• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
سه شنبه 5 دی 1396
کد مطلب : 2269
+
-

پرونده قاتل بردیا در خان آخر

قتل
پرونده قاتل بردیا در خان آخر

با صدور حکم قصاص برای زنی که در جنایتی هولناک پسربچه‌ای پنجساله را در یکی از محله‌های کلاردشت به قتل رسانده بود، پرونده او برای اعلام نظر نهایی به دیوان‌عالی کشور فرستاده شد.

ماجرای این جنایت به تابستان سال گذشته برمی‌گردد. نهم تیرماه بود که بردیای پنجساله ناپدید شد و خانواده‌اش هر چه گشتند ردی از او به‌دست نیاوردند. وقتی ماجرا به پلیس گزارش شد، جست‌وجوها برای یافتن پسربچه گمشده ادامه یافت تا اینکه 18ساعت بعد جسد بی‌جان او پیدا شد.

مادر بردیا می‌گوید: روز حادثه پسرم برای بازی به حیاط رفته بود که ناپدید شد. خانه‌ ما و مادرشوهرم در یک حیاط است و معمولا پسرم در آنجا بازی می‌کرد اما آن روز هر چه گشتیم اثری از او نبود. حتی زهرا، پرستار مادرشوهرم نیز از او خبر نداشت. با کمک پلیس و گروه امداد و مردم کلاردشت، ساعت 11ظهر روز بعد جسد بردیا در رودخانه و داخلی گودالی پیدا شد. دهانش با روسری بسته شده و جسدش داخل کیسه قرار داده شده بود. با پیدا شدن جسد دنیا روی سرمان خراب شد. ما با کسی دشمنی نداشتیم و معلوم نبود که چه‌کسی او را به قتل رسانده است.

یک مظنون

کارآگاهان پلیس آگاهی استان مازندران که تحقیقات گسترده‌ای را برای شناسایی قاتل آغاز کرده بودند با لباس شخصی و به‌صورت نامحسوس در مراسم خاکسپاری بردیا شرکت کردند و در این میان به زهرا(پرستار مادربزرگ بردیا) مشکوک شدند. او دستگیر شد اما در بازجویی‌ها سکوت کرد و این در حالی بود که کارآگاهان سرنخ‌هایی به‌دست آورده بودند که احتمال دست داشتن وی در قتل پسربچه را قوت بخشیده بود.

تحقیقات از این زن ادامه داشت تا اینکه پس از 2ماه، وی قفل سکوتش را شکست و به قتل پسربچه اعتراف کرد. مادر بردیا می‌گوید: زهرا اعتراف کرد که وقتی بردیا روی ایوان خانه بوده و بازی و شیطنت می‌کرده از دست او عصبانی شده و از روی حسادت تصمیم به قتل او می‌گیرد. او گفت چون نمی‌توانسته برای فرزند خودش امکاناتی را که بردیا در اختیار داشته فراهم کند، به او حسودی‌اش شده و بعد از کشاندن پسرم به حمام وی را به قتل رسانده و سپس جسدش را داخل کیسه گذاشته و در رودخانه نزدیک خانه‌مان انداخته است.

او ادامه می‌دهد: زهرا از حدود 9ماه پیش از جنایت به خانه مادرشوهرم آمده بود. او و شوهرش اهل رشت بودند و زمانی که شوهرش برای کار به کلاردشت آمده بود، متوجه شد که ما برای نگهداری از مادرشوهرم به‌دنبال خدمتکار هستیم و اینگونه زهرا را برای این کار پیشنهاد داد و ما هم قبول کردیم. در این مدت نیز رفتار همه ما با او خوب بود و هرگز او را به چشم خدمتکار نمی‌دیدیم و همیشه مثل یکی از اعضای خانواده با او رفتار می‌کردیم. اما او از اعتماد ما سوءاستفاده کرد و در نهایت نیز پسرم را به قتل رساند.

حکم قصاص

با اعترافات قاتل، پرونده این جنایت با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان مازندران فرستاده شد و مدتی بعد متهم پای میز محاکمه قرار گرفت. او در جلسه محاکمه نیز همان اعترافات قبلی‌اش را به زبان آورد و مدعی شد که جنایت را به تنهایی مرتکب شده است. به این ترتیب قضات دادگاه رأی به قصاص او دادند و این حکم برای تأیید به دیوان‌عالی کشور فرستاده شد.

پدر بردیا در گفت‌وگو با همشهری می‌گوید: ما تقاضا کرده‌ایم که حکم قصاص در ملأعام اجرا شود. راستش تا پیش از این حادثه، مخالف قصاص بودم اما از وقتی پسرم به قتل رسید فهمیدم که خانواده مقتولان چه می‌کشند و خواسته‌ای جز قصاص قاتل ندارم. این حادثه زندگی ما را بهم ریخت. در آن زمان بردیا تنها فرزند ما بود و با اینکه چند‌ماه پیش من و همسرم صاحب دختری شدیم، اما هنوز داغ مرگ او را فراموش نکرده‌ایم. پسرم بسیار باهوش بود و حالا تنها چیزی که آرامم می‌کند مجازات عامل جنایت است. امیدوارم حکم قصاص او هر چه زودتر در دیوان‌عالی کشور تأیید شود و همه مردم شاهد مجازات قاتل باشند.

براساس این گزارش، درصورت تأیید حکم از سوی قضات دیوان‌عالی کشور به‌زودی شمارش معکوس برای پایان این پرونده آغاز خواهد شد.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :