• یکشنبه 4 آذر 1403
  • الأحَد 22 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 24
جمعه 25 اسفند 1402
کد مطلب : 221076
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/Y6JMn
+
-

گفت‌وگو با کمند امیرسلیمانی؛ بازیگر سریال چرخ گردون

هرگز به هیچ‌کس حسادت نکردم

گفت‌وگو
هرگز به هیچ‌کس حسادت نکردم

پریسا نوری-روزنامه‌نگار

 وقتی فقط 7سال داشت وارد دنیای بازیگری شد و با نمایش «سنجاب‌ها» روی صحنه تئاتر رفت. کمند امیرسلیمانی زمانی که 12سال داشت، با بازی در فیلم «ترنج» پایش به دنیای سینما باز و با نقش‌آفرینی در سریال‌های پرمخاطب تلویزیونی دهه70 به‌عنوان بازیگر در ذهن‌ها ماندگار شد. کمتر کسی از اهالی دنیای هنر و بینندگان تلویزیون پیدا می‌شود که «آذر» سریال «پدرسالار» را نشناسد و از آن نقش‌آفرینی به‌عنوان یکی از بهترین بازی‌های کمندامیرسلیمانی یاد نکند. «چرخ گردون» این هنرمند را پس از مدتی دوری از تلویزیون، به قاب جادویی برگردانده تا این شب‌ها با ایفای نقش «خانم جدی کار» در این سریال و از شبکه2 مهمان خانه‌هایمان باشد. به این بهانه با این هنرمند درباره فراز و فرود زندگی کاری و علاقه‌مندی‌ها و دغدغه‌هایش گفت‌وگو کردیم.

