کشفبلوبری در حاشیه تهران
گزارشی از باغبانان گلخانههای پرورش میوه؛ دایه های محصولات خاص
نگران گرمشدن و سردشدن هوا و باد و بوران بیموقع نیستند. لازم هم نیست شب تا صبح بیل دست بگیرند و لابهلای کرتهای زمین دنبال راهآب بگردند. برای کشت و درو هم نباید زیر زلآفتاب تابستان و سوز سرمای زمستان در خاکوخل زانو بخوابانند و وجب به وجب بذر بکارند و محصول درو کنند، اما دشواری کارشان کمتر از باغداران و کشاورزان نیست! آنها در گلخانهها میوههایی را پرورش میدهند که باید خوش بروروتر و دلبرانهتر از میوههای کشت طبیعی روی پیشخوان میوهفروشیها عرضاندام کنند. این میوههای طناز و حساس بهسادگی پرورش پیدا نمیکنند و تولید آنها دم و دستگاه و ماجرایی دارد. روستای فیلستان قطب و مرکز تولید محصولات گلخانهای کشور است و بسیاری از اهالی آن پرستار و پرورشدهنده میوههای گلخانهای هستند: از همان ابتدای روستا سازههای پلاستیکی-پلیمری گلخانهها ردیف شدهاند و سقفهای فایبرگلاس و پلیاتیلنی آنها زیر نور ملایم خورشید برق میزند. وسط روستا دیگر از خانه و بافت مسکونی خبری نیست و گلخانهها راسته جنوبی روستا را قبضه کردهاند، اما تعداد گلخانهدارانی مانند ابوالفضل طالبی که در کنار پرورش گل و گیاه به کاشت میوه پرداختهاند، انگشتشمار است. سالن تولید بلوبری در انتهای گلخانه چندمنظوره او قرار گرفته است. درختچههای بلوبری کنار هم قرار گرفتهاند و هماندازهبودن قد و قامتشان، گلخانه را به باغی سرسبز و کرتبندیشده شبیه کرده است، اما ریشه هر یک در کیسههای گلدانمانند جداگانهای فرو رفتهاند و خاک و خورد و خوراک آنها از هم سواست.
باغبانی مادرانه
نم و رطوبتی که فضای وسیع گلخانهها را پر کرده، نفسکشیدن را دشوار میکند، اما حسین به کارکردن در این فضا عادت دارد و هر روز ساعتها در این هوا و لابهلای درختچههای بلوبری میچرخد. البته بسیاری از اوقات کارش به ناز و نوازش و سرکشی بلوبریهای تازهرس بنفشرنگ ختم میشود و تا وقتی دستگاههای کنترل کیفیت گلخانه هشداری ندهند، درختچهها به تر و خشک شدن و زیر و رو کردن خاک و کودشان نیازی ندارند. اما حسین همیشه باید مراقب باشد که رفتوآمد آدمها به گلخانه طبع حساس بلوبریها را که بدون سموم صنعتی پرورش پیدا میکنند، آزار ندهد و دچار آفت نشوند. زهکشی و کوددهی درختچهها را در اوایل رشد درختچهها انجام دادهاند و او حالا بیش از آنکه با ابزار باغبانی و کشاورزی دمخور باشد، با دستگاههایی سر و کار دارد که اگر عقربههای بیحس و احساس آنها یک لحظه بیحساب و کتاب بچرخند و در تخمین رطوبت و گرمایش و سرمایش گلخانهها خطا کنند، همه بار گلخانه با هم و یکباره از بین میروند.
