دستاورد اعداد عجیب
یک هفته پیش ماجرای جوان 31سالهای بر سر زبانها افتاد که با 53میلیارد و 550میلیون تومان وجه نقد، 38هزار و 250سکه بهار آزادی پیشخرید کرده بود. حالا دیگر این ماجرا از سکه افتاده و پلیس پایتخت کسی را دستگیر کرده که در 10ماه گذشته 2هزار کیلو سکه از کف بازار خریده و میخواسته بهعنوان سلطان سکه، نبض قیمت این بازار را در دست بگیرد.
برآورد میشود او 246هزار سکه خریده باشد که ارزش روز آن 737میلیارد تومان است. البته پیشخرید سکه از سوی جوان 31ساله، ذاتا نمیتواند تخلف باشد مشروط به اینکه پول او منشأ درستی داشته باشد اما آنطور که از گفتههای فرمانده انتظامی پایتخت برمیآید، سلطان سکه بهدنبال اخلال در بازار بوده که تخلف سنگینی است. سردار حسین رحیمی، میگوید: «سلطان سکه» به افراد و نوچههای خود دستور داده بود در بازار تهران به راه افتاده و بدون توجه به قیمت روز سکه، تمام سکههای موجود را بخرند تا در روزهای آینده خودش تعیینکننده نرخ سکه باشد ضمن اینکه سرکرده معاملات فردایی در بازار تهران نیز نوچه این فرد بوده است. گویا سلطان، فردی ۵۸ ساله است که پیشازاین هم بهعنوان دلال سکه دستگیر شده بود و با پسرش در این زمینه همکاری میکرده اما فعلا پسرش با قید ضمانت آزاد است.
این ماجراها جدا از موضوع سوءاستفاده از ارز دولتی است که یکی پس از دیگری آشکار میشوند. مثلا رئیس پلیس پایتخت میگوید: با بررسی سامانه ارزی سنا مشخص شده تعدادی از صرافیها با اجاره کردن کارت ملی ۱۸۰۰ نفر معتاد و بیکار به قیمت 30تا 50هزار تومان، 2میلیارد دلار ارز دولتی گرفتهاند و در بازار به قیمت آزاد فروختهاند. بررسیها نشان میدهد اختلاف قیمت این 2میلیارد دلار ارز دولتی، با قیمت فعلی بازار میتواند از 8هزار میلیارد تومان فراتر رود.
همچنین در موردی دیگر، ۳۵ شرکت در زمینه واردات گوشی تلفن همراه، تبلت و قطعات کامپیوتر برای دریافت ارز درخواست ارائه دادهاند. براساس اطلاعات موجود، ۸۶ میلیون یورو، ۴۱میلیون یوآن چین و ۱۸ میلیون درهم امارات به آنها پرداختشده و این ۳۵ شرکت جمعا ۴۰۰ هزار گوشی موبایل از 4برند معروف وارد کشور کردهاند که براساس اسناد موجود، ۳۰۰ هزار گوشی را به قیمت ارز آزاد فروختهاند و ۱۰۰ هزار گوشی را نیز در انبارها احتکار کردهاند که پلیس آنها را توقیف کرده است. برآورد میشود این شرکتها 350میلیارد تومان سود بادآورده به جیب زده باشند. این را باید بگذاریم کنار 600میلیارد تومان یارانهای که بهواسطه تخصیص ارز دولتی به واردکنندگان خودرو پرداخت شده و معلوم نیست سرنوشت آن چه میشود. پرسش اصلی اینجاست که بمباران اعداد عجیب در هفتههای اخیر قرار است چه آوردهای برای مردم داشته باشد؟ باید آنها را شفافسازی بدانیم و منتظر برخورد شفاف با متخلفان بمانیم یا قرار است کار بهجایی برسد که جامعه عطای شفافسازی را به لقای این اعداد عجیب ببخشد؟