به‌عنوان یکی از بازیگران نقش اصلی سریال چرخ‌گردون، مهم‌ترین و متفاوت‌ترین ویژگی این سریال را در چه می‌دانید؟
یکی از ویژگی‌های جذاب این سریال، لوکیشن اثر است. همه سکانس‌ها در یک بوستان ضبط می‌شد و وقتی یک فرد از صبح تا شب در طبیعت و فضای سبز پارک کار کند و انرژی بگذارد، انرژی طبیعت را دریافت می‌کند و حالش خوب می‌شود. از طرفی بوستان‌‌ها بخش مهمی از فضای شهری هستند که فرهنگ خاص خودشان را دارند اما در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف همیشه به‌عنوان لوکیشن جانبی بودند‌ و هیچ وقت به مسائل آنها به این صورت پرداخته نشده است، درحالی‌که می‌توان با این موضوع فرهنگسازی کرد.
منظورتان را کمی بیشتر توضیح می‌دهید؟
ببینید، ما روزهایی که در پارک سر ضبط برنامه بودیم، می‌دیدم بانوان و آقایان از سنین مختلف برای ورزش، پیاده‌روی، هواخوری و معاشرت به بوستان می‌آیند و این بخش از شهر مثل حیاط خانه آدم‌هاست. در واقع می‌شود این فرهنگسازی اتفاق بیفتد که مردم پارک را مثل خانه خودشان بدانند و در نگهداری و نظافت آن تلاش کنند.
خودتان اهل رفتن به بوستان هستید؟
بله چون پیاده‌روی را دوست دارم در هر منطقه‌ای از تهران که زندگی کردم، همیشه سعی داشتم در بوستان‌های نزدیک خانه پیاده‌روی کنم.
حالا که پس از مدتی دوری دوباره به تلویزیون برگشته‌اید، اگر به عقب نگاه کنید، نقطه اوج فعالیت‌هنری‌‌تان را کجا و با چه اثری می‌دانید؟
هرچند از سال61 و با بازی در یک‌سریال برای گروه کودک در تلویزیون بوده‌ام اما سریال پدرسالار که سال72 پخش شد نقطه توفیقی در کارنامه هنری من بود. از روزی که این سریال پخش شد تا امروز که 3دهه گذشته، همچنان مورد لطف و محبت مردم هستم و درباره هر موضوعی که صحبت می‌کنند حتما از «آذر» سریال پدرسالار هم یاد می‌کنند.
سریال پدرسالار در سال‌های اخیر به دفعات از شبکه‌های مختلف تلویزیون بازپخش شده و نسل‌های مختلف مخاطب آن بوده‌اند. در این سال‌ها چه بازخوردی از این سریال گرفته‌اید؟
بازخوردهای زیادی گرفتم و نکته جالبش هم این تغییر نسل و تفاوت دیدگاهی است که در این تغییر نسل احساس کرده‌ام. مثلا 30سال پیش سرزنش می‌شدم که چرا به حرف پدرشوهرم گوش نمی‌دهم و نمی‌روم با آنها در یک خانه زندگی کنم اما الان می‌گویند «آفرین چه جسارتی داشتی که می‌خواستی استقلالت را حفظ کنی و...»
از میان ده‌ها سریال و فیلم سینمایی که بازی کردید، کدام کاراکتر بیشتر شبیه شخصیت کمند امیرسلیمانی است؟
بیشتر نقش‌هایی که به من پیشنهاد می‌دهند، شبیه شخصیت خودم است. در کارهایم جدی هستم و مدیریت و برنامه‌ریزی دارم و سعی می‌کنم به دیگران کمک کنم یعنی شبیه خودم هستم. البته اینها را نمی‌گویم که از خودم تعریف کنم ولی یک وجه از شخصیتم این است که به بقیه مهر بدهم و وجه دیگر هم جدیت و برنامه‌ریزی در کارهای روزمره‌ام است.
یک نقش را نام ببرید که بیشتر از بقیه شبیه خودتان است؟
نقش «خانم میو» در کلبه عموپورنگ. این نقش به قدری باورپذیر بود که بچه‌های کم‌سن کاملا پذیرفتند و با آن ارتباط گرفتند. خانم میو گربه‌ باسوادی است که همه را دوست دارد و سعی می‌کند صلح و صفا برقرار کند و با مهربانی سعی می‌کند حواسش به همه باشد. فکر می‌کنم اگر قرار بود حیوان باشم، خانم میو می‌شدم.
تولد در یک خانواده هنرمند، چقدر روی بازیگر‌شدن شما تأثیر داشته است؟
برخلاف تصور خیلی‌ها که فکر می‌کنند پدر مرا برای بازیگری معرفی کرده، ایشان اصلا علاقه نداشت من بازیگر بشوم. همیشه می‌گفت: «تو درست خوب است برو پزشک بشو، بازیگران امنیت شغلی ندارند و...»
پس درستان خوب بود؟
بله همیشه شاگرد اول کلاس بودم. از آن بچه درس‌خوان‌ها که فقط به نمره20 راضی می‌شوند و وقتی 19ونیم می‌گیرند گریه می‌کنند.
با این اوصاف چطور بازیگر شدید؟
به خاطر علاقه‌ام به بازیگری فکر می‌کردم در کنار پزشکی می‌توانم، بازیگری هم کنم ولی وقتی سال آخر دبیرستان بودم متوجه شدم نمی‌شود سال‌ها درس‌های سخت پزشکی را خواند و آخرش بازیگر شد. برای همین تصمیم قطعی گرفتم که وارد رشته بازیگری دانشگاه هنر شوم و برای همیشه قید پزشکی را زدم. البته اصرار مادرم هم بی‌تأثیر نبود. مادرم به پدرم اصرار کرد که بگذار بازیگری کند و...
