علی مهدیان-پژوهشگر و محقق
این مهم است که رئیسجمهور شهید را دارای چه ویژگی برجستهای میدانیم که او را در سپهر سیاسی امروز ما تبدیل به یک شخصیت الگو میکند.همین ابتدا، مسیر خود را از کسانی که تقریر اخلاقی شخصی صرف از او ارائه میکنند، باید جدا کنیم. او یک مدیر بود؛ یک مدیر پرورشیافته مکتب امام(ره). پس آنچه از ویژگیهای اخلاقی او میگوییم تبلوری جدی در سبک مدیریت او و همینطور کارآمدی دولت او خواهد داشت.
دولت رئیسی «وحدتگرا و کارآمد بود» یعنی چه؟ یعنی در داخل با تنشزدایی میکرد و در دعواها و تهمتها، صبور و بلاکش و سازگار با دیگر بخشهای نظام انقلابی بود. این نکته را دقت کنیم که بسیاری از کسانی که دم از انقلابیگری میزنند، انقلابیگری را با ایجاد تنش و درگیری و حذف مراعات میفهمند و میشناسند؛ با بیرون زدن از ساختارهای نظام و زیر پا گذاشتن قانون یا تعاملات همدلانه. در میان نخبگان، این دولت اهل بهکارگیری و استفاده از عقل جمعی بود؛ حتی دولت او یک طیف رنگارنگ از افراد و جریانات مختلف در داخل بود و همه با هم جمع بودند و کار میکردند. در خارج از کشور نیز این رویکرد باعث گسترش وسیع ارتباطات با کشورهای دنیا و منطقه میشد و در رفع اختلافات، کدورتها، مراعات و کمک به ایجاد یک جبهه وسیع منسجم و متحد، خود را نشان میداد. داخل این رویکرد بود که میدیدیم دولت بهجد مردمی و اهل گسترش دادن و همراه کردن همه ظرفیتهای مردم، نخبگان، نظام، دولتها، گروهها و خلاصه جبهه حق بود. این یکسوی ماجراست که وجه وسعت و وحدتجویی دولت بود. اما از سوی دیگر این وحدتگرایی باعث عدمسوگیری و بیفایدگی نمیشد؛ بلکه دولت کارآمد بود؛ یعنی در جهت پیشرفت و مقاومت کار را جلو میبرد. رشد اقتصادی جهشی کشور، رساندن بیکاری به کمترین مقدار در 4دهه، جلوگیری از صعود نرخ تورم به وضعیت وخیم که اقتصاددانهای نزدیک به دولت قبل بهجد آن را پیشبینی کرده بودند و بلکه نصفکردن تورم از 60درصد به 40درصد، موفقیتهای منطقهای و جهانی و... نشاندهنده سوگیری دولت در جهت آرمانها و کارآمدی در این مسیر بود؛ لذا بحق، دولتی هم مردمی و هم انقلابی شکل گرفته بود.
ما با یک موجود آزار دهنده که دائما با بقیه کشور بیربط، ناسازگار و مخرب است و کشور با وجودش قفل میشود، مواجه نبودیم؛ بلکه هویتی مثل آب داشت که هم حرکت میکرد و هم حرکت میداد؛ سازگار و با عقلانیت و البته مؤثر و نتیجهبخش.
اینها محصول چیست؟ محصول سبک مدیریت رئیسی است. او خود اینگونه بود که دولتش چنین شده بود. او اگر خادم مردم و محرومان بود و انقلابی و آرمانجو بود و بهشدت جهادی و خستگیناپذیر بود، دلیل داشت. بله اینها نتیجه نوعی فرهیختگی در ساحت اندیشه و علم بود ولی از آن مهمتر، بت انانیت و خودخواهی بود که در وجودش نابود شده بود؛ لذا راحت میتوانست همه را همراه کند. آنقدر همراه بود که حتی مخالفان او هم اذعان میکردند او و دولتش بهشدت آزاد اندیشند و در طول تاریخ ایران دولتی با این سعهصدر شکل نگرفته است؛ این بهدلیل سعهصدر خود او بود. و این محصول آن نابود کردن نفس و بت خودخواهی بود که گاه بهصورت مقدسی حتی چهبسا آراسته میشود برای خود افراد. آری او مخلص بود همان مقدار که صادق بود؛ لذا حقیقتا آرمانهای انقلاب را دنبال میکرد و با همه جمع میشد.
این ویژگی موحدین است. این پرورشیافتگی در مکتب امام(ره) است. مکتب امام(ره) مکتبی است دارای 2چشم. اندیشه توحیدی او هم مردمسالار بود و هم دین سالار؛ هم جهت را میدید و هم مراعات را میفهمید؛ هم اهل عزت بود و هم حکمت و مصلحت؛ هم اهل قیام و مقاومت بود و هم پیشرفت و عدالت؛ هم اهل رحمت رحمانی الهی بود و هم اهل رحمت رحیمی خدا. یک رحمت گسترده اما جهتدار که مبارزه لازمه قطعی آن است.
دولت کارآمد رئیسی، سوپرمنوار پیش نمیرفت بلکه تلاش میکرد همه ظرفیتها را ببیند و بهکار اندازد و اینگونه هم کشور را بسازد و هم با استکبار مبارزه کند. این نتیجه مکتب تربیت کارگزاران نظام انقلابی است؛ مکتب صدق و اخلاص؛ مکتب حاجقاسم؛ مکتب شهيدانبهشتی و رجایی.
و این نظام انقلابی چنین شخصیتهایی را زیاد تربیت میکند؛ انسانهایی بهشدت معنوی و بهشدت سیاسی؛ بهشدت سلم و همراه و در عین حال بهشدت مبارز و راسخ.
این شاخصها فقط وقتی در مکتب توحیدی امام(ره) که اسلام ناب بود قرار میگیرند، توازن درستی پیدا میکنند والا حرکت را دچار «اختلال و ایستایی» یا «التقاط و سرگشتگی» میکنند.
پنج شنبه 17 خرداد 1403
کد مطلب :
226849
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/nZ4O4
+
-