• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
پنج شنبه 14 تیر 1397
کد مطلب : 22163
+
-

گام معلق صرفه‌جویی در کشور

2جامعه‌شناس از دلایل بی‌توجهی بخشی از جامعه به صرفه‌جویی در مصرف انرژی می‌گویند

گام معلق صرفه‌جویی در کشور


مهدیه تقوی راد/ خبرنگار
در روزهای اخیر و با گرم‌تر شدن هوا، مسئولان کشور در شهرهای مختلف توصیه‌های بسیاری برای صرفه جویی در مصرف آب‌و‌برق به مردم می‌کنند تا تابستان امسال را با کمترین میزان خاموشی‌ها و قطع برق پشت سر بگذاریم ولی به‌رغم تمام این توصیه‌ها آمارهای رسمی نشان می‌دهد که رکورد مصرف برق در کشور شکسته شده و با افزایش مصرف روبه‌رو هستیم. در روزهای گذشته افزایش بار مصرف حتی به قطع برق در برخی از مناطق تهران منجر شده است. شهروندان پایتخت‌نشین در بسیاری از مناطق شاهد این هستند که یکباره و بدون اطلاع قبلی و زمانبندی مشخص برقشان قطع می‌شود. اما در این بین سؤال اصلی که وجود دارد این است که چرا شاهد صرفه جویی با وجود بروز مشکلات نیستیم؟ چرا باوجود اینکه برق منازل، محل‌های کار و... قطع می‌شود باز هم شهروندان گامی در جهت صرف جویی بر نمی‌دارند؟ در ارتباط با این موضوع با 2 جامعه شناس گفت‌وگو کرده‌ایم.



همراهی همگانی برای کاهش مصرف

دکتر محمد فاضلی/ جامعه شناس



در سال‌های اخیر به‌دلیل کاهش بارندگی‌ها در کشور شاهد کاهش حجم آب پشت سدها و کاهش تولید برقابی از سدها و از دست رفتن توان نیروگاه‌های برقابی هستیم. از طرف دیگر به‌دلیل افزایش جمعیت و تغییر سبک زندگی و متکی شدن به وسایل مصرفی، مصرف انرژی در کشورمان افزایش داشته است. به‌عنوان مثال استفاده از کولرهای گازی که حجم قابل توجهی برق را در ساعات اوج، مصرف می‌کنند در کشورمان زیادشده است به‌گونه‌ای که در استان‌های غیرگرمسیر نیز که ضرورتی به استفاده از این کولرها نیست، ‌با پدیده استفاده از این وسایل روبه‌رو هستیم. از سوی دیگر میزان مصرف انرژی در ساختمان‌ها نیز بالاست و استانداردهای ساخت‌وساز در ساختمان‌سازی‌ رعایت نمی‌شود. توجه داشته باشید که میزان مصرف برق در کشورمان طبق آمارها سالانه 5تا 7درصد رشد می‌کند و زمانی که به سال کم بارش برسیم شاهد بروز این کمبودها در حامل‌های انرژی خواهیم بود.

با همه اینها اگر چه توصیه‌های متعددی برای کاهش مصرف حامل‌های انرژی و صرفه‌جویی می‌شود، اما مصرف این حامل‌ها همچنان بالاست، که چند دلیل برای این نوع رفتار وجود دارد؛ نخست اینکه به اندازه کافی با مردم درباره واقعیات حامل‌های انرژی و ابعاد مختلف این صنعت گفت‌وگو نکرده‌ایم و عنوان نشده که امسال سال سختی از نظر انرژی‌های مصرفی داریم و الان بهترین فرصت برای گفت‌وگو با مردم در این رابطه است درحالی‌که باید این شرایط سخت را به‌رغم همه کمبودها به فرصت تبدیل کنیم. همچنین باید درباره اصلاحات ضروری در صنعت انرژی و اصلاح مدیریت و اصلاح رفتار مردم برنامه داشته باشیم. اینها 2روی یک سکه هستند و نمی‌شود از مردم انتظار داشت که رفتارشان را اصلاح کنند بدون اینکه صنعت آب، برق و انرژی کشور اصلاح شود و نمی‌شود که این صنعت اصلاح شود و مردم همان نوع مصرف گذشته را با حامل‌های انرژی داشته باشند. همه اینها باید با هم باشد. این شرایط باید فرصتی برای اصلاحات باشد و ماهیت اصلاحات نیز باید مشخص شود که از اصلاح چه چیزی حرف می‌زنیم. مشارکت همگانی موضوع دیگری است که باید به آن توجه شود. سیاستمداران، صاحبان صنایع، ‌مردم، سرمایه‌گذاران، پیمانکاران و... همه و همه ذی نفعان مصرف آب، برق، گاز و... در کشور هستند و باید تعامل و جلب مشارکت همگانی در این‌باره صورت گیرد. برای اصلاح در کلیت صنعت انرژی و رفتار مردم، شیوه استفاده از حامل‌های انرژی، شناخت مسائل حوزه انرژی و آینده پژوهی در این‌باره باید برنامه وجود داشته باشد.

همچنین نوع گفت‌وگوی مسئولان با مردم باید با شفافیت باشد تا بتوانند مردم را برای صرفه جویی متقاعد کنند.روش‌های مدیریت مصرف نیز باید به رویه تبدیل شود و همه مردم برای اصلاحات و پایدار‌سازی‌ منابع انرژی و مدیریت مصرف آماده باشند اما این مسئله به معنی مصرف‌نکردن یا کم مصرف‌کردن نیست بلکه وسایل برقی باید در ساعات غیرپیک استفاده شوند تا بتوانیم شاهد پایداری در شبکه‌های تولید و توزیع انرژی باشیم. این روزها در شرایطی که هوا گرم‌تر می‌شود برای اینکه مردم و کل کشور سختی کمتری تحمل کنند و برای اینکه شبکه‌های انرژی آسیب نبینند لازم است که مردم صادقانه همکاری کرده و در ساعات اوج مصرف حداکثر صرفه جویی را خصوصا در استان‌های غیرگرمسیر انجام دهند تا شاهد کمترین میزان خاموشی و آسیب به وسایل برقی مردم و شبکه‌ها باشیم.



مسئولان با مردم گفت‌وگو و آنها را همراه کنند

 حسین ایمانی جاجرمی، جامعه‌شناس



الان یکی از مشکلاتی که در تمام دنیا دولت‌ها با آن دست‌به‌گریبان هستند، مسئله کمبود انرژی است. با توجه به جمعیت و منابعی که در کره زمین وجود دارد، همه دنیا از نظر تأمین انرژی با کمبود روبه‌رو هستند و تحت فشارند. در کشورهای پیشرفته از قدیم کاهش مصرف و صرفه‌جویی به شکل فرهنگ عمومی به مردم و به‌خصوص از والدین به فرزندان آموزش داده و نهادینه شده است؛ ضمن اینکه قیمت حامل‌های انرژی در بیشتر کشورهای دنیا واقعی است و یارانه‌ای برایشان پرداخت نمی‌شود و بنابراین مصرف‌کنندگان هم می‌دانند که با توجه به مقدار مصرفی که دارند باید هزینه انرژی را پرداخت کنند، دولت هم مجازات‌های سنگینی برای افرادی که منابع را هدر می‌دهند درنظر گرفته است. در حوزه مصرف انرژی مسائل زیادی داریم نخست اینکه به مسئله الگوی کشت و ظرفیت اکولوژی کشور برای مباحث کشاورزی و استقرار جمعیت بی‌توجهی شده است و عمده جمعیت کشورمان در چند کلانشهر که ظرفیت اکولوژی پایینی دارند مستقر شده‌اند. برخی از این مراکز که بدون برنامه‌ریزی رشد زیادی کرده‌اند، با بحران‌های عمده‌ای روبه‌رو هستند. الان مشکل اساسی ما ساختاری و راهبردی است که به ظرفیت‌های اکولوژی در استقرار جمعیت و توزیع صنایع و... توجه نشده و الان تازه آغاز بحران‌های ما در این زمینه است. موضوع بعدی این است که مردم عادی چقدر در مسئله صرفه‌جویی و مدیریت منابع انرژی نقش دارند؟ برای این منظور باید مشخص شود که چند درصد مصرف انرژی مربوط به مصارف خانگی و شهرنشین‌هاست و چقدر از آن مربوط به صنایع است. به‌نظر می‌رسد که وزارت نیرو برنامه مشخصی برای کاهش مصرف برق ندارد؛ پس ابتدا باید موضوع صرفه‌جویی از دستگاه‌های متولی شروع شود و بعد از مردم انتظار داشت که مسئله صرفه‌جویی را رعایت کنند. باید برنامه‌های درازمدت برای اصلاح تولید، توزیع و مصرف انواع انرژی‌ها مانند آب، گاز، برق و... داشته باشیم. سال‌هاست که سرمایه‌گذاری برای اصلاح و به‌روزآوری تجهیزات انجام نشده و دستگاه‌های متولی تولید انرژی عنوان می‌کنند که تجهیزاتشان فرسوده است و شاهد هدررفت آب و برق و... هستیم. متأسفانه به‌دلیل عدم‌فرهنگسازی‌ برخی از افراد همانند بچه‌پولدارها با طبیعت برخورد کرده و تصور می‌کنند طبیعت مانند دستگاه ضرب سکه است؛ غافل از اینکه اگر بعد از مصرف منابع، طبیعت فرصت جایگزینی نداشته باشد از ریشه خشک می‌شود.

آنچه مسلم است اینکه برای بهینه‌سازی‌ مصرف انرژی و متقاعد کردن مردم برای صرفه‌جویی باید یک گفت‌وگوی همه‌جانبه در این حوزه صورت بگیرد تا سهم‌ها و نقش‌ها مشخص شود. الان بازی مردم با مردم تکراری و خسته‌کننده شده است و از سوی دیگر فضای عمومی حاکم بر کشور این است که به مردم حقیقت گفته نمی‌شود یا با مردم صحبت و گفت‌وگو نمی‌‌شود، همین است که یک روز شاهد این هستیم که با افزایش بارش‌ها عنوان می‌شود که مثلا در تابستان مشکل کمبود آب نداریم و چند وقت بعد با گرم شدن هوا عنوان می‌شود که با بحران آب روبه‌رو خواهیم شد. باید واقعیت‌ها به مردم گفته شود؛ مثلا اگر ظرفیت‌های اکولوژیک تهران برای سکونت 8 میلیون نفر مناسب است نباید بارگذاری برای 10میلیون نفر انجام شود و در برخی مناطق نباید اجازه ساخت‌وساز داده شود. اینها موضوعاتی است که با حیات و ممات این کشور سروکار دارد. متأسفانه یکی از خصلت‌های بوروکراسی، محافظه‌کاری است و در این راه منافع ملی قربانی بوروکراسی می‌شود. همین است که در روزهای اخیر شاهد خاموشی‌های غیرمنتظره و بدون اطلاع‌رسانی هستیم؛ درحالی‌که باید از قبل به مردم گفته شود که چه زمانی این خاموشی‌ها در چه نقاطی اعمال می‌شود تا مردم زندگی‌شان را براساس این جدول تنظیم کنند. اگر مسئولان صادقانه با مردم گفت‌وگو کنند و واقعیت‌ها را بگویند مردم هم با آنها همکاری می‌کنند اما چیزی که مردم را اذیت می‌کند بی‌اطلاعی و غافلگیر شدن و نبود مسئول پاسخگو در این زمینه است. این اتفاق باعث می‌شود که مردم از مسئولان فاصله بگیرند و در این شرایط نمی‌توان انتظار داشت مردم همراهی و صرفه‌جویی کنند. شهروندان دنیای امروز موجودات مکانیکی نیستند که هر دستوری به آنها داده شد، عمل کنند، باید مسائل را برایشان توضیح داد، ‌از کم‌کاری‌ها و نقصان‌ها عذرخواهی کرد و با گفت‌وگوی مدنی سعی در اصلاح شرایط و همراهی آنها داشت.






 

این خبر را به اشتراک بگذارید