• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
کد مطلب : 224381
+
-

پای صحبت‌های دکتر ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق وزیر آموزش و پرورش

کمبود معلم حاصل نگاه دولت قبل است

در پی گلایه رهبر معظم انقلاب برای اجرایی نشدن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش سراغ ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق وزیر آموزش و پرورش رفتیم که سال‌ها دغدغه بی‌توجهی به این سند بنیادین را داشت.

اجازه دهید نخست بپرسیم که اصلا چرا سند مهم و بنیادین آموزش و پرورش این همه سال اجرایی نشد و علت اصلی به تعویق افتادن اجرای آن، چه بود؟
دولت یازدهم و دوازدهم در راستای همگرایی با برجام و سند 2030رویکرد چندان خوبی با این سند نداشتند و سند را یک بسته ایدئولوژیک تلقی می‌کردند. برخی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش آن دوره معتقد بودند این سند قابلیت اجرا ندارد و بسیاری از توصیه‌های سازمان یونسکو را زیر سؤال برده است و نگاه‌شان نسبت به اقتصاد آموزش و پرورش و تامین و تربیت معلمان و همچنین راهبرد کلانشان در آموزش و پرورش راهبردی متفاوت از نگاه رهبری بود.
منظور شما از اینکه می‌گویید متفاوت از نگاه رهبری بود، چیست؟ بیشتر توضیح می‌دهید؟
شما اگر مصاحبه رهبری در هفته بزرگداشت معلمان در سال 1402را مرور کنید، متوجه می‌شوید که یک سخنرانی به‌یادماندنی است و یک‌بار برای همیشه آب پاکی را بر دست کسانی ریخت که آنها معتقد بودند دولت باید از زیر بار تصدی‌گری آموزش و پرورش خارج شود و باید آموزش و پرورش را برون‌سپاری کنیم و به این ترتیب به سمت خرید خدمات آموزشی برویم. در مقابل حضرت آقا فرمودند آموزش و پرورش کاملا‌ شأن حاکمیتی دارد و این ‌شأن قابل انفکاک نیست. مدارس دولتی باید تقویت شوند. این دو راهبرد اصلا مدنظر دولت یازدهم و دوازدهم نبود.
من پیش‌تر هم گفتم که در صحنه مقابله با اجرای سند ۲۰۳۰ مقام معظم رهبری هوشیارانه ایستاده است. متأسفانه نبود برنامه محوری و اعتقاد راسخ به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ما را به سمت پذیرش سند ۲۰۳۰دعوت کرده و پس از اجرای سند تحول هر۵ سال یک‌بار شورای‌عالی انقلاب فرهنگی برای ترمیم آن باید بازبینی‌هایی انجام دهد که متأسفانه عدم‌باور به این سند مشکلاتی را ایجاد کرده است. پیش‌نویس اولیه سند تحول پس از بررسی در شورای آموزش و پرورش برای بازبینی به شورای‌عالی انقلاب فرهنگی ارائه شد تا در کارگروه تخصصی تصویب شود و بعد از ۲۳جلسه متمادی بازبینی و تغییراتی ایجاد شد. اگر نهیب بهنگام مقام معظم رهبری نبود، مسئولان مربوطه عکس‌العملی نشان نمی‌دادند.
شما ببینید چه بر سر دانشگاه فرهنگیان که رهبری می‌فرمایند یک دانشگاه استراتژیک و راهبردی برای تامین و تربیت معلم است در این دوره آمد؟ دنبال بستن این دانشگاه بودند که در نهایت از پذیرش 23هزار داوطلب به 3هزار نفر رسید.
بله، چند سالی است که با کمبود معلم مواجهیم.
آن دولت معتقد بودند که لزومی به تربیت معلم نداریم و می‌توان از فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های دیگر به‌عنوان معلم بهره ‌برد. یک قدم هم جلوتر رفته و گفتند که ما باید هندسه حاکمیت آموزش و پرورش را دگرگون و یک رنسانس ایجاد کنیم. منظور آنها از رنسانس این بود که کل مدارس دولتی به بخش خصوصی واگذار شود. در مصاحبه‌های مسئولان وقت آموزش و پرورش هست که می‌گفتند تنها راه نجات مدارس از بحران کیفیت آموزشی این است که مدارس را به بخش خصوصی واگذار کنیم و مدیر مدرسه به‌دنبال این باشد که چه‌کسی را جذب کند و اینکه چقدر حقوق می‌دهد به ما مربوط نیست. ما باید طیف متنوعی از مدارس را ایجاد کنیم که مطابق با ذائقه مردم آموزش ارائه کنند و هر کسی متناسب با جیب خود مدرسه انتخاب کند. به تعبیری کوپنی کردن مدارس و چارتری کردن کلاس‌ها که به تقلید از آمریکا بود و حتی خود آمریکا در این مدل شکست خورد. دنبال این بودند مدارس را کوپنی کنند و کسانی که فرزند مدرسه‌ای دارند، یارانه دریافت کرده و دنبال مدرسه بگردند.
همین تفکر بود که منجر به جداشدن معاونت پرورشی از سیستم آموزشی شد؟
دقیقا، رویکردشان این بود که همین تدریس کتاب درسی کفایت می‌کند و باید در همان کتاب‌های درسی بحث پرورش را به‌صورت تلفیقی ببینیم. این نگاه واژه‌های سند را نمی‌پسندید و به همین‌خاطر است که زیرنظام‌های سند هیچ‌کدام اجرایی نشد. رویکرد بعدی زیرنظام هدایت تحصیلی بود که اصلا به آن توجه نشد. نمی‌گویم الان خوب اجرا می‌شود و نقدهایی داریم، اما در کل در آن دولت اتفاقات خوبی برای آموزش و پرورش ما نیفتاد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید