خوشمزه و باصرفه
بانوان کدبانو خوب حساب و کتاب کردهاند و خوراکیهایی که قرار است چاشنی سفره باشد، با چند قلم مواداولیه روبه راه میشود. بسیاری از آنها اهل شهر و روستاهای دور و نزدیک تهران هستند و با آنکه پایتخت نشین شدهاند، غذاهای محلی را از سفره خانواده حذف نکردهاند. امشب هم قرار است نان روغن جوش یکی از مخلفات سفره افطار باشد که یکی از میزبانان همدانیالاصل وسایل پخت آن را تدارک دیده است. همین جمع کوچک از نام و نشان میزبانان سفره افطاری امشب باخبرند و سایر مهمانان از این راز مگوی آشپزان و معتمدان مسجد باخبر نمیشوند. ساعتی پیش از اذان مغرب، خانوادههای همجوار و همسایه مسجد سر میرسند. تعداد بچهها کم نیست و بسیاری از کودکان و نوجوانان محل، برای افطار و نماز جماعت همراه والدینشان به مسجد آمدهاند. صدای اذان که بلند میشود همه دور سفره خوشرنگ و بوی افطاری نشستهاند، اما هنوز هم آشپزان و 40ـ30نفری که در پذیرایی کمک کردهاند فرصت بازکردن روزههایشان را ندارند.
گره گشایی پای سفره افطار
تا نمازجماعت برگزار شود و سخنران مجلس درباره مسائل اجتماعی و سیاسی روز برای مهمانان صحبت کند، ساعتی طول میکشد. وقتی سفره افطاری جمع میشود، شب به نیمه رسیده و حالا میزبانان یا به قول معروف «سرپاییهای سفره» با هر غذایی که در دیگ مانده، افطار میکنند. شستن دیگ و قابلمه افطاری و رفتوروب مسجد زحمت زیادی دارد، اما بسیاری از بانوان محله دیرتر به منزل میروند تا از این زحمت پرثواب سهمی ببرند. بعضی از بانوان پیشنهاد کردهاند غذا و مخلفات افطاری بستهبندی و میان اهالی توزیع شود تا لااقل زحمت سفره پهنکردن ، پذیرایی، شستوشو و رفتوروب مهمانی افطار کم شود، اما بانوانی که از سالها پیش در روزهای ماه رمضان وقت و توان خود را وقف میزبانی از روزه داران کردهاند، رضایت ندادهاند که امسال هم اهالی محل از برکت دورهمیها و جمعهای خودمانی پای سفره افطار محروم شوند. گاهی ته بندی این ضیافتهای ساده به حل مشکلات اهالی هم ختم میشود و روزهداران برای باز کردن گره زندگی یکدیگر چارهجویی میکنند.