سر و کله زدن خبرنگار همشهری محله با دلالان قرص و آمپول در ناصرخسرو
نسخهپیچهای خیابانی
امین رحیمی| خبرنگار:
منطقه 12
ناصرخسرو یکی از قدیمیترین خیابانهای پایتخت است. خیابانی در محله پامنار که در طهران قدیم ناصریه نام داشت و به دلیل میزبانی از شمسالعماره و دارالفنون بخشی از هویت تاریخی تهران محسوب میشود. این خیابان که از میدان امام خمینی(ره) (توپخانه سابق) تا خیابان 15خرداد (بوذرجمهری سابق) امتداد دارد، میزبان نخستین داروخانه و چاپخانه تهران بود و امروزه نیز بورس لوازم آرایشی و بهداشتی، تجهیزات پزشکی و همچنین مواد شیمیایی و آزمایشگاهی است. و عجیب اینکه با این همه سابقه و میراث فرهنگی شهرت این خیابان به بازار غیرقانونی فروش دارو در آن است.
بازاری سمج که چند دهه است خیابان ناصرخسرو را به بزرگترین داروخانه ایران تبدیل کرده است؛ داروخانهای با هزار و یک دردسر برای جان و سلامت پایتختنشینان. هر دارویی که مشتری دنبالش بیاید اینجا پیدا میشود. حتی اگر اسمش را هم نداند فقط باید بگوید دارو را برای چهکاری میخواهد. آش شور شده و معروف است که در ناصرخسرو مرگ هم میفروشند!
ضلع جنوب میدان توپخانه از سر بابهمایون تا ناصرخسرو ردیف ایستادهاند. 20 نفر بیشترند و برای هر رهگذری زمزمه میکنند: دارو... دارو...
چند دقیقهای زیرنظر میگیرمشان. استراحتگاهشان محوطه چمن وسط میدان است که چند نفرشان همانجا دراز کشیدهاند و چرت میزنند. مخفیگاهشان هم لای بوتهها و میان شاخ و برگ درختان وسط میدان است. شاید در حفرههای زمین هم مخفیگاههایی داشته باشند. 2 دقیقه طول نمیکشد که دارو را به دست مشتری برسانند و پولش را هم بگیرند. گویا ترامادول روی بورس است و خیلیها برای آن میآیند.
در خیابان ناصرخسرو تعدادشان خیلی بیشتر است و از همان اول خیابان در گروههای چند نفری ایستادهاند. بیشترشان در پیادهرو عریض ضلع شرقی خیابان زیر سایه درختان یا روی نیمکتها پاتوق کردهاند. مثل یک مشتری معمولی حین گذر با صدای آهسته از یک نفرشان میپرسم ترامادول خارجی داری؟ و میگوید چقدر میخواهی؟ مرد جوانی است سی و چند ساله. میایستم به صحبت.
ـ از اون نارنجیهاش میخوام.
ـ نارنجی نیست، قرمزه. سفید هم داره.
ـ قرمزهاش کجاییه؟
ـ انگلیسیه دیگه.
ـ چنده؟
ـ ورقی 10 هزار. ولی اگر یه جعبه 100 تایی بخواهی 70 میدم بهت.
بهانه میگیرم که نارنجیاش را میخواهم و اصرار میکند که نارنجی ندارد که. میگویم بگذار بگردم اگر پیدا نشد باز میگردم. رهایم نمیکند و چند قدمی دنبالم میآید و باز اصرار دارد که: بابا نارنجی ندارد اصلاً. میداند مشتری که برود دیگر بازنمیگردد و در این بازار رقیبانش مشتری را از چنگش میقاپند. همینطور هم هست. چندمتر جلوتر از یکی از فروشندگان میپرسم از ترامادول قویتر چی داری؟ و پاسخ میدهد هرچی بخواهی؛ ترامد، بایومادول.
همین جا باش، جایی نرو
فروش ترامادول در ناصرخسرو در حالی رونق دارد که این دارو جزو داروهای شبه مورفین است. ترامادول برای تسکین درد تجویز میشود ولی به دلیل ایجاد احساس سرخوشی متأسفانه مصرف تفریحی آن بهویژه نزد نوجوانان بسیار رایج است.
داروهای ناصرخسرو فهرست بلندبالایی دارد؛ احتمالاً مفصلتر از هر داروخانهای در تهران. هر دارویی قاچاق یا ممنوع باشد یا هر دارویی که بخواهی بدون نسخه بخری اینجا باید دنبالش بگردی. برای اینکه سر از کار داروفروشان دربیاورم روی یک تکه کاغذ با حروف انگلیسی یک کلمه من در آوردی نوشتهام و به یکی از آنان نشان میدهد و میگویم این را میخواهم.
