قصههای کهن
مرد زردوست
مردی تکهای طلا داشت و بعد از مرگش فقط آن تکه طلا از او برجای ماند. چند سال بعد از مرگش فرزند او پدرش را بهصورت موشی در خواب دید که بهدنبال آن تکه طلا آمده است و دور آن میچرخد. فرزند از پدر پرسید: «پدر جان چرا به شکل موش درآمدی؟» پدرش جواب داد: «کسی که در دنیا طلادوست و مالپرست باشد، در قیامت صورتش به شکل دیگری برمیگردد. پس تو از من عبرت بگیر.»
منطقالطیر
در همینه زمینه :