از زمین صاف تا دشمنان داخل خیمه
کارلوس کیروش در نشست خبری پیش از بازی ایران و پرتغال، بار دیگر از اتفاقات رخ داده در بازی با اسپانیا انتقاد کرد و به سیستم ویدئوچک یا کمکداور ویدئویی یورش برد. او البته اینبار برای انتقال پیامش از یک مثال عجیب درمورد «بارداری» هم استفاده کرد که سر و صدای زیادی راه انداخته. بهطور کلی کیروش علاقه زیادی به فضای تمثیل و طعنه و کنایه دارد و در حرفهایش از ضربالمثلهای فراوانی هم استفاده میکند. بخشی از جملات قصار مربی پرتغالی طی 7سال گذشته را مرور میکنیم.
«در ایران هر وقت هواشناسی بگوید هوا آفتابی است، من چتر برمیدارم»؛ این اولین جمله قصار کارلوس کیروش در نخستین ماههای حضور او در ایران بود. جملهای که علاوه بر طنز تلخش، آشکارا نشان میدهد کارلوس از همان ابتدا فهمید با چه سیستم پرحفرهای طرف است و طبیعتا در پارهای از اوقات بهدنبال تامین منافع خودش از مسیر همین حفرهها رفت. او فهمید در ایران خیلی چیزها سر جای خودش نیست و بعدا بدش نیامد که از این اتفاق به سود خودش هم استفاده کند، مثل وقتی که زیر بار پرداخت مالیات دستمزدش نرفت.
«آدم نباید در ظرفی که غذا خورده، آب دهان بیندازد»؛ کلا ضربالمثلهای مورد علاقه کیروش کمی چندشآور است. او تا به حال بارها از این مثال استفاده کرده که معروفترین نمونهاش در برخورد با مهدی رحمتی و هادی عقیلی بوده. آن اوایل که کریمی با وجود دعوا با کارلوس و جدایی از تیمملی سکوت کرده بود هم کیروش چندبار از این ضربالمثل به سود جادوگر استفاده کرد.
«به آنهایی که تلاش میکنند مردم را فریب بدهند توصیه میکنم قصه ملانصرالدین و تعمیر سقف خانهاش را بخوانند»؛ کیروش یک بار این جمله را در خلال یکی از بیانیههای تند و تیز همیشگیاش گنجاند. در حالی که در خود ایران هم خیلی از مردم با این قصه آشنا نیستند، کیروش نشان داد اگر لازم باشد برای زخم زبان زدن به دشمنانش از غنای ادبیات فارسی هم استفاده میکند! خلاصه داستان مورد اشاره هم این است که ملا نصرالدین برای تعمیر سقف خانهاش مصالح را بار الاغ کرد، اما بعد از اتمام کار، الاغ ملا آنقدر روی سقف بالا و پایین پرید که دوباره سقف را خراب کرد. نهایتا ملا نتیجه گرفت آدم نالایق اگر آن بالا هم برود، همه چیز را به هم میریزد. حالا شما فکر کنید این قصه را چطور به پرتغالی برگرداندهاند و به این قشنگی به کیروش فهماندهاند!
«بهتر است هزار دشمن بیرون از خیمه داشته باشیم، تا اینکه یک دشمن را داخل خیمه ببینیم»؛ این یک ضربالمثل عربی است که کیروش در هیاهوی مربوط به افشای جزییات قرارداد گرانقمیتش با فدراسیون فوتبال از آن استفاده کرد. آن زمان گفته میشد احتمال بازبینی قرارداد کیروش وجود دارد و این مساله طبق معمول او را عصبانی کرده بود.
«بحث کردن با کسانی که هنوز فکر میکنند کره زمین صاف است، فایدهای ندارد»؛ طعنهای دیگر از بیشمار کنایههای کیروش به منتقدانش در این سالها.
«در پرتغال مثلی داریم که میگوید وقتی آب رودخانه از زیر پل گذشت، دیگر کار تمام شده»؛ در همین راستا ما هم در ایران میگوییم: آب رفته به جوی بر نمیگردد. کیروش به دفعات از این ضربالمثل برای اعتراض به از دست رفتن فرصت آمادهسازی تیمملی استفاده کرده است.
«آدمی نیستم که کفش مسئولان را ماچ کنم»؛ شما هر 6ماه یک بار یک لبخند ساده بزن و جواب سلام ملت را بده، ماچ کردن کفش پیشکش!
«داستان ویدئوچک مثل این است که از یک خانم درباره بارداریاش سوال کنید، اما او در پاسخ بگوید کمی حامله هستم و کمی هم حامله نیستم»؛ شاید در زبان و گویش پرتغالی، این یک مثال خوب و روشنگر برای تفهیم یک موضوع به مخاطب باشد، اما ما که نفهمیدیم کیروش چه گفت؟ حالا نمیشد استاد از یک مثال شسته رفته و تمیزتر برای رساندن منظورش استفاده کند؟