• یکشنبه 4 آذر 1403
  • الأحَد 22 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 24
چهار شنبه 16 خرداد 1403
کد مطلب : 226734
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/1jA6j
+
-

امین بازار تبریزم

گپ و گفت با نگهبان‌ بازار بزرگ تبریز ‌‌که سنتی قدیمی را زنده نگه داشته است

گپ
امین بازار تبریزم

راحله عبدالحسینی-روزنامه‌نگار

بازار از هیاهوی روزانه آرام گرفته و چرخ‌های باربری به گوشه‌ای خزیده‌اند. کرکره مغازه‌ها و حجره‌ها هم یکی‌یکی پایین می‌آیند. هوا تاریک شده و سکوت در دالان‌ها و راسته‌ها خانه کرده است.
در بازار تاریخی تبریز شروع به کار و فعالیت نگهبانان بازار یا به زبان محلی «اوداباشی‌» در دل همین سکوت آغاز می‌شود و تا طلوع آفتاب ادامه دارد. اوداباشی، رسمی دیرینه در بازارتبریز است که بازاریان قدیمی بانی آن بوده‌اند.
 نگهبان بازار با یک چوب‌دستی و گشت زدن شبانه در بازار مراقب امنیت بازار است و فکر و خیال سرقت را از سر بزهکاران بیرون می‌کند. «رسول پرمد» یکی از نگهبانان قدیمی سرای امیر (طلافروشان) در بازار بزرگ تبریز است که اوداباشان را امین بازاریان می‌داند.‌

«نگهبان بازار» حرفه‌‌ خاص بازار تاریخی تبریز است که با وجود تجهیزات مدرن امروزی مثل دوربین‌های مداربسته هنوز هم به قوت خود باقی است. به‌نظر شما دلیل ماندگاری این حرفه قدیمی چیست؟
بازار تاریخی تبریز از نظر معماری تودرتو و پیچیده است. از یک طرف بسیار دیدنی و خاص است و از طرف دیگر تامین امنیت آن مهم. برای همین هم از اول شغل نگهبان بازار که ما به آن اوداباشی می‌گوییم به‌وجود آمد. الان به این شغل می‌گویند سرایداری، ولی سرایداری با اوداباشی خیلی فرق دارد.
چه تفاوتی بین این دو شغل‌ است؟
اوداباش مثل یک سرایدار در اتاق نمی‌نشیند. کار ما از ساعت 11شب شروع می‌شود و تا صبح پلک روی هم نمی‌گذاریم. بازار تبریز چند  اوداباش دارد. هر یک از ما مسئول چند تیمچه و راسته هستیم که مدام باید در آنها قدم بزنیم. حواس‌مان هست و با کوچک‌ترین صدا یا حرکتی گوش‌مان تیز می‌شود. امنیت بازار برعهده ماست. بازار تبریز علاوه بر ارزش اقتصادی، یک میراث ملی به ثبت رسیده است. نگهبان بازار باید حواسش به حوادث غیرمترقبه هم باشد که بازار را تهدید نکند.
‌در 2دهه تجربه شما تا به حال یکی از این حوادثی که اشاره کردید، رخ داده است؟
چند سال پیش مثل همیشه    یکی یکی قفل حجره‌ها را چک می‌کردم که در همین حین بوی سوختگی‌ای را احساس کردم.  بلافاصله حجره را پیدا کردم و متوجه شدم چیزی داخل حجره دارد می‌سوزد. سریع با آتش‌نشانی تماس گرفتم. آن زمان هنوز به همه حجره‌ها گازرسانی نشده بود و کارگر مغازه فراموش کرده بود گاز پیک‌نیکی را خاموش کند. خوشبختانه آتش سریع مهار شد.
پس حتما این حساب نقشه این بازار هزارتو را هم حفظ هستید؟
مثل کف دست و غیر از این هم نمی‌تواند باشد. همه ورودی و خروجی‌ها و روزنه‌های سقف را می‌شناسم. اوداباشی برای خیلی از ما شغل آباء و اجدادی است؛ یعنی از جوانی در بازار بوده‌ایم؛ باربری کرده‌ایم و بازار را می‌شناسیم. پدران ما اوداباش بودند و فوت و فنش را به ما آموخته‌اند.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :