• چهار شنبه 30 آبان 1403
  • الأرْبِعَاء 18 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 20
پنج شنبه 30 فروردین 1403
کد مطلب : 222824
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/NxgL8
+
-

سرنوشت متفاوت 4محکوم به مرگ، پای چوبه‌ دار

دادسرا
سرنوشت متفاوت 4محکوم به مرگ، پای چوبه‌ دار

پیش از آنکه آفتاب دیروز، چهارشنبه طلوع کند، 3قاتل و یک متجاوز برای اجرای حکم مرگ پای چوبه دار رفتند، اما سرنوشت یکی از قاتلان با چوبه دار گره خورد و 3زندانی دیگر موفق شدند از پای چوبه دار به زندان بازگردند.
به گزارش همشهری، قاتلی که سحرگاه حکم قصاصش اجرا شد، 4سال قبل دست به جنایتی هولناک زده و جان 3نفر را گرفته بود. قربانیان زن و شوهری جوان و دختر 6ساله‌شان بودند که با ضربات چاقو در طبقه هفتم برج سپید در غرب تهران به قتل رسیده بودند.
 وقتی تیم جنایی در محل حادثه حاضر شد، یکی از همسایه‌ها مهم‌ترین سرنخ پرونده را در اختیارشان قرار داد. او دیده بود که یکی از آشنایان مقتولان به نام کامران که وی نیز ساکن طبقه هفتم برج بود، با یکی از قربانیان(پدر خانواده) درگیر شده و با ضربات چاقو او را از پا درآورده است. با این اطلاعات، کامران به‌عنوان تنها مظنون جنایت تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه ساعاتی بعد وقتی به محل جنایت برگشت، دستگیر شد. او در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و مدعی شد حسادت دلیل اصلی قتل‌عام خانواده پسرخاله‌اش بوده است.
متهم به قتل که متولد سال‌62  است و هیچ سابقه کیفری در پرونده‌اش نداشت در تمام مراحل بازجویی گریه می‌کرد و می‌گفت عذاب وجدان دارد. وی خواسته‌اش این بود که هرچه زودتر قصاصش کنند؛ چراکه تحمل این عذاب وجدان را ندارد. کامران می‌گفت: پسرخاله‌ام مانند برادرم بود.  ما با هم رفیق بودیم. با هم کار می‌کردیم. اما حسادت از خیلی وقت قبل درونم ریشه دوانده بود و رهایم نمی‌کرد.  او ادامه داد:2سال با کمک هم برج را که زمینش ارثیه مادری‌مان بود ساختیم و هیچ مشکلی با یکدیگر نداشتیم، اما او وضع مالی‌اش از من بهتر بود؛ چون پس از مرگ مادرش ارثیه زیادی به او رسیده بود. باغ، ویلا و ماشین داشت. همینطور  چندین ملک داشت که اجاره زیادی از مستأجران‌شان می‌گرفت. وضعیت زندگی او باعث شده بود که حسادتم روزبه‌روز نسبت به او بیشتر شود؛ به‌خصوص اینکه همسرم هم مدام به من سرکوفت می‌زد و وضعیت زندگی او را به رخم می‌کشید.
البته من هم خانه و ماشین خارجی دارم، اما او چندین برابر من داشت. به‌تازگی می‌گفت قصد دارد خانه‌ای لوکس در جردن و یک خودروی لکسوس بخرد. این را که شنیدم دیگر از خود بی‌خود شدم و روز حادثه دست به جنایتی هولناک زدم. وی درباره روز حادثه می‌گفت: آن روز قرار بود با پسرخاله‌ام برویم محضر چون کار اداری داشتیم. رفتم مقابل در و با دست 2تقه به در زدم. پسر خاله‌ام در را باز کرد و دوباره موضوع خرید خانه لوکس در جردن و خرید لکسوس را مطرح کرد. از خود بی‌خود شدم و دیگر کنترلی بر کارهایم نداشتم. در زمان خیلی کوتاهی و در حد اینکه او کفشش را پوشید و دکمه آسانسور را زد، چاقو را از کیفم بیرون آوردم. به او ضرباتی زدم و هلش دادم داخل خانه. ناگهان چشمم افتاد به دختر کوچولوی او. دخترش گریه می‌‌کرد و من اصلا متوجه نبودم چه کار می‌کنم و هنوز هم نمی‌دانم چطور جان او را  هم گرفتم. همان لحظه همسر پسرخاله‌ام از خواب بیدار شد و از اتاق بیرون آمد. در راهروی اتاق خواب‌ها او را کشتم و بعد فرار کردم.
این مرد پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد و حکم به تأیید قضات دیوان‌عالی کشور رسید. سپس پرونده به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد تا مقدمات اجرای حکم فراهم شود. نام این مرد جنایتکار در فهرست اعدامی‌های روز چهارشنبه بیست و نهم فروردین‌ماه قرار گرفت. او سحرگاه دیروز با پای لرزان پای چوبه دار رفت؛ درحالی‌که گریه می‌کرد و از اولیای دم می‌خواست او را ببخشند، اما آنها اصرار بر اجرای حکم داشتند. در نهایت طناب دار بر گردن مرد جنایتکار قرار گرفت و او قصاص شد تا پرونده اتهامی‌اش برای همیشه بسته شود.

