یکتا فراهانی؛ روزنامهنگار
مهاجرت و دوری میتواند بهعنوان یکی از آسیبهای اجتماعی مشکلات زیادی به دنبال داشته باشد؛ ازجمله مشکلات روانشناختی. دکتر حمیده نقیبی، رواندرمانگر و استاد دانشگاه درباره پدیده مهاجرت میگوید: این امر اتفاق جدیدی نیست که فقط این روزها شاهد آن باشیم. این فکر که میتوان جای بهتری برای زندگی یافت همیشه و از قدیمالایام همراه آدمیان بوده و در طول تاریخ بشر هم به شیوههای متفاوت جریان داشته است.
مهاجرت پدیده پیچیدهای است که با زمان، فرهنگ و شرایط اقتصادی در ارتباط است و افرادی که مهاجرت میکنند به امید زندگی بهتر دست به این انتخاب میزنند. آنها ریسک جدایی از خانواده، وطن و دلبستگیهایشان را به جان میخرند تا در جایی که به آن تعلق ندارند زندگی بهتری را رقم بزنند، اما در پس این تصمیم فراگیر که از سر ناامیدی و ناچاری تبدیل به یک انتخاب جمعی شده است، بدون درنظرگرفتن موفقیت یا عدمموفقیت حاصل از این تصمیم، چه بلایی بر سر روان آنان که میروند و آنان که میمانند میآید؟به گفته این استاد دانشگاه، از لحظهای که فرد نخستین افکار برای مهاجرت از ذهنش میگذرد، سوگواری شروع میشود؛ هم برای خود فرد و هم برای اطرافیانش.
این فرایند بهتدریج با احساس ممتد و ادامهداری از فقدان و از دست دادن همراه میشود. اما در اوج از دستدادن نیز فکرِ بهدستآوردن زندگی بهتر در جایی ناشناخته باعث میشود تردیدها و اضطرابها پس رانده شوند و بعد از اینکه مهاجرت با موفقیت پشتسر گذاشته شد، به محض ورود به مقصد جدید و رفتن به سمت برنامههای ذهنی پیشبینی شده، یکییکی به هوشیاری باز میگردند.دکتر نقیبی میگوید بعد از مهاجرت، تصورات شیرین مهاجرت در مقصد با چالشی سخت به نام تنهایی و دلتنگی همراه میشود.
از طرفی، فاصله مکانی و عدمدسترسی راحت به خانواده، اضطراب ازدست دادن عزیزان را نیز نمایان میکند. فشارهای تحمیل شده محیط جدید و شوک فرهنگی آن، همچنین ورود به محدوده زبانی بیگانه، فرد را در معرض مشکلات روانشناختی مانند افسردگی و اضطراب قرار میدهد.
بهگفته این رواندرمانگر، مهاجرت برای افرادی که عزیزشان را بدرقه میکنند نیز به تجربهای مثل مرگ میماند؛ مرگ او در جهان آنها و متولد شدنش در جهانی جدید و این به نوبه خود اضطرابآور و سوگآور است. سوگ به معنای غم، اندوه، مصیبت، ماتم و عزا در برابر مرگ است و هرگونه فقدانی نوعی مرگ محسوب میشود؛ چه از بین رفتن یک رابطه بر اثر مهاجرت باشد و چه از دست دادن شغل، فاصله جغرافیایی از خانواده یا هر چیزی که فرد، دلبسته آن است و بخشی از هویتش را میسازد.
مهاجرت با روان ما چه میکند؟
در همینه زمینه :