• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
چهار شنبه 24 آبان 1402
کد مطلب : 209210
+
-

آب و آتش نسبتی دارند جاویدان

انیمیشن «اِلِمِنتال» داستان شناخت خود در عین احترام گذاشتن به ریشه‌هاست

آب و آتش نسبتی دارند جاویدان

انیمیشن «اِلِمِنتال» یا «اصلی» داستان ساده‌ای دارد، اما مثل همه انیمیشن‌های پیکسار این شخصیت‌ها هستند که با قدرتی که از خواست‌ها و تمناهایشان می‌گیرند بر موانع و مخالفت‌ها غلبه می‌کنند و لذت غلبه اراده بر جهان را به تماشاگر می‌چشانند. با اینکه مدتی از اکران این انیمیشن می‌گذرد، اما اثرگذاری و سرگرمی‌کنندگی آن ما را قانع کرد که «انیمیشن ماه» این شماره را به آن اختصاص دهیم.

داستان از چه قرار است؟
داستان در جهانی می‌گذرد که عناصر طبیعت شامل آب، آتش، باد و خاک در محدوده‌های مختص به‌خود زندگی می‌کنند. اما 2 عنصر آتش به نام‌های برنی و سیندِر لومِن در جوانی برخلاف خواست پدر برنی از شهر خودشان به شهر الِمِنت مهاجرت کرده‌اند و فروشگاهی با عنوان فایرپلِیس راه انداخته‌اند. برنی و سیدنی دختری به نام اِمبِر دارند که برنی دوست دارد بعد از بازنشستگی‌اش اداره آن را بر عهده امبر بگذارد. نشت آب در زیرزمین فروشگاه باعث می‌شود بازرسی به نام وِید ریپل که یک عنصر آب است، پایش به فروشگاه باز شود. او باید لوله‌کشی معیوب فروشگاه را به عنصر هوا (باد) گزارش کند که باعث تعطیلی آن خواهد شد. امبر دنبال وید می‌رود تا شاید بتواند او را منصرف کند. آشنایی وید و امبر با دلبستگی توأم می‌شود و آنها برای اینکه بتوانند در کنار یکدیگر باشند هم با مخالفت برنی مواجه هستند و هم حضورشان در کنار هم ممکن است باعث به خطر افتادن جان‌شان شود.

انیمیشن با کهن‌الگوی سفر قهرمان
همچون اغلب انیمیشن‌های موفق و پرطرفدار، «المنتال» هم با استفاده از الگوی سفر قهرمان داستانش را می‌گوید. قهرمان که خودش هم از توانایی‌ها و قدرت‌هایش بی‌خبر است، به انجام ماموریتی که ناممکن به‌نظر می‌رسد فراخوانده می‌شود. ابتدا این دعوت را نمی‌پذیرد ولی بعد به انجام ماموریت قانع می‌شود. در مسیر با مراحلی که از سر می‌گذراند، به شناخت بهتری از خودش و خواست‌ها و امیالش می‌رسد و آزمون را با موفقیت به پایان می‌رساند. این الگو در «المنتال» هم اجرا شده است. اما از بین امبر و وید کدام‌یک سفر را تجربه می‌کند؟ مشخصا امبر. امبر است که با مخالفت خانواده‌اش برای آشنایی با عنصری متضاد مواجه است، امبر است که باید میراثی را به دوش بکشد که علاقه‌ای به آن ندارد؛ امبر است که به‌دلیل علاقه‌اش به برنی نمی‌خواهد با رفتن و امتحان کردن چیزهایی که قلبا دوست دارد، زندگی دیگری را تجربه کند. وید در واقع یاری‎گر است؛ کسی که به کمک قهرمان می‌آید تا به او جرأت و جسارت لازم برای برآمدن از پس مشکلات و سختی‌ها را بدهد.

تیتر از شعر مرحوم مهدی اخوان ثالث است

این خبر را به اشتراک بگذارید