دوراهی بهشت و جهنم
امروز سرانجام قهرمان لیگ مشخص میشود؛ آنچه احتمالا از بین اوسمار و نکونام، فقط یک نفر را روی نیمکت سرخابیها نگه میدارد
بهروز رسایلی
سرانجام رسیدیم به ایستگاه آخر؛ پایان فصل فوتبالی طولانی و پرفرازونشیبی که یک دنیا اتفاق ریز و درشت در آن رخ داد و انگار بیشتر از صدسال طول کشید. پرسپولیس سرمربی عوض کرد، استقلال مدیرعاملش را تغییر داد، مالکیت هر دو تیم حداقل در تئوری و روی کاغذ تغییر کرد و خلاصه آنقدر داستان درست شد که فکر میکنیم یک قرن است در همین لیگ هستیم! امروز اما دیگر همهچیز تمام خواهد شد و یکی از 2تیم پرسپولیس یا استقلال جام قهرمانی را بالای سر خواهند برد. نیازی به یادآوری نیست که قرمزها یک امتیاز بیشتر از حریف سنتی دارند و اگر مس رفسنجان را ببرند قطعا قهرمان خواهند شد، اما استقلال باید پیکان را ببرد و در انتظار نتیجه بازی همزمان باشد. البته که کم و کیف بازیهای امشب هم تعیینکننده است، اما اینطور بهنظر میرسد که فصل آینده از بین اوسمار ویرا و جواد نکونام حداقل یک نفر روی نیمکت سرخابیها باقی خواهد ماند و بقای همزمان هر دو نفر نزدیک به محال است.
اوسمار؛ یک نفس تا رویا
آنچه در این فصل برای اوسمار ویرا رخ داد، چیزی شبیه به یک افسانه بود؛ داستانی باورنکردنی که اگر سکانس فینال آن هم باب میل باشد، شاید بتوان فیلمش کرد و فرستاد روی پردههای سینما. مربی برزیلی تا پیش از حضور در پرسپولیس اغلب دستیار بود و تجارب پراکنده سرمربیگریاش هم چندان چنگی به دل نمیزد. او در همین پست کارش را کنار یحیی گلمحمدی شروع کرد و فصل اول موفق به فتح دوگانه شد. امسال اوضاع برای قرمزها زیاد خوب پیش نرفت و یحیی بین 2نیمفصل جدا شد. در روزها و ساعاتی که همه منتظر شنیدن خبر بازگشت برانکو ایوانکوویچ به پرسپولیس بودند، ناگهان اسم ویرا بهعنوان سرمربی جدید اعلام شد و موجی از شگفتی و اعتراض را بهدنبال آورد. اغراق نیست اگر بگوییم اوسمار کارش را در جمع سرخپوشان با «تنهایی مطلق» شروع کرد، اما کمکم توانست از هواداران دلبری کند؛ با سبک خوب فوتبالش، با نتایج مطلوب و البته شخصیت حرفهای خودش. حالا اگر پرسپولیس با این مربی قهرمان لیگ برتر شود، رویای او تکمیل شده و طبیعتا با همدلی حداکثری امکان ادامه حضور روی نیمکت قرمزها را خواهد داشت، اما اگر این جام در لحظه آخر پر بکشد، شاید انتقادات از مربی برزیلی افزایش پیدا کند و خیلیها او را در حد هدایت تیمی چنین پرستاره ندانند؛ مخصوصا که ویرا جام حذفی را هم از دست داده است.