میوه چینی تابستانه
طالبی و حسینسادات پیش از این به پرورش فرآوردههای گوشتی و شغل مرغداری مشغول بودند، اما طعم خوش و قیمت بالای میوههای گلخانهای هوس راهاندازی گلخانه تولید میوه را به سرشان انداخته است. در میان میوهها هم بلوبری را که جزء لاکچریترینهاست، انتخاب کردهاند تا شاید بتوانند با پایینآوردن هزینه تولید این میوه غریبه با خاک قاره کهن، طعم خوش آن را به مردم گوشه کنار کشور بچشانند. وقتی فصل میوهچینی بلوبریها میرسد، دیگر رفتوآمد آدمها در کنارشان تهدید و خطر محسوب نمیشود و میوهچینان فصلی که در تابستان فیلستان را قرق میکنند، به کمک طالبی و همکاران انگشتشمارش میآیند. برای آنها میوهچینی از این درختچههای نازپرورده با چیدن میوههای درختان باد و بوراندیده تفاوت چندانی ندارد و به همان سرعت و شتابی که شاخههای پرمیوه درختان باغ را سبک میکنند، بار این درختچهها را هم میتکانند.
کلکسیون میوه های گلخانه ای
سلیقه مشکلپسند اهالی فیلستان سبب شده در گلخانههای این روستا فقط میوههای باب طبع و لب و دندان لاکچریخوران پرورش پیدا کند و در گلخانههای مرکز روستا فقط میوههایی مانند پاپایا، انواع گونههای موز و قهوه کاشت میشود. باغبانان درختهای تنومند و بلندبالای موز و درختچههای زیبا و خوش آب و رنگ قهوه، کارگران باتجربه و مهندسان درسخواندهای هستند که با هر کف دست خاک و کودی که به پایشان میریزند، به ادا و اطوار آنها چشم میدوزند تا هیچیک از راز و رمزهای افزایش کیفیت و پربرگ و بارشدن این میوههای پرناز و کرشمه از چشم آنها دور نماند. حتی در مرحله برداشت هم میوهچینان زیادی اقبال پا گذاشتن به این گلخانههای پرراز و رمز را پیدا نمیکنند، ولی تعدادی از این درختچهها در بازارچه مجاور گلخانهها کاشته شدهاند تا پیش از آنکه این میوههای گرانقیمت راهی میوهفروشیهای خاص بالای شهر شوند، اهالی و بازدیدکنندگان روستا به اندازه وسع جیبشان طعم آنها را بچشند. در این بازارچه که آسمان مهآلود و درختان فراوانش حس و حال قدمزدن در جنگلهای پردار و درخت آمریکای جنوبی را به مشتریان منتقل میکند، علی و چند باغبان جوان دیگر مسئول نگهداری و آبیاری درختان و گل و گیاهان بازارچه هستند. علی میگوید: «کار در گلخانهها آسانتر از زمین کشاورزی است، ولی محصولات گلخانهای زود آسیب میبینند و تا مرحله برداشت باید تمام هوش و حواس باغبان جمع باشد تا کیفیت میوهها و گیاهان حفظ شود.»
اینجا فیلستان است
قدمتش به دوران هخامنشیان میرسد و تپه تریاق قلعه که در میدانگاهیاش قرار گرفته، یادگار آن دوران است. آن زمان در خاک حاصلخیزش انواع و اقسام میوه و صیفیجات پرورش پیدا میکرد، اما تعداد مزارع پنبهکاریاش به باغهای گل و میوهاش میچربید و رونق پرورش کرم ابریشم سبب شده بود به «پیلهستان» شهرت پیدا کند. هنوز درختهای تنومند توت که خوراک کرمهای ابریشم بودند، در گوشه کنار روستا پرسایه و پابرجا هستند، اما دیگر از پرورش پیله کرم ابریشم خبری نیست و وجود 50گلخانه انفرادی و 3شهرک گلخانهای در وسعت 750هکتاری فیلستان، سبب شده این روستا به «قطب گلخانههای کشور» شهرت پیدا کند. از تغییر شغل و پیشه مردم فیلستان زمان زیادی نمیگذرد و قدمت قدیمیترین گلخانه روستا به یک سده نمیرسد. برکت محصول این گلخانه که 80سال پیش، توسط یکی از ملاکان و اربابان روستا ساخته شده، سایر پنبهکاران و پرورشدهندگان کرم ابریشم را نیز به راهاندازی گلخانههای وسیع چندهکتاری تشویق کرده تا پس از چند دهه عنوان پرطمطراق «قطب گلخانههای کشور» نصیب این روستای زنده و پرجنبوجوش شود و نام آن از پیلهستان به فیلستان تغییر کند.