گرفتن رضایت گاهی شگرد کلاهبرداران برای سرکیسه کردن خانواده زندانیان است
خانواده محکومان به قصاص ؛ طعمه کلاهبرداران
محمد جعفری- روزنامهنگار
«زن جوان یک میلیارد تومان از ما گرفت و گفت از خانواده مقتول رضایت میگیرد اما یکباره ناپدید شد»؛ این حرفهای زنی است که شوهرش به اتهام قتل به قصاص محکوم شده و اگر دیهای را که اولیای دم خواستهاند فراهم نکند شوهرش بهزودی قصاص میشود.
به گزارش همشهری، خودشان با هزار و یک مشکل دست و پنجه نرم میکنند، اما ساده لوحی و اعتماد بيجا مشکلاتشان را دوچندان میکند. این روایت خانواده زندانیانی است که به قصاص یا حبسهای طولانی مدت محکوم شدهاند و در بیرون از زندان خانوادههایشان برای رهایی آنها دست به هر کاری میزنند اما گاهی در دام کلاهبرداران گرفتار میشوند. نمونه آن، پرونده مردی است که از 5سال قبل به اتهام قتل عمد زیر تیغ قرار دارد و خانوادهاش تلاش میکند او را نجات دهد؛ اما در دام زنی شیاد گرفتار شده و بیش از یک میلیارد تومان از پولی که برای پرداخت دیه فراهم کرده بودند به باد رفته است.
اما این پرونده از کجا شروع شد؟ شهریورماه سال97 به پلیس شهرستان بردسیر واقع در استان کرمان خبر رسید که در درگیری بین 2جوان یکی از آنها با ضربه چاقو به قتل رسیده است. آنها سالها با یکدیگر دوست بودند اما از مدتی قبل با یکدیگر دچار اختلاف شده بودند که درنهایت این درگیری اتفاق افتاد. متهم به قتل که آن زمان 26ساله بود یک روز بعد ازقتل، خودش را تسلیم کرد. او مدتی بعد در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد. حکم قصاص مرد جوان در شرایطی صادر شد که چند روز بعد فرزندش به دنیا آمد. او از یک سو بیتاب دیدن پسرش بود و از سوی دیگر زیر حکم قصاص قرار داشت. اولیای دم حاضر شدند به جای اجرای حکم، دیه دریافت کنند. اما تامین دیهای که آنها خواسته بودند در توان خانواده متهم نبود. همسر متهم در اینباره به همشهری میگوید: «سال99 بود که با خانمی که خودش را وکیل معرفی میکرد آشنا شدیم. او بعد از مدتی گفت میتواند از اولیای دم رضایت بگیرد اما در قبال این کار 150میلیون تومان دستمزد میگیرد. ما هم موافقت کردیم و او کارش را شروع کرد. این زن که چند مرتبه با یکی از افراد بانفوذ شهر به خانهمان آمده بود، گفت اولیای دم برای رضایت دادن 4میلیارد تومان میخواهند. در چند مرحله یک میلیارد و 150میليون تومان از ما گرفت و گفت بقیه پول را هم خودش از طریق خیرین میدهد اما بعد ناپدید شد و فهمیدیم کلاهبردار است.»
این زن ادامه میدهد:« اولیای دم هر روز پیغام میدهند که حکم را اجرا میکنند و حالا هم تا اسفندماه به ما فرصت دادهاند 4میلیارد تومان فراهم کنیم و اگر نتوانیم این کار را انجام دهیم حکم اجرا میشود. همسرم در زندان شرایط بدی دارد و این در حالی است که ما فقط حدود یک میلیارد تومان داریم و در این شرایط اگر پولی را که از ما کلاهبرداری شده داشتیم امید بیشتری برای گرفتن رضایت داشتیم اما حالا هیچچیز معلوم نیست و تلاشهایمان برای دستگیری وکیل قلابی هم به جایی نرسیده است. از افرادی که توانایی دارند درخواست کمک دارم. ما هم پول پرداخت کردهایم و هم قرار است شوهرم قصاص شود. اجازه ندهید پسرم یتیم شود.»
نمونهای دیگر
نمونه دیگر کلاهبرداری از خانواده محکومان به قصاص به پروندهای مربوط میشود که رسیدگی به آن از 10سال قبل ادامه دارد. در این پرونده پسر جوانی مفقود شد و پیکر بیجانش مدتی بعد در جنوب تهران کشف شد. کارآگاهان پلیس در کوتاهترین زمان ممکن از این پرونده رازگشایی کرده و عامل جنایت را دستگیر کردند و مدتی بعد متهم به قصاص محکوم شد. در این بین نزدیکان محکوم به هرقيمتی قصد داشتند او را نجات دهند اما در این میان در دام چند کلاهبردار گرفتار شدند. برادر محکوم در اینباره میگوید: «چند واسطه سراغ مان آمدند و گفتند اگر پول خرج کنید برادرتان نجات پیدا میکند. ما هم که دستمان از همه جا کوتاه بود قبول کردیم و در چند مرتبه حدود 800میلیون تومان به آنها دادیم. میگفتند در دستگاه قضایی نفوذ دارند و میتوانند مسیر پرونده را تغییر دهند اما مدتی بعد از اجرای احکام تماس گرفتند و گفتند برای اجرای حکم قصاص برادرم وقت تعیین شده است. این در حالی بود که واسطهها پول را گرفته و دیگر به تماسهایمان جواب نمیدادند.» او میگوید: «با هزار و یک واسطهای که سراغ اولیای دم فرستادیم آنها راضی شدند تا به جای اجرای حکم دیه دریافت کنند اما مبلغی که آنها برای دیه اعلام کرده بودند در توانمان نبود. شاید اگر پولی را که به افراد شیاد داده بودیم داشتیم میتوانستیم رضایت اولیای دم را جلب کنیم اما حالا دستمان خالی است.»
