خانه دوست کجاست
طرح مرمت خانه مصدق در مرحله انتخاب پیمانکار است و پس از مرمت احتمال تبدیل آن به موزه وجود دارد
فتانه احدی/ کرج - خبرنگار
خانه مصدق را باید در روستای احمدآباد مصدق در 75 کیلومتری کرج جستوجو کرد. وارد روستا که میشویم، سراغ خانه را از مردم مهربانش میگیریم که البته همه هم میدانند خانه دوست کجاست. دیوارهای کاهگلی، دالبر شکل و درختان بلند خانه را محصور کرده و اجازه رفتن به داخل خانه را هم نداریم. خانه 2 در کوچک ورودی دارد که هر 2 قفلند. به قول مولوی: «ما بر در عشق حلقه کوبان، تو قفل زده کلید بر ده/ در پرده مباش ای چو دیده، خوش نیست به پیش دیده پرده.» از اهالی درباره خانه مصدق پرسوجو میکنیم. مرا به خانهای دیگری راهنمایی میکنند. میگویند صاحبش خاطرههای مصدق و خانوادهاش را همچون گنجینهای در دل حفظ کرده است. راننده وانت میوهفروش راهنمایمان میشود.
بانوی سالخورده و همسرش
کنار خانه میایستیم. دیوارهایش با بقیه خانهها فرق دارد. غرق درعظمت خانه با درختان برافراشتهاش میشویم که راننده وانت میگوید: «بیایید. این دو نفر همانها هستند که گفتم.» خانم و آقایی سالخورده با دیدن وانت میوهفروش برای خرید میوه از خانه بیرون آمده بودند. به سمتشان میرویم و بعد از احوالپرسی از آنها میخواهم از خاطرههای مصدق بگویند. با روی خوش میپذیرند و ما را به حیاط خانه دعوت میکنند. حیاط خانه این دو صفایی چون دل صاحبانشان دارد؛ حیاطی پر از درخت. در گوشهای پای صحبتهای کشور بیکپور، بانوی سالخورده و همسرش محمد کشاورز محسنی مینشینیم. میگویند کشور خانم را هنگام کودکی به مصدق سپردند و نزد آنها بزرگ شده است.»
کشور خانم میگوید: «پدرم مغنی آقای مصدق بود. در زمانی که آقای مصدق در زندان بود، مادر و پدرم که از دنیا رفتند، عمویم مرا به ضیاالسلطنه، همسر مصدق سپرد. من همبازی معصومه، نوه مصدق یعنی دختر دکتر غلامحسینخان بودم.»
او ادامه میدهد: «مصدق آدم خوبی بود. بین ما و بچههای خود فرقی نمیگذاشت. یادم است سالهایی که در بیرجند در تبعید به سر میبرد، اعتصاب غذا کرده بود. بعد از آن به تهران منتقلش کردند. در آنجا هم اعتصاب غذا کرد. از اینجا برایش غذا میفرستادند، اما سربازها میگفتند آن را نمیخورد.»
این بانوی سالخورده ادامه میدهد: «یک روز تصمیم گرفتند با همین ماشینی که اکنون در خانهاش به یادگار مانده است، برای گشتوگذار به روستا و دههای مجاور برویم. بعد از بازگشت ماموران آمدند و گفتند شما تبعیدی هستید و نباید از روستا و خانه خارج شوید و درهای خانه را قفل زدند. هنوزهم این درها قفلند.»
کشور خانم از وصیت دکتر مصدق هم گفته بود که میخواسته در خانه و از سوی کشاورزان و اهالی روستا دفن شود.
تاراج خانه
آقا محمد، همسر کشور خانم که در کنارش نشسته، گاهی سر به زیر میاندازد و با خاطرههای خانواده مصدق به گذشته میرود. زبان میگشاید و میگوید: «آقای مصدق با اهالی بسیار مهربان بود. مردم برای کمک نزدش میرفتند. هزینه 12 بیمار، 6 تخت در بخش زنان و 6 تخت در بخش مردان بیمارستان «نجمیه» را که به نام مادرش بود خودش میپرداخت. به مستضعفان رسیدگی میکرد، آرد یا پولش را به آنها میداد. آن زمان در این روستا که به صورت قلعه بود، 80 خانوار زندگی میکردند و دکتر مصدق هر هفته به اهالی شام میداد.»
