پایان سرقتهای سارق نابغه
پسر جوانی که به دستور دختر موردعلاقهاش دست به سرقتهای سریالی میزد، توسط مأموران پلیس آگاهی تهران دستگیر شد.
به گزارش همشهری، چندی قبل مأموران پلیس اعضای باندی را در پایتخت دستگیر کردند که بهصورت سریالی، خودرو سرقت میکردند. یکی از اعضای این گروه، دختری 20ساله به نام نیلوفر بود که در بازجوییها اعتراف کرد علاوه بر همکاری با این باند، چند وقتی است که با پسرموردعلاقهاش نیز سرقت میکند. با اعتراف نیلوفر، پسر موردعلاقه وی که مجرمی سابقهدار بود، دستگیر شد و هردو در بازجوییها به سرقتهای سریالی در پایتخت اعتراف کردند. تحقیقات از این 2نفر برای کشف جرائم احتمالی دیگر ادامه دارد.
گفت و گو
میخواستم فضانورد شوم اما سارق شدم
میثم متولد سال74 است. او پیش از این به جرم موبایلقاپی دستگیر شده و یک هفته پس از آزادی، مجددا سرقتهایش را از سر گرفته است. اینبار اما شگردش را به سرقت ماشین تغییر داده است. میثم میگوید یک نابغه است که موادمخدر زندگیاش را تباه کرد و موجب شد تبدیل به سارق شود. گفتوگو با این سارق نابغه را که به دستور دختر مورد علاقهاش سرقت میکرد در ادامه میخوانید.
پروندهات نشان میدهد که سابقه داری؟
یکبار به جرم گوشیقاپی دستگیر شدهام، الان هم به جرم سرقت خودرو و لوازم خودرو.
سن و سالی هم که نداری، چه شد که تبدیل به سارق شدی؟
موادمخدر و رفیق ناباب. این 2عامل موجب شد که سر از دنیای تبهکاران دربیاورم. من زندگی بدی نداشتم، درس خواندهام و میخواستم به رویاهای بزرگم برسم. خانواده بدی هم ندارم، وضع مالیمان نسبتا خوب است. اما خودکرده را تدبیر نیست؛ چرا که با دستان خودم زندگیام را تباه کردم.
چقدر درس خواندهای؟
فوقدیپلم ریاضی محض دارم. شاید باور نکنید اما همه مرا نابغه میدانند. از کودکی مسائل ریاضی را حل میکردم و حتی مسلط به زبان انگلیسی بودم. خیلی باهوش بودم و همه فامیل میگفتند آینده میثم روشن است و به جاهای خوبی میرسد اما خب حالا اینجا هستم و دستبند اتهام در دستانم.
تصورت این است که اعتیاد زندگیات را تباه کرد، چرا ترکش نکردی؟
تلاش کردم اما نشد.
چه نوع موادی مصرف میکنی؟
شیشه میکشیدم اما این اواخر دختر موردعلاقهام از من خواست تا ماده مخدر جدید کمیکال را مصرف کنیم. از خانواده ماریجواناست و باعث ایجاد توهم شدید میشود. وقتی نخستینبار کشیدم انگار روی ابرها بودم. فکر میکردم در فضا هستم. راستی میدانستید من دلم میخواست فضانورد شوم و با سفینه به کرهماه سفر کنم؟ شاید برایتان عجیب باشد و باور نکنید اما بهخاطر هوش بالایم همه میگفتند موفق خواهی شد. اطلاعاتم نسبت به فضا خیلی زیاد است و اگر پایم به دنیای مجرمان و اعتیاد کشیده نمیشد، شاید الان ایران نبودم و انتخاب میشدم برای رفتن به فضا.
با چه شگردی سرقت میکنی؟
من قبلا موبایلقاپی میکردم. بعد از آزادی، دختر موردعلاقهام به من گفت بیا برویم سرقت ماشین انجام دهیم. خودش با یک گروه کار میکرد و میگفت راه و روش سرقت ماشین را از آنها یاد گرفته است. او به من آموزش داد و وقتی نخستینبار توانستم ماشین سرقت کنم، خوشم آمد و ادامه دادم. من خیلی باهوشم، کافیست شما فقط یک مرتبه چیزی به من بگویید و بعد استعدادم را تماشا کنید.
چه خودروییهایی سرقت میکردید؟
از پژو و پراید گرفته تا ال90 و مزدا3.
با ماشینهای سرقتی چه میکردی؟
چند روزی زیر پایم بود و با آن میرفتم سراغ سرقتهای بعدی. سپس تحویل دختر موردعلاقهام میدادم تا آن را در خیابان رها کند. اما الان متوجه شدم که او ماشینها را به سردسته باندی که با آن کار میکرد میفروخت تا او با شیوه سند نمره آن را بفروشد و سهمش را بدهد.
بــا دخـــتر موردعلاقهات چطور آشنا شدی؟
در خیابان با او آشنا شدم. ماشیـنش پنچر شده بود، کمکش کردم و همان روز آشنایی ما شکل گرفت. بعد متوجه شدیم هردویمان معــتادیـم و سارق. همین وجهاشتراک باعث ایجاد علاقــه مـیان ما شد، اما حالا هردو دستـگیر شـدهایم و باید به زندان برویم.