ظروفچیهای عصر جدید
پاورچین در چند مغازه ظروف کرایه قدیمی و جدید
آن قدیم با عنوان ظروفچی شناخته میشدند؛ ظروفچیهایی که ویژه مجالس و مهمانیهای مختلف، هر آنچه نیاز میزبان برای پذیرایی درخور از مهمان بود، کرایه میدادند. منظورمان از آن قدیم هم یعنی حدود 80سال پیش که خانهها، اتاقهای چند دَری، حیاط و حوضی در میانه داشتند و هر مجلسی از عروسی گرفته تا عزا دربَرِشان به شادی و سوگ برپا میشد. درست در همین اوقات بود که بازار ظروفچیها با اجاره دیگ و دیگچه، ریسه و مهتابی، بشقاب و پیشدستی، چراغ والور یا پنکه، فرش و صندلی، حسابی سکه میشد و رونق میگرفت. تا به امروز که هم نام و عنوانشان به رَسته تجهیز و تشریفات کرایهای مجالس ذیل اتحادیه تالارهای پذیرایی تغییر یافته و هم اسباب و وسایل اجارهایشان را طبق نیاز و سلیقه مشتریان بهروز کردهاند. این گزارش، شرح مختصری از اوضاع و احوال صنف ظروف کرایهای مجالس است که هنوز هم تعدادی از پیشکسوتان و قدیمیترهایشان چراغ مغازههای دودگرفته خود را روشن نگه داشته و هر روز صبح زود کرکرههای زنگاری دکانشان را با «بسمالله» بالا میدهند.
بزازی که ظروفچی شد
بیشتر از 60 سال است که حاج ماشاالله، میخِ تابلوی «ظروف کرایهای» را سر در مغازهاش در یکی از خیابانهای محله امیربهادر، سفت و محکم کوبیده است. مغازهای قدیمی و کوچک که دورتادورش با کمدهای چوبی و شیشهای از کف تا نزدیکی سقف پوشانده شده است؛ کمدهایی که هر چند سال یکبار به طرز ناشیانهای رنگکاری میشوند تا کهنگی و فرسودگیشان کمتر به چشمِ مشتریها بیاید. درون هر کدامشان نیز انواع و اقسام ظروف از قوریهای گلسرخی، لالههای شاهعباسی، سماورهای مسی، بشقاب و دیسهای چینی، فنجانهای کمر باریک و نعلبکیهای نقشدار تا کندیبار، استند کیک، جامهای کریستال با نظم و نسقی وسواسگونه گنجانده شده است. حاج ماشاالله که در گذر این سالها، مویی سفید کرده و چین و شکنی چند بهصورت انداخته، خاطراتش را زیر و رو میکند تا دقیقتر به سؤالاتمان پاسخ میدهد: «پدرم بزاز بود و من هم تا قبل از اینکه پشت لبم سبز شود وردستش بودم. از بزازی خوشم نمیآمد، برای همین دنبال بهانه میگشتم تا بروم سراغ پیشه دیگری. خیری پیش آمد و یک روز همراه یکی از دوستان پدرم رفتم مجلس عروسی تا کمکش کنم کار چراغانی آنجا زود تمام شود. اتفاقا از کارم خوشش آمد و طلب کرد که شاگردش شوم. من هم از خدا خواسته قبول کردم.» گویی مرور خاطرات برایش دلچسب است که مدام میان حرفهایش لبخندهای ریزی فرصت بروز مییابند: «اسمش اوس جعفر بود که صفر تا صد کار چراغانی و بعد هم کرایه ظروف مجالس را یادم داد. آن سالها با گاری چرخی، بیشتر دیگ، فرش و الوار چوبی برای بستن روحوضی به خانه صاحب مجلس میبردیم که اگر دست و دلباز بود، میوه، شیرینی یا شام عزایی هم مهمانمان میکرد. بعد، یواشیواش، گاری چرخیمان شد وانت و دیگ و فرش هم شد میز تنقلات و صندلیهای درباری! کرایههای روزانهشان هم از
3زارویک شاهی رسید به 30 تا 100هزار تومان!» .
قالیهای خاک گرفته لاکی و صندلیهای لوکس درباری
حاج رضا نورمنفرد، یکی دیگر از فعالان قدیمی این صنف است که مغازه ظروف کرایهایاش را از محله لالهزار به پاسداران کوچانده است: «فرشهای لاکی را شبی 10قِران و 20شاهی کرایه میدادیم. صندلی که مُد شد اولش صندلی اَرج بود. بابت هر یک از آن صندلیها هم 5تا 7زار کرایه میگرفتیم. صندلی لهستانی، شیواری و دست آخر، صندلیهای درباری و شاهانه به بازار آمد که هر کدام مشتریهای خود را از میان خانوادههای معمولی تا اقشار متمول داشتند. ریسهکشی و بستن مهتابی هم از 2زار تا یک قِران بود. بعضیها دوست داشتند لامپ ریسههایشان یکرنگ باشد و بعضیها هم رنگارنگ میپسندیدند.» یکی از مهمترین تغییراتی که در کسبوکار دیروز و امروز این صنف ایجاد شده این است که در گذشته پدران و مادران بودند که میآمدند سفارش لوازم و تجهیزات موردنیاز مراسمشان را میدادند، اما حالا این جوانترها و عروس خانمها و آقادامادها هستند که اختیار انتخاب را بهدست گرفتهاند و اکثرشان نیز پی هر چه خاصتر برگزار کردن مراسمشان و بدین گونه، برتری جستن بر اقوام و دوستان دور و نزدیک هستند!