جواد؛ جام یا هیچچیز
این روزها فضا چندان به سود جواد نکونام نیست. سرمربی استقلال صدر جدول را از دست داده و با بهانهجوییها و فرافکنیهای بیپایانش، مدام حلقه محاصره منتقدان را دور خودش تنگ و تنگتر کرده است. با این حال بارها ثابت شده که در فوتبال نتیجه نهایی باعث فراموشی بسیاری از مسائل میشود. به این ترتیب شاید اگر پرسپولیس امروز بلغزد و آبیها جام قهرمانی را بالای سر ببرند، نگاهها به نکونام هم تغییر کند و او وضعیت بهتری بهدست بیاورد. خودش که قطعا از این قهرمانی نهایت استفاده تبلیغاتی را خواهد برد. سرمربی استقلال همین حالا نایبقهرمانی احتمالی این تیم را همردیف قهرمانی میداند؛ دیگر وای به وقتی که خود جام را ببرد! جواد البته در نشست خبری پیش از بازی با پیکان گفته قرارداد 3ساله دارد و فارغ از هر نتیجهای از بعد از این بازی برای فصل بعد برنامهریزی خواهد کرد، اما بعید بهنظر میرسد درصورت عدمقهرمانی، باشگاه و هواداران کنار او بمانند. دیگر بگذریم از زمزمههای جدی در این مورد که حتی قهرمانی هم با این مدل رفتاری تضمینی برای بقای جواد نخواهد بود... .
غر تا لحظه آخر
سنتی که جواد نکونام تا خط پایان ترک نکرد
یک نفر به شوخی نوشته بود مصاحبههای جواد نکونام طوری است که میتوانی هر کدام را بهعنوان مصاحبه جدید پلی کنی و مردم هم ببینند و متوجه نشوند که تازه نیست! همه شکل هم، همه کپیشده از روی قبلی، همه طلبکارانه و پرخاشگرانه... عجیب اینجاست که حتی حجم انبوه انتقادات و دلآزردگی خودیها هم باعث تغییر رویه نکونام نشد. بهعنوان مثال، این هفته دوست قدیمیاش، عادل فردوسیپور هم بالاخره لب به انتقاد از او گشود و گفت این رویکرد نکونام قابل دفاع نیست، اما اصلا انگار جواد توجهی به این مسائل ندارد. او مستقیم راه خودش را میرود؛ چنان که در نشست خبری پیش از بازی با پیکان هم دست از این رفتارش برنداشت و دوباره همان اظهارات قبلی را به زبان آورد؛ اینکه برنامهریزیها علیه استقلال بوده، اینکه بازی هفته پایانی نباید بدون تماشاگر برگزار میشد، اینکه پرسپولیس یک میلیون دلار خرج خرید بازیکن کرده و سایر قضایا. آنقدر تکراری که هواداران خودی هم کامنت میدادند: «خدایا بس است دیگر.»
شاید پربازتابترین جمله کنفرانس اخیر نکونام آنجا بود که گفت: «نایبقهرمانی هم برای استقلال خوب است. مگر آرسنال که دوم شد، بد بود؟» گذشته از اینکه خیلیها گفتند تیمی به بزرگی استقلال نباید به مقام دومی لیگ مباهات کند، یک نقد رایج دیگر هم این بود که چطور سرمربی آبیها توانست فوتبال دفاعی و ضعیف تیمش را با یکی از درخشانترین تیمهای یک دهه گذشته فوتبال اروپا مقایسه کند؟ بچههای جوان آرتتا در لندن طوری فوتبال بازی میکردند که غیرفوتبالیها هم از تماشای نمایشهای این تیم لذت میبردند؛ یک اثر هنری به تمام معنا. استقلال اگرچه خوب نتیجه گرفت، اما حتی هواداران خود این تیم هم معترف بودند سبک کاری آنها بهشدت اقتصادی و محافظهکارانه بود. چطور میشود سبک بازی تیمی را که در 20مسابقه از 29بازی یکگل یا کمتر به ثمر رسانده، با آرسنالی مقایسه کرد که این فصل در رقابتیترین لیگ جهان 91گل به ثمر رسانده است؟ بدون اغراق میتوان گفت بزرگترین حسن پایان لیگ، خاتمهیافتن مصاحبههای جواد نکونام است!