بعد از مداوای بیماران، حال خوب کادر درمان قابل توصیف نیست. وقتی بیماری با حال خوب از آیسییو یا بیمارستان مرخص میشود، برای کادر درمان لحظاتی خوشحالکننده است و بارها در جمع خودشان از این خاطرات شیرین یاد میکنند. سمیه عبداللهی یکی از همین پرستاران است که از خاطرات خوب دوران خدمتش تعریف میکند: «مثلا وقتی کودکی شب تا صبح در بخش آیسییو بستری شده و ممکن است 7تا 8بار دچار ایست قلبی شود، همه کادر درمان تلاش میکنند تا او به زندگی برگردد و وقتی حالش خوب میشود آنچنان لذتبخش است که وصفنشدنی است. زمان شیوع کرونا و همان اوایل، خانم جوان بدحالی در بیمارستان بستری شدهبود. همسرش پشت در اورژانس مانده و بسیار مضطرب و نگران بود. میگفت ما دو بچه کوچک داریم و تو را به خدا به همسرم کمک کنید تا حالش خوب شود. البته کادر درمان تمام تلاششان را میکردند، اما این پدر بسیار مستاصل شده بود. واقعا حال همسرش بد بود. یادم هست همه کادر درمان تلاش کردند و آن خانم با حال بهتر و شرایط بهتری به بخش منتقل شد. آنقدر همه ما خوشحال بودیم که قابل توصیف نیست و به او میگفتیم بیشتر مراقب باش و باید خدا را شکر کنی که به زندگی برگشتی. این لحظات قابل توصیف نیست و خاطرات خوشش همیشه با ماست.»
کادر بهداشت و درمان در ایام خاص و مناسبتهایی همچون شبهای قدر، تاسوعا، عاشورا و... درحالیکه همه مردم در حال به جاآوردن مناسک و اعمال و مناجات هستند، مشغول رسیدگی به بیماران هستند. عبداللهی میگوید: «شاید خودمان و خانوادههایمان دچار گرفتاری باشیم یا مشکلاتی داشته باشیم، اما رسیدگی به بیماران در اولویت کار ما قرار دارد. به هر حال این موضوع جزو شرایط شغلی ماست، اما خوشحالی بیماران و احساس رضایتمندی آنها، همه خستگیها را برای ما جبران میکند. خیلی سال پیش ساعت 4صبح پدری با بچهاش به بیمارستان آمدند. پسرش حدود 12ساله بود و علائم سرماخوردگی و کسالت جزئی داشت. معاینه و داروهای لازم برای او تجویز شد. هنگام خروج با خبر شدیم بیمار دچار ایست قلبی شده و وقتی برسر بیمار رفتیم متوجه شدیم پدر این پسر است. در بیماران قلبی زمان طلایی خیلی مهم است و این پدر در همان اورژانس دچار حمله قلبی شده بود و بلافاصه تحت درمان قرار گرفت. دوران نقاهت خود را گذراند و از بیمارستان ترخیص شد و ماه بعد برای ویزیت به بیمارستان مراجعه کرد. بهدلیل تعدد بیماران اغلب چهره آنها را به یاد نمیآوریم. هنگامی که خواستم نوار قلب او را بگیرم، رد دستگاه شوک را روی سینه او دیدم و وقتی پرسیدم، ماجرای ایست قلبی را تعریف کرد و او را به یاد آوردم. آن لحظه خیلی خوشحال شدم که سلامتی خود را بهدست آورده و این توفیق را داشتهام که در نجات یک انسان کمک کنم. باور کنید خستگی آن شیفت از تنم بیرون رفت. »
سمیه عبداللهی، پرستار:
حال خوب بیماران حال خوب ماست
در همینه زمینه :