به تازگی بار دیگر جدل بین کیروش و برانکو بالا گرفته و البته اینبار ماجرا جنبههای «فنی» هم پیدا کرده است. پیشتر دیده نشده بود که این دو مربی بخواهند دستاوردها و تواناییهای فنی هم را زیر سوال ببرند، اما این بار چنین اتفاقی رخ داده. برانکو درمورد کیروش جملهای گفته که حالا به تکیهکلام منتقدان مربی پرتغالی تبدیل شده: «کیروش قهرمانی است که قهرمانی ندارد!» در سمت مقابل اما کارلوس هم با اشاره مکرر به جذب بازیکنان ناکارآمد اوکراینی و البته حضور بازیکنی همچون آدام همتی در پرسپولیس، صلاحیت فنی برانکو را زیر سوال برده است. در روزهای اخیر مقایسههای زیادی درمورد کارنامه این دو مربی صورت گرفته تا معلوم شود کدامیک از آنها پرافتخارتر هستند. در این میان بهنظر میرسد از یک سو افتخارات برانکو بهعنوان سرمربی بیشتر است، اما در عوض کیروش بهعنوان مربی و سرمربی در تیمهای بزرگتری کار کرده. فارغ از اینکه کدامیک از این دو مربی بار فنی بیشتری دارند، بهنظر میرسد برانکو حداقل یک حسن استراتژیک نسبت به کیروش دارد؛ اینکه او قادر است به شیوههای مختلف از تیمش بازی بگیرد و با توجه به ابزار و امکاناتی که در اختیار دارد، گاهی فوتبال تهاجمی و گاهی فوتبال تدافعی را به نمایش بگذارد. این فاکتوری است که شاید در کار کیروش کمتر به چشم میخورد.
برانکوی تهاجمی، برانکوی تدافعی
طی سالهای حضور برانکو در ایران، ما دو چهره کاملا متفاوت از تیمهای او دیدهایم؛ به این ترتیب که او هر وقت لازم بوده به خوبی دفاع کرده و هر وقت لازم بوده به خوبی حمله کرده. زمانی که برانکو با تیم امید راهی بازیهای آسیایی بوسان شد، یکی از تدافعیترین شکلهای بازی را با تیمش ارایه داد. ما در نیمهنهایی و فینال نمایش محافظهکارانهای برابر کرهجنوبی و ژاپن ارایه دادیم، اما هر دو را بردیم و قهرمان شدیم. بعدتر برانکو روی نیمکت تیمملی بزرگسالان هم در مسابقات مقدماتی جامجهانی اغلب از شیوه نتیجهگرایانه استفاده کرد؛ به طوری که ما سخت گل میخوردیم و سپس با تکیه روی ضربات ایستگاهی گلزنی میکردیم. با همین فرمول هم تیم ایران بهراحتی راهی جامجهانی2006 شد و حتی بازی آخر مقدماتی برابر ژاپن هم جنبه تشریفاتی پیدا کرد. در عین حال اما برانکو در جام ملتهای آسیا 2004 فوتبالی به شدت تهاجمی از تیمش گرفت؛ طوری که پیروزی 4بر3 ما برابر کرهجنوبی در آن بازیها به یک نمونه کلاسیک در تاریخ فوتبال ایران تبدیل شده است. ما در جامجهانی نیز دو سیمای متفاوت داشتیم؛ هجومی برابر مکزیک و دفاعی مقابل پرتغال. شاید اگر اشتباه ابراهیم میرزاپور در بازی با مکزیک نبود، بار آن تیم به مقصد میرسید. در پرسپولیس هم برانکو این انعطاف تاکتیکی را نشان داده. او در لیگ پانزدهم و لیگ شانزدهم زیباترین و تهاجمیترین فوتبال ممکن را با پرسپولیس ارایه کرد، اما در لیگ هفدهم با توجه به جدایی چند ستاره، برانکو به سبک تدافعیتری روی آورد و موفقیت در لیگ و آسیا را تکرار کرد. برانکو در دوران حضورش روی نیمکت تیمملی و پرسپولیس از سیستمهای متنوعی مثل 1-3-2-4، 3-3-4 و 2-4-4 خطی و لوزی استفاده کرده است.
یکنواخت مثل کیروش
در نقطه مقابل اما کارلوس کیروش که همیشه بهعنوان یک تئوریسین دفاعی برجسته در دنیای فوتبال شناخته شده، عمدتا تیمهایش را در مسیر ارایه همین نوع بازی هدایت میکند. مشهور است که طی دوران حضور او در منچستر، وقتی این تیم در نیمهنهایی لیگ قهرمانان2008 به بارسلونای بسیار آماده برخورد کرد، فرگوسن از بازیکنان خواست در آن بازی به تدابیر کیروش تن بدهند. در نتیجه منچستر دو بازی کاملا تدافعی و بیسابقه در تاریخ معاصر باشگاه را به نمایش گذاشت و در مجموع دو مسابقه رفت و برگشت با تک گل پل اسکولز به پیروزی رسید. بعدتر همین سبک تدافعی را از کیروش در رئال مادرید و تیمملی پرتغال هم دیدیم که باعث وقوع مشکلاتی بین او و ستارههای تهاجمی تیم از جمله کریس رونالدو شد. الان خیلیها در ایران از کیروش ایراد میگیرند که چرا او در بازی با اسپانیا این همه تدافعی بازی کرد، اما باید بدانید 8سال پیش هم در آفریقای جنوبی کیروش با تیم پرستارهای مثل پرتغال 90دقیقه مقابل اسپانیا رو به دفاع مطلق آورد و نهایتا با یک گل آفساید شکست خورد؛ تنها گل دریافتی پرتغال در کل جام! در هر صورت شکل بازی تیمهای کیروش به این ترتیب است و این از آن چیزهایی نیست که بهخصوص در چنین سن و سالی منتظر تغییر یافتناش باشیم.
چهار شنبه 13 تیر 1397
کد مطلب :
21954
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/v9LX
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved