بحرانسازی برای اسحاق
گزارش تحلیلی همشهری از دلایل حمله به جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور
فرزانه آیینی | خبرنگار:
کارنامه موجه اقتصادی اسحاق جهانگیری چه در زمان استانداریاش بر اصفهان و چه در وزارت 8سالهاش در دولت اصلاحات و چه در دوران حاشیهنشینیاش در دولت مهرورزی، شاید مهمترین فاکتورهایی هستند که او را به مدیری محبوب و مورد اعتماد مردم و مسئولان ارشد نظام بدل کرده است؛ آنچنان که هم حسن روحانی برای تقویت ارتباطش با مردم از او بهره میگیرد و هم اصلاحطلبان و چهرههای اعتدالی که از حوادث سال 88 به بعد از گردونه اجرایی و سیاسی کشور عقب رانده شدند، برای ترمیم رابطهشان با حاکمیت از او بهعنوان حلقه وصل یاد میکنند.
از سوی دیگر نقش او در دولت یازدهم و حضور و همراهیاش در انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری در کنار حسن روحانی بهعنوان صدا و کاندیدای جریان اصلاحات که در نهایت هم براساس ائتلاف اصلاحطلبان با اعتدالگرایان به نفع روحانی از کارزار رقابتها کناره گرفت نیز ازجمله فاکتورهایی است که جهانگیری را به شاقول سیاسی و حتی اقتصادی کابینه روحانی بدل کرده است؛ شاقولی که تعادل را میان نگاه اصلاحات و اعتدالگرایان حفظ میکند و نگاهش به اقتصاد و نسخههای ویژه آن برای درمان مشکلات اقتصادی پیشآمده هم راه برونرفت بسیاری از بنبستهای دولت بوده است، به همین دلیل حذف نقش و رویکرد او در کابینه دوازدهم تاکنون میسر نشده و حمایت تمامعیار روحانی را در برابر مخالفانش از آن خود کرده است.
جهانگیری از آن سیاستمداران استخوانخرد کرده نظام است که یکباره سر از مناصب سیاسی درنیاورده است. او از نمایندگی مجلس تا استانداری و وزارت را پلهپله طی کرده و به دومین مقام اجرایی کشور تبدیل شده است. بعد از حضورش در استانداری اصفهان در دولت سازندگی، به وزارت صنایع و معادن در دولت اصلاحات رسید و در دولت 8ساله محمود احمدینژاد در گوشهای به انتشار یک مجله مشغول بود. بعدها درباره دلیل کنارهگیریاش از فعالیت خصوصی اقتصادی گفته بود: «سال ۸۴ تلویزیون مصاحبهای با من کرد و پرسید بعد از این میخواهی چه کار کنی که پاسخ دادم به بخش خصوصی میروم و اگر رفتم بخش خصوصی و پولدار شدم، نگویید از کجا آورد. من به بخش خصوصی نرفتم بهدلیل اینکه (به خاطر تجربه حضور در دولت و وزارت صنعت و معدن) احساس کردم اطلاعاتی دارم که هر جای بخش خصوصی که بروم، این اطلاعات را نمیتوانم استفاده نکنم و درست است که این اطلاعات در ذهن من است اما اطلاعات جمهوری اسلامی است.» و این فرار او از رانت اطلاعاتی که در اختیارش بود، حداقل در افواه عمومی از جهانگیری چهرهای پاکدست ساخته بود؛ حتی حرف و حدیثهای اقتصادی پشت سر برادر او- مهدی جهانگیری- باعث نشد اسحاق از چشم مردم بیفتد؛ چنانکه وقتی دولت در بحبوحه تلاطم ارزی، قصد داشت ارز تکنرخی 4200تومانی را اعلام کند این ماموریت را نه به سخنگو داد نه به رئیسکل بانک مرکزی و نه به معاون اقتصادی دولت محمد نهاوندیان. بعدها اگرچه درباره دلار جهانگیری بذلهگوییها و طنزهای مختلفی در کشور ساخته شد، اما جهانگیری هیچگاه در مقابل این طنزها واکنشی نشان نداد چرا که خود را از مردم میدانست.