او با یادآوری خاطرههای دکتر مصدق گریهاش میگیرد و با بغض ادامه میدهد: «دیگر هیچ خبری از شکوه گذشته نیست. هر چه را بود به تاراج بردند. همه وسایل قیمتی و نقرههایش را دزدیدند. حالا تنها گاهی دکتر محمود، نوه دکتر مصدق به این خانه سر میزند.»
خانه مصدق، موزه شود
یکی از اعضای شورای احمدآباد که پسر بزرگ کشور خانم و آقا محمد است با حسرت از متروکه شدن این خانه میگوید که وضع خوبی ندارد و باید ساماندهی شود. قربانعلی کشاورز محسنی با بیان اینکه شورا از موزه شدن خانه مصدق استقبال میکند و آمادگی کامل در این زمینه دارد، میگوید: «حاضریم در این زمینه سرمایهگذاری کنیم. حتی از بخشدار تقاضا کردهایم برای ساماندهی خانه اقدام کند، اما برخی دوست ندارند این اتفاق بیفتد. اگر این اتفاق بیفتند، احمدآباد میتواند یکی از روستاهای گردشگری استان شود و مورد توجه مردم قرار گیرد.»
معاون میراث فرهنگی البرز هم با اشاره به ویژگیهای خانه مصدق با بیان اینکه قدمت این خانه به دوران قاجار بازمیگردد و در املاک مادری دکتر مصدق در جنوب روستای احمدآباد قرار گرفته است، میگوید: «این خانه آجری، ساده و مستطیل شکل در 2 طبقه بنا شده و شامل 2 بخش مسکونی و حیاطی بزرگ است. در طبقه اول این خانه، 4 اتاق و 5 قسمت دیگر شامل ایوان، فضای تقسیمکننده، سرویس بهداشتی، کفشکن و انبار وجود دارد. مصالح آجری، تزئینات محدود و مختصر، ایوانها و ستونهای چهارگوش، اتاقهای ساده، درها و پنجرههای چوبی و بام شیروانی هم از دیگر ویژگیهای این خانه است. همچنین در یکی از اتاقهای این خانه خودرو وزارتی دکتر محمد مصدق نگهداری میشود.»
حسین امینافشار با بیان اینکه این بنای تاریخی به مرمت و بازسازی نیاز دارد، میافزاید: «برای جلوگیری از تخریب و آسیب بیشتر به بنا باید بخشهایی از این خانه مرمت شود و تا پایان این فرایند امکان بازدید عمومی از خانه وجود ندارد.»
او البته به دیگر اقدامات لازم برای سر و سامان دادن به وضع خانه مصدق اشاره و اظهار میکند: «علاوه بر این باید اقداماتی برای تعیین حریم خانه صورت گیرد و اشیا، اموال و اسناد موجود ثبت و مرمت شود، اما تا طرح مرمتی بنا به تصویب نرسد، میراث فرهنگی نمیتواند کاری انجام دهد. فعلا در حال بررسی و جمعبندی برای ارائه طرح جامع مرمت خانه هستیم و بعد از تصویب با اختصاص اعتبار مناسب عملیات مرمت این بنا آغاز میشود.»
مرمت خانه مصدق
معاون میراث فرهنگی البرز با اشاره به اینکه امکان تبدیل خانه مصدق به موزه وجود دارد، به همشهری میگوید: اگر بنا باشد این خانه به موزه تبدیل شود، فرایند مرمتآن با سرعت بیشتری انجام میگیرد. همچنین اگر بنا باشد خانه مصدق به موزه تبدیل شود باید به طور کامل روی اطلاعاتی که قرار است به بازدیدکنندگان داده شود، مطالعه کنیم.
امین افشار با بیان اینکه طرح مرمت خانه مصدق در مرحله انتخاب پیمانکار است، میافزاید: پس از تایید پیمانکار مورد نظر و امضای قرارداد، مرمت خانه آغاز میشود.