به زور حروف را میخواند و چون نمیداند چیست، میپرسد: «برای چیه این دارو؟» میگویم: «قرص اعصابه. خیلی قویه.» و اصلاً نمیپرسد برای چه میخواهی. همکارش را صدا میزند و او هم چنین قرصی ندارد و نمیداند چیست. میگوید بگذار از دکتر! بپرسیم و رفیقشان را صدا میزنند که بیاید. دکتر کمی فکر میکند و چیزی یادش نمیآید. میپرسد: «چنده این؟ میدونی؟» و میگویم جعبه 12 تاییاش حدود 800 هزار. چشمش میدرخشد. میگوید همینجا باش جایی نرو برایت پیدا میکنم. برگه کاغذ را از دستم میگیرد و میرود. چندمتر آنطرفتر به جمعی چند نفره از همکارانش میپیوندد و پرسوجو میکند.
شماره بده!
در فرصتی که دکتر با همکارانش مشورت میکند داروفروشان را به حرف میگیرم. میگویم این دارو را نیاز دارم و اگرگیر نیاورم چه باید بکنم؟ و میگویند اگر هم نباشد مشابهاش را گیر میآوریم برایت، حتی اگر بیعانه بدهی از خارج میآوریم. یکیشان میپرسد «کجاییه؟» میگویم «آلمانی». میگوید: «اسمشو درست نوشتی؟» و بعد دوباره میپرسد: «برای چیه؟ خوابآوره؟» میگویم: «آره دیگه، آرامبخشه. برای اعصاب و روانه.» بعد پیشنهادهای جایگزین پشت سر هم ارائه میشود. داروهایی را نام میبرند که اغلبشان به واژه پام ختم میشوند مثل فلورازپام. میگویند قویتر هم اگر میخواهی آموباربیتال یا هگزوباربیتال یا زولپیدم. داروی ضد افسردگی هم دارند؛ سیتالوپرام و سرترالین. یک نفرشان مدام سؤال پیچم میکند و به گمان اینکه پول زیادی همراهم است رگباری پیشنهاد میدهد. وسط حرفهایش هم میگوید: «اگر قرصی میخواهی که بیهوش بشوی و کلاً دیگر یادت نیاید چه اتفاقی افتاده حالا خودت یا دیگری، اونم دارم!»
نقشهام زود نقش بر آب میشود. چون در جمع داروفروشان یک نفر با اینترنت گوشی موبایلش نام دارو را جستوجو میکند و معلوم میشود چنین دارویی وجود ندارد. دکتر باز میگردد و بهانه میآورم که شاید اسمش را اشتباه نوشتهام. میگویند شماره بده که اگر دارو را گیر آوردیم زنگ بزنیم. چون شنیدهام که اینترنتی و تلگرامی هم دارو میفروشند، میپرسم سایت یا کانالی ندارید و معلوم میشود قبلاً چند نفر داشتهاند اما همهشان مسدود شده است. شمارهام را نمیدهم و مشکوک میشوند. جوری نگاه میکنند که یعنی برو، اینجا نباش!
داروهای فاسد و تقلبی
انتهای خیابان از یک نفر سراغ قرص سقط جنین را میگیرم و چون نام دارو را نمیدانم دو سه تا سؤال میپرسد و بعد معلوم میشود این قرصها انواع مختلف دارد و میزان و نحوه مصرف هم متفاوت است. قرصها هریک عددش از 120هزار تا 300 هزار تومان است. آمپولش هم 400 هزار تومان. ولی میگوید آمپول خطرناک است و خودش ندارد و باید برایم از همکارش بگیرد. از دست این یکی سختتر از دیگران خلاص میشوم؛ فرار میکنم. از دو نفر از مغازهداران خیابان درباره داروفروشان میپرسم. چون خودم را معرفی میکنم که خبرنگارم هیچ حرفی نمیزنند.
آخر سر یک مغازهدار جوان را حوالی کوچه مروی پیدا میکنم که به شرط فاش نشدن هویتش فقط چند جمله میگوید: «اینجا یک وضعی است که خدا میداند. به چند نفرشان گفتهام این نانی که شما میخورید حلال نیست. اینها هم خیلیهایشان بدبختند و روزی چند ده هزارتومان بیشتر درآمد ندارند. البته برخیها هم میلیونی درآمد دارند. داروهای فاسد و تاریخ گذشته و تقلبی هم زیاد میدهند دست مردم. به همه جا هم وصلند؛ از داروخانه گرفته تا توزیعکننده و واردکننده و قاچاقچی و کارخانههای داروسازی و دلالها و بیمارستانها. دارویی نیست که نداشته باشند. سیانور هم دارند.» و البته اصرار دارد که این آخری را شوخی کرده است. ناگفته نماند پس از ممنوعیت فروش قرص برنج از سال 1385 به دلیل استفاده از آن برای خودکشی، ناصرخسرو تنها جایی بود که قرص برنج در آن پیدا میشد.