شایعه استعفای اسحاق جهانگیری از کابینه روحانی داستان تکراری است که تقریبا سالی یکبار سرتیتر رسانههای داخلی میشود و بعد از چندی فروکش میکند، روند داستان اما همان سیکل آرام و مبهمی است که خبر موثقی از آن به بیرون درز نمیکند و به راز مگوی میان جهانگیری، حسن روحانی و نزدیکانش در پاستور بدل شده است.
هر بار هم چهرهای نزدیک به روحانی به میدان میآید و شایعه را تکذیب میکند کما اینکه دوشنبه گذشته محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت با داغشدن شایعه به میدان آمد و در پیامی توییتری نوشت که حضور اسحاق جهانگیری در کابینه «نقطه قوت دولت دکتر روحانی است». در ماجرای داستان تکراری استعفای جهانگیری 3موضوع قابل اهمیت و بررسی است؛ یکی اینکه چرا شایعه استعفای معاون اول رئیسجمهور که دومین مقام اجرایی کشور است هرازگاهی در رسانهها مطرح میشود و چه میشود که شایعه استعفای او نقل محافل میشود؟ دوم اینکه چرا جهانگیری در 5سال گذشته و طی حضورش در کابینههای روحانی هرگز به موضوع استعفایش از کابینه نپرداخته و سکوت را ترجیح داده است؟ سومین موضوع هم اینکه چرا ماندن جهانگیری در دولت تدبیر و امید مهم است و جایگاه جهانگیری حذفشدنی نیست؟
جهانگیری، بیتفاوت به استعفا
شایعه استعفای جهانگیری در کابینه اول روحانی هم حداقل 2بار خبرساز شد و گمانهزنیها از اختلاف میان معاون اول رئیسجمهور با چهرههای وابسته به جناح راست در کابینه یازدهم حکایت میکرد اما هر دوبار استعفا بدون اعلام موضع جهانگیری و طرفین مورد ادعای رسانهها ازجمله محمد نهاوندیان - رئیس دفتر رئیسجمهور و سرپرست نهاد ریاستجمهوری در کابینه یازدهم و مشاور اقتصادی کنونی روحانی - به فراموشی سپرده شد. در دولت دوم روحانی بهرغم اینکه جهانگیری بهعنوان کاندیدای پوششی روحانی وارد ماراتن دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری شد- او تنها گزینه اصلاحطلبی بود که کاندیداتوریاش مورد وثوق شخص رئیسجمهور بود- اما کمتر از 5ماه بعد از استقرار دولت دوازدهم اختلافش با نزدیکان روحانی زودتر از دوره قبل خبرساز شد.
نخستین محرک این خبرسازی مهاجرت محمود واعظی، عضو شناختهشده حزب اعتدال و توسعه - حزب منتسب به حسن روحانی - از وزارت ارتباطات به پاستور و بزرگتر شدن دایره نقشآفرینی او در دولت دوازدهم بود. افزایش قدرت نفوذ و نقشآفرینیهای واعظی بر رئیسجمهور و عزل و نصبهایش در کابینه دوازدهم و برعهدهگیری سمتهایی چون سرپرست مرکز ملی فضای مجازی و دبیرخانه شورایعالی فضای مجازی ایران ازجمله مواردی بود که بستر را برای نقشآفرینیهای واعظی بزرگتر و در مقابل برای جهانگیری کوچکتر نشان میداد. افزایش انتقاداتها به رئیس دفتر روحانی، واعظی را به اعلام موضع واداشت و او سوم آذرماه گذشته در جمع خبرنگاران در حیاط هیأت دولت اعلام کرد: «هیچ اختلافی نه در این 3ماه گذشته بلکه ۴ سال و 3ماه گذشته بین بنده و آقای جهانگیری نبوده است و بهترین رابطه را با هم داریم.» چندماه بعد هم پس از اعتراضات مردمی به نوسانات بازار ارز، حسن روحانی، جهانگیری را مسئول شرح شرایط اقتصادی کشور و دونرخیشدن قیمت دلار کرد؛ آنچنان که این قیمت 4هزارو 200تومان نرخ دلار دولت در مبادلات بازار به دلار جهانگیری مشهور شد.