مکث
به هر کسی اعتماد نکنید
مریم کارگر دستجردی، از افراد خیری است که تاکنون در چندین پرونده قتل برای صلح و سازش پیشقدم شده و توانسته واسطه بخشش افراد محکوم به قصاص زیادی شود. او درباره ماجراي کلاهبرداری از خانواده زندانیان، بهخصوص افراد محکوم به قصاص میگوید: «معمولا در پروندههایی که قرار است دیه پرداخت شود یک شماره حساب متعلق به دادگستری اعلام میشود. یا اینکه شماره حسابی که قرار است دیه به آن واریز شود فقط قابلیت واریز دارد و با دستور قضایی مسدود میشود تا اینکه هیچکس نتواند از این پول سوءاستفاده کند.» او ادامه میدهد:« معمولا در پروندههای قتل که منجر به صدور رأی قصاص میشود خانواده و نزدیکان محکوم همه تلاششان را انجام میدهند تا عزیزشان را نجات دهند و در این بین اگر مراقب نباشند ممکن است در دام افراد شیاد گرفتار شوند.» او در ادامه میگوید:« امیدوارم چنین حوادث تلخی اتفاق نیفتد اما اگر اولیای دم نظرشان به بخشش است دیههای سنگین تعیین نکنند.»
شگردهای کلاهبرداری از خانواده زندانیان
فقط خانواده زندانیان محکوم به قصاص و اعدام نیستند که طعمه افراد شیاد قرار میگیرند؛ کافی است افراد شیاد متوجه نیاز خانواده زندانیان شوند تا برایشان دام پهن کنند. دراین دادهنما به بعضی از مهمترین شگردهای کلاهبرداران برای سرکیسه کردن خانواده زندانیان میپردازیم.
جعل دادنامه
«یکی از کارمندان دادگاه فامیل من است و میتواند حکم آزادی صادر کند» این هم یکی دیگر از دروغهایی است که افراد شیاد از آن برای فریب خانواده زندانیان استفاده میکنند. آنها در ادامه با ارائه دادنامهای که جعلی است وانمود میکنند توانستهاند حکم آزادی را از دادگاه بگیرند و در قبال این کار پولهای کلانی میگیرند اما در ادامه معلوم میشود همه این کارها ترفندی برای کلاهبرداری است.
خیرهای قلابی
افرادی که به زندان میافتند معمولا سرپرست خانواده هستند و در این شرایط اعضای خانوادهشان بیپناهتر از قبل میشوند. در چنین مواقعی افراد شیاد در پوشش فردی خیر و برای کمک جلو میآیند. یکی از شگردهای آنها این است که برای این خانوادهها کمک جمع میکنند اما درنهایت پولهای جمع شده را به جیب زده و یکباره ناپدید میشوند.
وثیقه جعلی
مقام قضایی برای آزادی بعضی از زندانیان قرار وثیقه صادر میکند و چون خانواده بعضی از آنها وثیقه در اختیار ندارند بهدنبال وثیقههای اجارهای میروند. غافل از اینکه این وثیقهها معمولا جعلی است و نهتنها زندانیشان آزاد نمیشود بلکه پولی که به وثیقهگذار پرداخت کردهاند نیز هدر میرود.
فرد با نفوذ
«من در دستگاه قضایی نفوذ دارم و میتوانم رأی را به نفع تو بگیرم.» این ادعای دروغین افراد شیاد است که با آن تلاش میکنند اعتماد خانواده زندانیان را که مستاصل شده و نیاز به کمک دارند جلب کنند. این افراد معمولا وانمود میکنند نفوذ زیادی در پلیس و دستگاه قضایی دارند و هر کاری از آنها ساخته است؛ اما واقعیت این است که آنها یک کلاهبردار حرفهای هستند.
گرفتن رضایت
کلاهبرداران معمولا مقابل مجتمعهای قضایی پرسه زده و طعمههایشان را انتخاب میکنند. یکی از ترفندهای آنها برای فریب دادن زندانیان و خانوادههای آنها این است که میگویند میتوانند رضایت شاکی پرونده را جلب کنند. آنها با این شگرد از خانواده زندانی مبلغ کلانی میگیرند اما بعد از آن یکباره ناپدید میشوند.