مکث 1
اشک شوق
دومین مردی که سحرگاه دیروز در زندان قزل‌حصار پای چوبه دار رفت، یکی از روزهای اردیبهشت سال 94زنی 43ساله به نام مریم را به قتل رسانده بود. او اما در واپسین لحظات توانست از اولیای دم مهلت بگیرد و از پای چوبه دار به زندان برگردد.
این مرد به‌خاطر اینکه زن مورد علاقه‌اش به درخواست ازدواج وی جواب منفی داده بود دست به جنایت زد و به قتل اعتراف کرد. وی در بازجویی‌ها چنین گفته بود: روز حادثه به مقابل خانه مریم رفتم. وقتی از خانه خارج شد خواستم سوار ماشین من شود و در بین راه به او گفتم که عاشقش هستم و دلم می‌خواهد با هم ازدواج کنیم. او اما با لحن تندی جوابم را داد و گفت پاسخش منفی است. درحالی‌که بسیار عصبانی شده بودم، کنترلم را از دست دادم و با روسری، ‌مریم را خفه کردم. سپس جسد وی را به ویلایم در منطقه فشم بردم و در گوشه حیاط دفن کردم.
پس از اعتراف این مرد، مأموران راهی ویلا شدند و جسد مریم را از دل خاک بیرون کشیدند. از سوی دیگر عامل جنایت به قصاص محکوم شد و با قطعی شدن رأی، پرونده به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارجاع شد. قاتل سحرگاه دیروز پای چوبه دار رفت، اما با التماس و گریه از اولیای دم خواست او را ببخشند. با التماس‌های این مرد و تلاش تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران اولیای دم حکم را اجرا نکردند و به قاتل مهلت دادند و او از پای چوبه دار به زندان برگشت.

مکث2
توقف 2 حکم

سومین محکومی که پیش از طلوع خورشید روز چهارشنبه، پای چوبه دار رفت  دوازدهم آبان سال 96جان زنی جوان را گرفته بود. وی درباره انگیزه اش از جنایت چنین گفته بود: مقتول سعیده نام داشت و از آشنایانم بود. من به او پول قرض داده بودم، اما سعیده برای برگرداندن این پول امروز و فردا می‌کرد. روز حادثه می‌خواستیم با هم به مسافرت برویم، اما در بین راه به‌خاطر پول با هم درگیر شدیم. از شدت عصبانیت، او را خفه کردم و جسدش را در شهریار انداختم.
این مرد صبح دیروز درحالی‌که طناب دار بر گردنش بود، با التماس توانست از اولیای دم مهلت بگیرد و به زندان برگردد. علاوه بر او یک محکوم به اعدام نیز با توقف اجرای حکمش  از پای چوبه دار به زندان بازگشت. این مرد سال 94زنی را به‌عنوان مسافر سوار ماشینش کرده بود، اما به‌گفته خودش وسوسه‌های شیطانی سراغش آمده و با تهدید به زن جوان تجاوز کرده بود. وی پس از دستگیری و محاکمه در دادگاه کیفری به اعدام محکوم شد و حکمش به تأیید قضات دیوان‌عالی کشور رسید. وی تا قبل از این، 2مرتبه نامش در لیست اعدام قرار گرفته بود، اما یک‌بار توبه‌نامه نوشته و بار دیگر درخواست اعاده دادرسی کرده بود که موجب توقف حکم اعدامش شده بود. وی درحالی‌که دیروز برای سومین‌بار پای چوبه دار می‌رفت، بار دیگر با توقف حکمش مواجه شد؛ چراکه چند روز قبل درخواست اعاده دادرسی کرده بود و به این ترتیب اعدام نشد تا پرونده‌اش بار دیگر مورد بررسی‌های بیشتر قرار بگیرد.





 

این خبر را به اشتراک بگذارید