بیدار شدن غول چشم و هم چشمی
با سربرآوردن مالها در شهرهای بزرگ، رفتهرفته سبک زندگی آدمها تغییر یافته است. دکتر امانالله قرایی مقدم - جامعهشناس و استاد دانشگاه- معتقد است که ظهور مالها، ممکن است از جهت اقتصادی مفید باشند اما آنها غول خفته چشم و همچشمی را بیدار میکنند؛ موضوعی که حتی ممکن است به بحرانهای خانوادگی منجر شود.
برخی معتقدند که ظهور مالها باعث شده تغییرات گستردهای در سبک زندگی مردم بهوجود بیاید. این تفاوت را از منظر جامعهشناسی چطور تفسیر میکنید؟
تغییر سبک زندگی، لازمه حیات جامعه و آدمهایی است که در آن جامعه زندگی میکنند. این تغییرات، باعث پویایی جوامع میشوند. یک مثال ساده در اینباره میزنم؛ مثلا اینکه ما با والدینمان تفاوتهای زیادی داریم، والدینمان هم با والدینشان تفاوت دارند. این تفاوتها، دقیقا تغییر سبک زندگی است که آهسته وارد خانهها میشود. در معیار بزرگتر، ما جامعه را داریم که به همین شکل تغییر سبک میدهد و به سمت پویایی میرود. البته این تغییرات، ابعاد مثبت و منفی دارند که باید در مورد هر پدیده جدید بررسی کرد که بعدهای مثبت آن بیشتر میچربند یا اینکه ابعاد منفی تأثیرگذارترند.
در مورد تولد مالها، شما چه مزیتهایی را میبینید؟
امروزه با ظهور مالها، افراد زیادی برای گشتوگذار و خرید، همراه خانواده و فرزندانشان از خانههایشان بیرون میروند، خرید میکنند و با خریدکردن، علاوه بر نشاط روح و روان، به اقتصاد جامعه کمک میکنند. این روزها افراد حتی اگر شرایط خرید را هم نداشته باشند با حضور در این مراکز میتوانند از دیدن مغازههای رنگارنگ، لذت بصری ببرند که لذت بصری تأثیر بسزایی در آرامش روانی آدمها دارد.
مزیت دیگر آنها پرکردن اوقات فراغت آدمهاست. با ورود تکنولوژیهای جدید به زندگی، اوقات فراغت افراد خصوصا خانمها زیادتر از قبل شده. دیگر لازم نیست خانمها وقت زیادی را برای شستوشوی لباس و ظروف صرف کنند یا اینکه ساعتها مشغول جاروکشیدن با جاروی دستی باشند. این وقت اضافی باید یکطوری پر شود. یکی از راههای پرکردن اوقات فراغت، استفاده درست از فضایی است که مالها ایجاد کردهاند. در آنها همه نوع فضایی برای تفریح وجود دارد.
از دید شما بهعنوان یک جامعهشناس معایب سر برآوردن مالها چیست؟
نخستین خطری که جامعه را تهدید میکند آسیبدیدن ارزشهای جامعه است. حضور در مالها، بهمعنای حضور در اجتماع افراد ناشناسی است که ممکن است از لحاظ ارزشهایشان با ما تفاوت داشته باشند. با حضور در چنین فضاهای مدرن و جدیدی، ناخودآگاه ممکن است فردی که وارد آن جمع میشود هم تحتتأثیر آن فضا قرار بگیرد.
خطر بعدی که باید آن را جدی بگیریم،تلفشدن وقت آدمهاست. افراد زیادی هستند که ساعتهای زیادی را در هفت روز هفته در چنین مراکزی تلف میکنند. آنها با انگیزه اینکه تنهاییشان را پر کنند و به قول معروف حوصلهشان سر نرود وارد این مراکز میشوند، درحالیکه ممکن است حضور طولانیمدت در این محلها و وقتگذرانی در آنجا، حتی منجر به روابط خارج از چهارچوب خانواده شود. اینها خطراتی است که نباید بهسادگی از آن گذشت.
علاوه بر این، حضور بیرویه مردم در مالها، ممکن است در آینده مشکلات زیادی را هم سبب شود که مهمترینش مشکلات روحی است که در پس خریدکردنهای بیرویه، غیرضروری و غیرمهم وجود دارد.
حتما آدمهایی را دیدهاید که بدون اینکه نیاز به چیزی داشته باشند شروع به خرید میکنند. این افراد در واقع با خریدکردن، بهخودشان مسکن لحظهای تزریق میکنند، درحالیکه باید درمان شوند.
خطر بعدی، رفتن به سمت تجملگرایی است. دیدن ویترینهای زیبا، چیدمان لوکس و افرادی که بیپروا و بدون حساب و کتاب خرید میکنند روی فرد تأثیر میگذارد و او را به سمت تجملگرایی میکشاند و البته در این شرایط کسی که توانایی مالی رسیدن به این سبک زندگی را ندارد، در این چرخه له میشود. بسیاری از مشکلات خانوادگی که اینروزها شاهد آن هستیم بهدلیل همین تجملگرایی یا به شکل عامیانهتر چشم و همچشمی است.
چطور میتوانیم با هوشیاری این معایب را کمرنگ کنیم و از خطرها به دور باشیم؟
از دید من، مهمترین سپر و حفاظ این است که ما باید ایرانی بمانیم اما از تمدن و پیشرفت غرب عقب نیفتیم. سال 1948ژاپنیها شروع به پیشرفت کردند اما از مدل لباس، سبک زندگی، کیمونوهایی با آستین گشاد، آرام راه رفتن و خیلی چیزهای دیگر که برای آنها حکم سنت را داشت دست نکشیدند. دلیل پیشرفتشان هم همین است. آنها هنوز به اصل خودشان پایبند ماندهاند و درکنارش از هر نوع تکنولوژیای که در جهان وجود دارد، استفاده میکنند. البته باید این را بگویم که ما زیرساختهای تفریحی مناسبی برای جوانانمان ایجاد نکردهایم که از آنها بخواهیم وقتشان را در مالها هدر ندهند، من معتقدم برای کمشدن آسیبهایی که تغییر سبک زندگی ممکن است به افراد جامعه وارد کند، باید مسئولان و شهروندان همزمان قدم بردارند.