منظورتان این است که زندگی هنری خانوادگی‌تان تأثیری در انتخاب حرفه شما نداشته؟
قطعا تأثیر داشته؛ به هر حال معاشرت‌ها و دوستان خانوادگی ما در آن سال‌ها افرادی ازجمله آقایان مشایخی و علی حاتمی و بسیاری از بزرگان هنر این مملکت بودند و من و لیلای عزیز و سام مشایخی در کودکی وقتی دور هم بودیم یک داستان طراحی می‌کردیم و به هم نقش می‌دادیم و نمایش بازی می‌کردیم.
از اینکه بازیگر شدید و پزشک نشدید، پشیمان نیستید؟
نه، من کلا نه فقط در زمینه شغلی در همه زمینه‌ها هیچ وقت از هیچ کاری که کرده‌ام، پشیمان نیستم. حتی اگر آن کار سرانجام و بار مثبتی نداشته چون به من درس داده و باعث شده تجربه‌ام بیشتر شود. البته اگر به گذشته برمی‌گشتم حتما در کنار بازیگری یک کار و حرفه دیگری دنبال می‌کردم که در دوره بازنشستگی و پیری نگران بیکاری نباشم؛ هر چند معتقدم آن کسی که مرا در این مسیر گذاشته و تا اینجا دستم را گرفته، در آن روزها هم هوایم را حتما دارد.
در جمع‌های خانوادگی با پدر و برادرتان درباره کار حرف می‌زنید؟
نه، ما عاشق زندگی خانوادگی و شخصی‌مان هستیم و وقتی دورهم جمع می‌شویم سعی می‌کنیم با هم خوش بگذرانیم و تا جایی که می‌شود از کار حرف نمی‌زنیم.
با توجه به تجربه پدرتان در پیشنهادهای کاری با او مشورت می‌کنید؟
پیش آمده که نظرشان را بپرسم اما تصمیم نهایی را خودم می‌گیرم. یکی از خوش‌شانسی‌های من این است که خیلی مستقل بار آمده‌ام و پدرم این فضا را به من داده که درنهایت خودم تصمیم بگیرم.
پسرتان هم در حرفه شما فعالیت می‌کند؟
نه، ایلیا از بچگی به کامپیوتر و تکنولوژی علاقه داشت و الان در یکی ازدانشگاه‌های خارج از کشور در رشته کامپیوتر درس می‌خواند و خدا را شکر در این حوزه موفق است.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟
الان که مشغول خانه‌تکانی عید هستم اما به تازگی دو سریال پلیسی به کارگردانی آقایان «احمد معظمی» و «جواد افشار» بازی کرده‌ام که قرار است از تلویزیون پخش شود.
قبلا هم در یک‌ سریال پلیسی نقش منفی داشتید.
بله نقش‌های منفی و پیچیده و چالش‌برانگیز را دوست دارم.
چرا کمتر نقش منفی بازی می‌کنید؟
خب چنین نقش‌هایی را به من نمی‌دهند چون این شناخت را از من دارند که اهل تغذیه سالم و ورزش هستم، طبیعی است که نقش مثلا معتاد به من پیشنهاد نمی‌دهند. البته حرفم به این معنا نیست که کسانی که نقش معتاد بازی می‌کنند به آنها می‌آید، منظورم این است که بلد نیستم و البته دلم هم نمی‌خواهد اینجور نقش‌‌ها را بازی کنم.
ارتباطتان با فضای مجازی چطور است؟
خیلی کم و بسیار مراقب هستم که تحت‌تأثیر این فضا قرار نگیرم. چون اسمش مجازی است و واقعی نیست.
به‌نظر یا نقدهایی که در صفحه شخصی‌تان می‌بینیـــد اهمیــت می‌دهید؟
خط قرمزم بی‌ادبی است به افرادی که با کلمات ناشایست نقد می‌کنند یا نظر می‌گذارند اهمیت نمی‌دهم، ولی نقدها و نظراتی که همراه با ادب و احترام باشد را همیشه می‌پذیرم.
این تصور عام که بازیگرها خیلی پولدارهستند، درست است؟
5درصد از بازیگرها هستند که دستمزد بالا می‌گیرند و زندگی لوکس و لاکچری دارند ولی اغلب یک زندگی متوسط دارند. خیلی از ما بارها برایمان پیش آمده که بیکار بوده‌ایم و در دوره بی‌پولی سخت قرار گرفتیم. مثلا من 6‌ماه اول سال سر کار نرفتم، اگر در 6ماهه دوم 2کار انجام بدهم و دستمزدش را تقسیم بر ماه‌های سال کنم اصلا پول زیادی نیست. البته یک سال‌هایی هم بیشتر کار می‌کنیم ولی معمولا روال همین است. البته این به‌معنای بی‌پولی نیست ولی مثلا اگر بخواهم مدل ماشینم را عوض کنم به راحتی نمی‌توانم.
حدود 6سال به امارات مهاجرت کردید. از تجربه مهاجرت‌تان برایمان می‌گویید.
مهاجرت تجربه چندان دلنشینی نیست. آدم آن حال خوبی که در کشور خودش دارد را در هیچ جای دنیا نمی‌تواند تجربه کند. دلم همیشه برای وقت‌هایی که از سفر برمی‌گردم و قبل از فرود هواپیما چراغ‌های تهران را می‌بینم پر می‌کشد.
پیش آمده که دلتان برای گذشته‌ها تنگ شود؟
آدم به این سن که می‌رسد جنس دلتنگی‌هایش عوض می‌شود. گاهی دلم برای روزهایی که با دوستانم از مدرسه برمی‌گشتیم و سر راه بستنی و ساندویچ می‌خوردیم تنگ می‌شود.
در تعطیلات نوروز سفر می‌روید؟
بله احتمالا به گیلان بروم.

