• یکشنبه 10 تیر 1403
  • الأحَد 23 ذی الحجه 1445
  • 2024 Jun 30
سه شنبه 1 خرداد 1403
کد مطلب : 225744
+
-

رهبر انقلاب: رئیسی عزیز خستگی‌ نمی‌شناخت

عزیز مردم

گفت‌و‌شنود با مردم، دلمشغولی سیدمحرومان بود

عزیز مردم

«یادم نیست... مرخصی... اوقات فراغت... یادم نیست...» این پاسخ سیدابراهیم رئیسی به سؤال خبرنگار صدا و سیما بود که در مورد مرخصی رفتن و گذران اوقات‌فراغتش از او پرسید. رئیس‌جمهور عادت به دید و بازدید داشت؛ آنقدر که اگر لابه‌لای مسئولیت‌ها و مشغله‌های ریز و درشتش فرصت اندکی به‌دست می‌آورد، بی‌معطلی کفش و کلاه می‌کرد و به دیدار مردم می‌رفت؛ مردم گوشه‌وکنار میهنش، شمال، جنوب، شرق، غرب و اهالی پایتخت را هم فراموش نمی‌کرد و نه فقط همسایه‌های بالانشین پاستور را، بلکه اهالی محروم‌ترین و حاشیه‌ای‌ترین مناطق شهر را هم به دیداری گرم و صمیمانه یاد می‌کرد.

جوان ‌‌شدن جمعیت


این یکی از دغدغه‌های رئیسی بود. نداشتن مسکن یکی از عوامل بازدارنده برای ازدواج جوان‌ها و عملی شدن این طرح بود. راه‌حل رئیس‌جمهور این بود که مسکن در اختیار جوانان قرار بگیرد و ازدواج‌ آنها تسهیل و انگیزه آنها برای فرزندآوری بیشتر شود. روز سی‌ام فروردین‌ماه امسال جشن واگذاری زمین و مسکن به همین منظور برگزار شد.

پدرانه، دخترانه

بهترین حسی که می‌توان به دختران این مرز و بوم داد توجه به آنهاست. این توجه اگر از سمت مسئولان کشور باشد که چه بهتر. امسال جشن روز دختر باشکوه‌تر از همیشه برپا شد، چراکه نفر اول دولت خودش پا پیش گذاشت و برای دختران ایران جشن گرفت و حس مهم بودن به آنها داد. خوشحالی دختران و صمیمیت او با فرزندانش را می‌بینید.

از جنس مردم

اسم بعضی از شهرها و حتی روستاهای ایران را شاید کمتر کسی شنیده باشد. مردمان این روستاها و شهرها برای اینکه خودشان را بخشی از این جامعه بدانند باید دیده شوند. سید محرومان به‌خوبی متوجه این خواسته شده بود و بارها در سفرهای استانی‌اش با مردم این روستاها و شهرها دیدار کرد. این تصویری از حضور رئیسی در روستای کروچان جازموریان است. نامش را شنیده بودید؟ این شوری که در بین جمعیت دیده می‌شود شاید به‌خاطر همین توجهی است که رئیس‌جمهور شهید ایران به آنها داشت. شاید بیش از همه، این قشر از مردم باشند که دلتنگ او می‌شوند.

دیدار شیرینی  که  تکرار نمی‌شود

آستان امامزاده حسن(ع) تا آن روز چنین مهمان عزیزی به‌خود ندیده بود. اهالی جنوب تهران هم تصور نمی‌کردند سیدمحرومان کوچه و خیابان‌های عریض و طویل شمال شهر را یکی یکی پشت سر بگذارد، از هیاهوی مراکز اقتصادی مرکز شهر هم گذر کند و مهمان سرزده و بی‌تکلف مردم جنوب شهر شود. 6اردیبهشت به حرم امامزاده حسن(ع) آمد؛ در عصر یک روز بهاری. تا خبر آمدنش به مردم رسید، پیر و جوان ناباورانه خود را به حرم رساندند. حتی وقتی در همان حیاط پشت آستان، کنار آنها ایستاد تا ساعتی با هم بگویند و بشنوند، باز هم باور نمی‌کردند که می‌توانند درددل‌هایشان را بی‌واسطه و رودررو با رئیس‌جمهور کشور در میان بگذارند، اما سیدمحرومان پس از آنکه سخنرانی رسمی‌اش به پایان رسید، ساده و خودمانی به میان آنها آمد و هرکس حرف ناگفته‌ای داشت با او درمیان گذاشت. پدر شهیدی از او گلایه کرد که چرا زودتر به آنها سر نزده و جوانکی که در به در به‌دنبال مسئولی می‌گشت که گیر و گرفتاری‌های زندگی‌اش را با او در میان بگذارد، از رئیس‌جمهور قول و وعده گرفت که پدرانه از جوانان جنوب شهر حمایت کند تا فردایشان را بسازد. وقتی فرزند خلف انقلاب در بدرقه اشک‌های شوق و دعاهای مادرانه کوچه پس‌کوچه‌های جنوب تهران را ترک کرد، اهالی جنوب تهران تصور نمی‌کردند این دیدار شیرین دیگر تکرار نخواهد شد... .

شما بزرگ مایید

3اردیبهشت 1401یکی از نخستین سفرها و بازدیدهای استانی رئیس‌جمهور مردمی به مقصد چند شهرستان در غرب استان تهران انجام شد. خبر فقدان بخشی از امکانات اولیه و رفاهی در این شهرستان‌ها موضوعی بود که سیدابراهیم رئیسی همراه با هیات دولت می‌خواست پیگیری کند. بازدید از شهرستان قدس شروع شد و بعد از شهرستان ملارد به شهرستان شهریار رسید؛ همانجا که جوان کارگر جویای کار، خود را از جمعیت استقبال‌کنندگان جدا کرد و به سختی به رئیس‌جمهور رساند تا خطاب به او بگوید: «شما بزرگ مایید و بیایید بزرگی کنید تا سفره‌مان به حلال باز باشد.»

این خبر را به اشتراک بگذارید