شناسایی انبارهای بزرگ دارو
داروفروشان در خیابان ناصرخسرو چند دهه است که حق آب و گل برای خودشان قائلند. فعالیتشان هم بیدردسر نیست و چه دردسری بالاتر از اینکه با جان و سلامت انسانها سوداگری میکنند. «محسنشفیعی» شورایار محله پامنار فعالیت داروفروشان در این خیابان را پدیدهای تلخ معرفی میکند و میگوید: «حدود 200 تا 300 نفرند و اغلبشان قدیمی بازار هستند. انبارهایشان هم در خانههای قدیمی اطراف خیابان ناصرخسرو است. برخی هم داروها را در میان شمشادهای بوستانها و خیابانها جاسازی میکنند. انبارهای بزرگ دارو هرچند وقت یکبار توسط پلیس جمعآوری میشود. از جمله اینکه حدود یک ماه پیش شنیدم یک انبار غیرمجاز شناسایی و جمعآوری شد. ولی داروفروشان به فعالیتشان ادامه میدهند و کارشان تعطیلبردار نیست.» در ادامه هم میافزاید: «هر دارویی کهگیر نمیآید در ناصرخسرو دنبالش میگردند. سؤال اصلی این است که چرا اصلاً باید دارویی نایاب باشد؟»
عرضه و تقاضا
مقابله قانونی با فعالیت داروفروشان در خیابان ناصرخسرو سابقهای طولانی با فراز و نشیب بسیار دارد اما به جایی نرسیده است. نخستین بار سال 1376 طرحی جامع برای جمعآوری بازار داروفروشی در این خیابان تصویب شد که به نتیجه نرسید و فقط با اقدامات مقطعی و ضربتی پیگیری میشد. سال 1384 نیز طرحی ضربتی با پوشش رسانهای گسترده برای دستگیری و جمعآوری داروفروشان اجرا شد. ولی باز هم پس از مدتی کوتاه روز از نو و روزی از نو! امروزه هم مدام طرحهایی از طریق حضور مستمر پلیس و گشتهای شهرداری در این خیابان اجرا میشود ولی گویا هماهنگیهای کافی میان نهادهای مسئول وجود ندارد تا کار به نتیجه برسد. مهمترین مشکل اینکه شبکهای برای توزیع غیرمجاز دارو شکل گرفته است و بالطبع تا هنگامی که برخی داروها کمیاب باشند یا مشتریان دنبال داروهای مجاز یا غیرمجاز باشند فروشندگان دارو هم خواهند بود و آشکارا یا پنهان داروها را به دست مشتری میرسانند.
در اینباره نکته مهمی که دکتر «حسین قرائتی ستوده» مطرح میکند به عرضه و تقاضای دارو مربوط میشود. وی که استاد دانشگاه و دانشآموخته رشته روانشناسی با گرایش اعتیاد است نشت دارو از سیستم بهداشتی و درمانی جامعه و فروش آزادانه داروهایی نظیر ترامادول را یک مشکل بزرگ میداند و میگوید: «توزیع غیرمجاز دارو یک معضل جدی است. حتی در برخی داروخانهها ترامادول خیلی عادی فروختــه میشود. بخشی از داروهایی هم که بهصورت غیرمجاز در ناصرخســرو به فروش میرسـد از سیستم دارویی کشور به روشهای غیرقانونی خارج شده است. اما همه مشکل این نیست.
درباره فروش غیرمجاز دارو تقاضا مهم است که به عرضه به هر روشی چه مجاز چه غیرمجاز منجر میشود. در این حوزه به فرهنگسازی نیاز داریم. باید درباره مصرف دارو و نحوه تهیه آن یک فرهنگسازی عمومی انجام شود.» وی دراینباره به معضل رواج مصرف خودسرانه دارو و همچنین تجویز خودسرانه دارو اشاره میکند که در جامعه ما رفتاری عرفی محسوب میشود. علاوه بر آن معتقد است باید افراد جامعه از نظر فرهنگی آموزش ببینند که دارو را از منابع رسمی و مجاز تهیه کنند. چون داروهای تقلبی در چرخه توزیع غیرمجاز زیادند و به سلامت مصرفکنندگان لطمه میزنند.