
جزئیات مرگ مادر فداکار هنگام نجات دخترش
زن جوان وقتی جان دخترش را در خطر دید برای نجات او به دل آتش زد اما خودش جان باخت

محمد جعفری:
«همسرم جانش را از دست داد تا دخترمان زنده بماند» این حرفهای مردی روستایی است که چند روز قبل در جریان آتشسوزی خانهاش همسرش برای نجات دختر 22ماههشان جان خود را از دست داد. او میگوید:« اگر فداکاری همسرم نبود حالا دخترم هم جان باخته بود.»
به گزارش همشهری، این حادثه هولناک روز پنجشنبه در روستای مالای شیخ غراوی در شهرستان کلاله واقع در استان گلستان اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که وقتی پدر خانواده در خانه حضور نداشت کپسول گاز مایع نشت کرد و آتشسوزی مهیبی به راه افتاد. در این حادثه مادر خانواده به نام صبورا حامدی - 35ساله - وقتی جان دختر 22ماههاش سونای را در خطر دید تصمیم مهمی گرفت. او جان خودش را به خطر انداخت تا دخترش زنده بماند.
جزئیات حادثه
حالا 3روز از این حادثه هولناک گذشته و خانه دود زده ساکتتر از همیشه است. صبورا مراسم ترحیمش برگزار شده و سونای در بیمارستان بستری است. اما دین محمد بندار، پدر خانواده تنهاتر از همیشه شده است. برایش تداعی آن روز تلخ سخت است و ناگوار، اما برای آرامش روح همسر فداکارش قبول میکند تا جزئیات حادثه را بازگو کند.
او میگوید: «پنجشنبه شب بود. قرار بود شب یلدا دور هم باشیم. همسرم میخواست غذا درست کند اما کپسول گازمان خالی بود. خودم نمیتوانستم دست خالی کپسول را ببرم. یکی از همسایههای مان که موتورسیکلت دارد، آمد. از او کمک خواستم و با موتور کپسول را بردیم و پر کردیم. وقتی برگشتم همسرم گفت نان نیاز داریم. دوباره با همان همسایهمان سوار موتور شدیم و رفتیم نان لواش بخریم.»
زمانی که دین محمد برای چند دقیقه از خانه و زندگیاش دور میشد نمیدانست وقتی که برمیگردد با چه صحنه هولناکی مواجه میشود. او میگوید: «شاید حدود 7، 8 دقیقه بیشتر طول نکشید که برگشتم. دیدم اطراف خانه مان شلوغ است و از آنجا دود بیرون زده است. همان موقع فهمیدم که در خانه مان حادثهای اتفاق افتاده است. همسایهها جلوی در جمع شده بودند اما در بسته بود و هیچکس نمیتوانست وارد شود. خانه ما یک طبقه است. با زحمت زیادی در را باز کردیم و همسایهها آب آوردند و خودمان آتش را خاموش کردیم. در و دیوار خانه دود گرفته و همهچیز از شدت گرما آب شده بود.»
خدا میداند که در آن لحظات سخت و پر از دلهره به دینمحمد چه گذشت. «با عجله خودم را داخل خانه رساندم. نمیدانستم چه بلایی بر سر زن و بچهام آمده است. آنها در گوشهای از آشپزخانه روی زمین افتاده بودند. بیهوش بودند اما هنوز نبض داشتند. همسایهها با اورژانس تماس گرفتند و چند دقیقه بعد آمبولانس آمد و زن و بچهام را به بیمارستان منتقل کرد. با اینکه همسرم حتی لباسهایش هم سالم بود اما شدت حرارت و دود و منواکسید کربن در خانهمان آنقدر زیاد بود که او در بیمارستان جانش را از دست داد.»
امیدی برای زندگی
با اینکه این مرد همسر فداکارش را در این حادثه از دست داده بود اما امید دیگری برای زندگی داشت؛ «سونای، دختر 22ماههاش». او درباره وضعیت دخترش میگوید: «دخترم وضعیت بهتری داشت. او هم سوختگیهای شدیدی داشت و پزشکان گفتند باید برای درمان به گرگان منتقل شود. همان موقع بود که او را به گرگان فرستادیم و در بیمارستان بستری شد. بهدلیل شرایط وخیمی که داشت او را در بخش مراقبتهای ویژه بستری کردند و یک روز بعد گفتند که خطر از سرش گذشته و زنده میماند. دخترم روز 15بهمن امسال تازه دو ساله میشود. او حالا در بیمارستان است و نمیداند دیگر مادر ندارد.»
این نخستین داغی نیست که مرد روستایی دیده است. او چند سال قبل نیز همسر اولش را در یک حادثه از دست داد. او میگوید: «همسر اولم زن خیلی خوبی بود. از زندگی با او 2پسر و یک دختر دارم. او چند سال قبل در جریان یک تصادف رانندگی جانش را از دست داد و چند سال بعد من دوباره ازدواج کردم. همسر دومم هم زن خوبی بود. او شجاع و فداکار بود. من و دخترمان را خیلی دوست داشت و آخر هم جانش را پای نجات دخترمان داد. آنطور که ما متوجه شدیم برای چند دقیقه همسر و دخترم در خانه فریاد میکشیدند و کمک میخواستند. ظاهرا همسرم بعد از شعله ور شدن کپسول گاز میخواست آن را از خانه بیرون بیندازد اما موفق نشد و در نهایت دخترم را در آغوش گرفت تا از خانه بیرون ببرد اما خودش جانش را از دست داد.»
او که بغض راه گلویش را بسته، میگوید: یکشنبه سومین روزی بود که همسرم را از دست دادهام و اهالی روستا در این مدت زحمت زیادی کشیدهاند و در مراسم شرکت کردند. دخترم نیز در بیمارستان بستری است و امیدوارم نجات پیدا کند.
آخرین وضعیت سونای کوچولو
در شرایطی که سونای در بیمارستان گرگان وضعیت خوبی نداشت اما از صبح یکشنبه حالش بهتر شد. سوپروایزر بیمارستان در اینباره به همشهری میگوید: « دختر 22ماهه از ناحیه دست و پا، صورت و پشت سوخته بود. وقتی او به بیمارستان منتقل شد وضعیت وخیمی داشت و در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد. جان او در خطر بود اما پزشکان تلاش زیادی برای نجات وی انجام دادند تا اینکه از صبح یکشنبه وضعیت او بهتر و از بخش مراقبتهای ویژه خارج شد. با وجود این، وی همچنان تحت مداوا قرار دارد.