برهکشان و ظروف کرایهایها
روزگار برهکشان فعالان این صنف، فصل تابستان و روزهای پنجشنبه و جمعه است؛ روزگاری که به فصل تابستان و روزهای آخر هر هفته میانجامد. روزگاری پایکوبان در مراسم عروسی و تولد تا دورهمی و جشنهای تکلیف و تعیین جنسیت یا غمگینانه در مراسم ترحیم و یادبود. در این ایام است که فعالان تجهیزات کرایهای از نیروی کارگران فصلی کمک میگیرند تا دست رد به سینه هیچ مشتریای نزنند؛ مشتریهایی که سلیقهشان هر سال دستخوش تغییرات میشود؛ یک روز کلاسیکپسند میشوند و روز دیگر به اسباب و وسایل مدرن علاقه نشان میدهند؛ برای همین است که صاحبان این کسبوکار نیز ناچار هستند هر چند وقت یکبار تجهیزاتشان را بهروز کنند. در این میان اما هنوز هم وسایل پذیرایی گلسرخی، طرفداران پرشمار دارد؛ نشان به آن نشان که ویترین اغلب دفاتر ظروف کرایهای از گونههای گوناگون آنها، انباشته هستند.
محمد منفرد، یکی از پسران حاج رضا از جشنهای ویژه کودکان بهعنوان پرتکرارترین مراسم مشتریانشان یاد میکند و میگوید: «راستش مشتریان علاقه پیدا کردهاند به بهانههای مختلف برای کودکانشان جشن بگیرند؛ از جشن تعیین جنسیت تا دندانی، پوشک و تولد و هزارتای دیگر. حتی این جشنها را هم دارند سانتیمانتال میکنند با تجهیزاتی که منحصر به کودکان است؛ مانند میز و صندلیهای کودکانه! یک نکته را هم بگویم که دفاتر تجهیزات کرایهای با توجه به بافت اقتصادی و اجتماعی محله پیرامونی، کیفیت و قیمت تجهیزات خود را انتخاب و تعیین میکنند.»
فعالان این صنف از تأثیرات شبکههای مجازی بر شکلگیری نیازها و سلایق جدید مشتریان خود نیز نکاتی چند دارند که ضمن افزایش سطح تجملگرایی و مصرفزدگی به افزایش درآمد آنها میانجامد.
اتحادیهای برای ظروفچیها
میتوان در هر محله و منطقهای از شهر یکی، 2 مغازه یا دفتر ویژه کسبوکار ظروف کرایهای مجالس را یافت؛ کسبوکاری که صاحبانشان یک سر در مراسم عروسی و جشن و پایکوبی دارند و سری دیگر در مجالس عزا و ترحیم؛ هر چند، در بعضی از محلهها و مناطق با توجه به کمیت مشتریان و فراوانی درخواستها برای تجهیز انواع مجالس خانگی و سالنی، تعداد این مغازهها و دفاتر ظروف کرایهای، بیشتر از یکی، 2 واحد است، اما در مجموع بهگفته خسرو ابراهیمینیا، عضو هیأتمدیره اتحادیه تالارهای پذیرایی و تجهیز مجالس در حال حاضر حدود 300واحد ظروف کرایهای و تجهیز مجالس، فقط در تهران فعال هستند. ابراهیمینیا همچنین میگوید: «محدوده اصلی و آغازین فعالیت این صنف در حدود محله امیربهادر پایتخت است که نخستینهایشان از دهه20 شروع کردند به چراغانی حیاط و کوچههایی که سازعروسی در آنها کوک بود یا کرایه ظرف و ظروف مازاد به خانوادههایی که یا حاجیشان از سفر حج بازگشته بود (ولیمه) یا کسی از عزیزانشان به سفر ابدی رفته بود. دهه40 نیز بر تعداد مغازههای ظروف کرایهای در سایر محلهها افزوده شد.»
ابراهیمینیا ادامه میدهد: «کمتر از 10سالی نیز میشود که صنف تجهیزات کرایهای مجالس را ذیل اتحادیه تالارهای پذیرایی، رسمیت بخشیدهایم تا ضمن قانونگذاری و تعیین مصوبات نرخنامه در ارتباط با فعالیت و اقدامات آنها، نظارت نیز بهصورت مستمر صورت گیرد.»