سلفی با پلیس راهور
بازیگر با اخلاق و محجوب تلویزیون که برای خیلی‌ها یادآور عروس لجباز سریال پدرسالار است، در این سال‌ها خاطرات بسیاری از لطف و مهربانی مردم دارد. او که معتقد است هنرمندان نباید به واسطه شغلشان خودشان را از مردم جدا بدانند و ابراز لطف مردم را مزاحمت تعبیر کنند، خاطره‌‌ای برایمان تعریف می‌کند: «سال‌ها پیش در یکی از سفرهایم وقتی در پلیس راه ایستاده بودم، با مأموران پلیس راهور عکس یادگاری گرفتم. بعد از چند روز وقتی در راه بازگشت بودم به یکی از آن پلیس‌‌ها برخوردم. آن پلیس محترم گفت عکسمان را نشان خانم‌ام دادم و خانم‌ام گفت خانم امیرسلیمانی چون با شما عکس گرفته، حسابی معروف می‌شود!»

راز جوانی خانم بازیگر
با گشتی در فضای مجازی متوجه می‌شوید که راز جوان‌ماندن کمند امیرسلیمانی سوژه کاربران شده، او سبک زندگی سالم را راز جوان‌ماندن ذهن و جسم انسان می‌داند و می‌گوید: «هدفم این است که تا آخرین لحظه‌ای که نفس می‌کشم، سالم باشم و به‌اصطلاح زمین‌گیر نشوم. برای همین بعد از تولد پسرم تصمیم گرفتم سبک زندگی‌ام را تغییر دهم. زیرنظر متخصص تغذیه وزن کم کردم و ورزش را در برنامه روزانه‌ام جا دادم. علاوه بر این مراقب تغذیه‌ام بودم و تا جایی که ممکن است از فست‌فود، نوشابه‌های گازدار، شیرینی، روغن و... دوری می‌کنم. سیگار نمی‌کشم، شب‌ها زود می‌خوابم و از همه مهم‌تر حسود نیستم. چون آدم‌های حسود زود پیر می‌شوند.» او تأکید می‌کند: «خدا را شکر می‌کنم تا این لحظه از زندگی‌ام به هیچ فردی حسودی نکرده‌ام!»

 

این خبر را به اشتراک بگذارید