاقات هم در اثر تکرار بیش از حد ممکن است به ورطه ابتذال کشیده شوند، دیگر چه برسد به اقدام زشتی مثل تهدید به جدایی و فسخ قرارداد. در نتیجه کاملا روشن است که بیشتر هواداران نسبت به رفتار اخیر بیرو موضع منفی گرفته باشند. با این حال آنچه وضعیت را غیرقابل تحملتر میکند، پیش گرفتن چنین رویهای بعد از بدترین فصل فوتبالی بیرانوند است. او در لیگ بیستوسوم تقریبا به هیچ توپی «نه» نگفت و شاید به جرأت بتوان ادعا کرد تنها در مسابقه برگشت با هوادار بود که تا حدی در اندازههای خودش ظاهر شد. در نقطه مقابل، سیاهه اشتباهات او بسیار طولانی و مفصل است و اینکه پرسپولیس با چنین نمایشی از سوی بیرو بهعنوان قهرمانی دست یافت، بیشتر به معجزه میماند. ازجمله نمایشهای بسیار ضعیف بیرانوند میتوان به بازیهای رفت با ذوبآهن و صنعت نفت آبادان، مسابقات برگشت مقابل آلومینیوم اراک و فولاد و بازیهای رفت و برگشت با استقلال خوزستان اشاره کرد. حتی نمایشهای او در تیم ملی هم فاجعهبار بود و میتوان از عملکرد بیرو بهعنوان یکی از دلایل حذف ایران از جام ملتهای آسیا اشاره کرد. اینطور بهنظر میرسد که بیرانوند غرق در سرگرمیهای دیگری – از کافهداری تا مدلینگ و دنیای تبلیغات- شده و فوتبال برایش در اولویت نیست. به این ترتیب شاهد کاهش کیفیت این دروازهبان هستیم که همزمانی آن با افزایش حواشی او، بهشدت آزاردهنده شده است.
آینده مبهم
درصورت جدایی قطعی بیرانوند از پرسپولیس انتخاب تیم بعدی برای او ساده نخواهد بود
داستان علیرضا بیرانوند و پرسپولیس طوری پیش میرود که انگار واقعا راهی جز جدایی نیست؛ اتفاقی که اگر امسال هم رخ ندهد، برای فصل بعد یا بعد از آن اجتنابناپذیر خواهد بود. اینکه یک بازیکن مدام تهدید به جدایی کند اصلا اتفاق جالبی نیست و شأن باشگاه را هم پایین میآورد. بنابراین دیر یا زود جدایی محتمل است و اگر در همین تابستان رخ بدهد، آنگاه انتخاب تیم در خور بعدی برای بیرانوند کمی پیچیده و مبهم خواهد بود. ببینیم مشتریان بالقوه او چه شرایطی دارند.
استقلال
آنها فصل گذشته بهترین گلر لیگ را داشتند. حسین حسینی بهعنوان کاپیتان استقلال در ممتازترین نسخهاش ظاهر شد و آبیها شانس آوردند که ابتدای فصل با هزینه بهمراتب بیشتر، بیرانوند را جای او نگرفتند. بسیار بعید است که باشگاه استقلال حاضر به تکرار اتفاقات تابستان قبل باشد و ستاره قدیمی و مؤثری را از دست بدهد که با 18کلینشیت دستکش طلایی را بهدست آورده است.
تراکتور
حسین پورحمیدی هم بعد از یک شروع تردیدآمیز، بهتدریج در ترکیب تراکتور جا افتاد و اوج گرفت. او با 18کلینشیت شریک حسینی در صدر جدول بهترین گلرهای لیگ قبل بود و اینکه باشگاه تبریزی آن همه پول بدهد که بیرانوند را به جای چنین گلری بیاورد، یک ریسک بسیار بزرگ خواهد بود؛ آن هم تراکتوری که هنوز تکلیف مالکیتش روشن نیست.
سپاهان
تیم اصفهانی هم یکی دیگر از گلرهای مطرح و سرشناس فوتبال ایران را در اختیار دارد؛ پیام نیازمند. اگرچه نیازمند هم مثل خود بیرانوند اصلا فصل خوبی را پشت سر نگذاشت اما اینکه باشگاه پیام را کنار بگذارد و با یک هزینه درشت دنبال استخدام بیرانوند برود، اقدام پرمخاطرهای خواهد بود. نیازمند هنوز طرف قرارداد سپاهان است؛ بنابراین یا باید روی نیمکت بنشیند یا جدا شود که هر دو محل بحث خواهد بود.
سایر تیمهای ایرانی
ممکن است مقصد بعدی بیرانوند یکی دیگر از تیمهای ایرانی و مخصوصا باشگاههای صنعتی باشد اما به یاد داشته باشید یکی از مهمترین آنها یعنی مس رفسنجان فعلا بلاتکلیف است. گلگهر سیرجان هم محمدرضا اخباری را در اختیار دارد و تازه اگر بیرو به هر کدام از این تیمها برود، باید با کاهش میزان توجهات و دور شدن از مسابقات آسیایی کنار بیاید.
لژیونر شدن؟
تجربه شخصی بیرو در این زمینه اصلا جالب نیست. او یک دوره در فوتبال پرتغال و بلژیک ناکام ماند، زبان بلد نیست و بعد از نیمکتنشینیهای مفصل، هنرنماییاش منحصر شد به شعبدهبازی در رختکن! آیا سنگربان تیم ملی یکبار دیگر تن به همین چالش خواهد داد؟