درپی این حسن اعتماد رئیسجمهور به او بود که داستان کمرنگشدن نقش جهانگیری در کابینه به فراموشی سپرده شد. مزید بر این حسن اعتماد بعد از اعتراضات اخیر مردم به اوضاع اقتصادی حسن روحانی خود به میدان آمد و بر ضرورت توجه به مشاوران، کارشناسان و افکار جدید تأکید کرد و این سه ویژگی را راه عبور از شرایط پیش آمده دانست، بهدنبال آن محمدباقر نوبخت در یکی از نشستهای خبریاش اعلام کرد:«رئیسجمهور متناسب با ضرورتها تغییراتی میدهد.» بعد از آن بود که رسانهها و تحلیلگران سیاسی از ضرورت تغییرات و ترمیم کابینه دوازدهم سخن گفتند، تغییر تیم اقتصادی روحانی شامل وزیر اقتصاد، معاون سازمان برنامه و بودجه و رئیس بانک مرکزی گزینههایی بودند که از سوی منتقدان برای پویاترشدن کابینه دوازدهم به رئیسجمهورپیشنهاد داده شدند؛ چهرههایی که در محافل خبری به مخالفت با سبک مدیریتی جهانگیری شهرهاند و از آنها بهعنوان دوقطبی اعتدال و توسعهایها و کارگزارانیها در کابینه نام برده میشود.
چرایی سکوت جهانگیری؟
به غیر اینکه واعظی درصدد رد اختلافش با جهانگیری بر آمده تاکنون او نسبت به شایعه تکراری استعفایش از کابینه روحانی اعلام موضعی نکرده و همین سکوت هم سبب شده است که شایعات بال و پر بیشتری بگیرند. هرچند میتوان دلایل زیادی برای سکوت او برشمرد. یک دلیل را در راز مگوی دورشدن جهانگیری بهعنوان مهره اصلاحطلب کابینه روحانی از چهرههای برخاسته از حزب اعتدال توسعه باید جست. همچنان که برخی اصلاحطلبان در 2هفته گذشته و طرح داستان دوباره استعفای جهانگیری به آن پرداختهاند. در همین راستا بود که پیشتر علی شکوریراد قدرت گرفتن چهرههای اعتدال توسعه در کابینه دوازدهم را به مصادره نتیجه انتخابات تعبیر کرد و دیروز هم عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات در توییترش نوشت: «شنیده شده که آقای روحانی در مقابل اصرار یکی از طالبان ریاستجمهوری ۱۴۰۰ که «عقلش از متوسط بشریت بالاتر است»، برای کنار گذاشتن جهانگیری و انتصاب قالیباف، بر ابقای جهانگیری تأکید کرده است. ماجرای استیضاحهای اخیر پیامد این ماجراست.»
جهانگیری: آنهایی که ملت را غارت کردند، ادب میکنیم
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور گفت: مهمترین هدف آمریکاییها در مقطع فعلی زمینگیر کردن اقتصاد ایران و آسیب جدی است تا زندگی را برای مردم سخت و دامنه نارضایتیها توسعه پیدا کرده و به اهداف خود دست پیدا کنند. جهانگیری تأکید کرد: متأسفم که یک عده منتظرند ببینند چطور میتوانند ملت را غارت کنند، ولی ما حتما آنها را به موقع ادب خواهیم کرد.
مهمترین فرازهای سخنان جهانگیری در مراسم افتتاح پروژه توسعه فولادسازی و نورد پیوسته سبا در شرکت فولاد مبارکه اصفهان به گزارش ایسنا به شرح زیر است:
ما به هرحال با آمریکا بر سر مسائل مختلف اختلاف نظر داشته و داریم. بعضی مواقع گفتوگو کرده و توافقنامهای داشتیم که مهمترین آن موضوع هستهای بود و براساس آن تعهداتی از سوی ایران انجام شد، ولی آنها به تعهدات خود بهصورت کامل پایبند نبودند.
اتفاق بدتر خروج آمریکا به تنهایی از توافق و اعلام تحریمهای جدید علیه ایران بود. همه مردم کشور باید در جریان شرایط کشور باشند، علیالقاعده اگر منافع ایران تأمین شود به برجام ادامه میدهیم.
برداشت ما این است که آنها مصمم هستند نظرات ایران تأمین شود، ولی آنچه در عمل اتفاق میافتد باید منتظر بمانیم و ببینیم مهمترین هدف آمریکاییها در مقطع فعلی زمینگیر کردن اقتصاد ایران است یا خیر؟
اینکه آمریکاییها اعلام جنگ اقتصادی علیه ما کردهاند و ما بگوییم هیچ اتفاقی نیفتاده درست نیست.