شکارچی زنان و دختران، پشت شمشادها مخفی میشد
نقشه شوم مرد بوکسور برای دختران و زنان ورزشکار
الهه فراهانی-روزنامهنگار
مرد بوکسور، مقابل مجتمع ورزشی معروف در شمال تهران میرفت و پشت شمشادها مخفی میشد تا به زنان و دختران تنها حمله و آنها را قربانی نقشه شوم خود کند.
به گزارش همشهری، چند روز قبل افرادی که از حاشیه اتوبانی در شمال تهران عبور میکردند، صدای فریادهای دختری جوان را شنیدند که از مردم کمک میخواست. دختر جوان پشت شمشادهایی که کنار اتوبان و درست مقابل یک مجتمع ورزشی قرار داشت روی زمین افتاده بود و درحالیکه از وحشت میلرزید و سر و صورتش خون آلود بود مدعی شد که مرد جوانی به وی حمله کرده و او را مورد آزار و اذیت قرار داده و اموالش را دزدیده است. دختر جوان که زخمی شده بود برای درمان به بیمارستان انتقال یافت و گزارش این حادثه به پلیس اعلام شد.
مرد شیطانصفت پس از اجرای نقشه شوم خود فراری شده بود و کارآگاهان برای یافتن سرنخی از وی به تحقیق از دختر جوان پرداختند.
او گفت: شب حادثه پس از آنکه کلاس ورزشیام تمام شد از باشگاه خارج شدم تا خودروی اینترنتی درخواست کرده و به خانه بروم. در حال عبور از حاشیه اتوبان بودم که ناگهان مردی قوی هیکل به من حمله کرد. او که ماسک بهداشتی آبی رنگ داشت، دستانش را روی دهانم قرار داد و تهدید کرد که اگر صدایم در بیاید مرا میکشد. این مرد با تهدید مرا به داخل شمشادها کشاند و با این حال سعی کردم تقلا کنم و خودم را از دست او نجات بدهم اما نشد. حتی در جریان درگیری، او با مشت چندین ضربه به سر و صورتم زد که بهشدت مجروح شدم. مرد بیرحم پس از اجرای نقشه شومش، اموالم را دزدید و فرار کرد.
بهگفته دختر جوان، مرد شیطانصفت چهارشانه، قد بلند و با موهایی کم پشت بود که نشان میداد ورزشکار است.
نقشههای سریالی
با شکایت دختر جوان، پرونده در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و تحقیقات کارآگاهان زیرنظر قاضی محمدرضا صاحبجمعی، بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران برای دستگیری جوان متجاوز آغاز شد. همچنان که بررسیها ادامه داشت، شکایت مشابه دیگری پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت که نشان میداد مرد متجاوز بهصورت سریالی، نقشه شوم خود را اجرا میکند.
دومین شاکی نیز زنی جوان بود که اظهاراتش با شاکی اول تفاوتی نداشت. وی نیز پس از خروج از مجتمع ورزشی معروف در شمال تهران به دام مرد متجاوز افتاده بود. وی با تهدید طعمهاش را به داخل شمشادها کشانده و او را قربانی نقشه شوم خود قرار داده بود.
سرنخ
کارآگاهان مقابل مجتمع ورزشی رفتند و به بررسی دوربینهای مداربستهای که در آنجا وجود داشت پرداختند. متهم در اجرای نقشه اول حواسش را به خوبی جمع کرده و ماسک را از صورتش برنداشته بود اما در جریان شکار دومین طعمه خود با زن جوان که ورزشکار بود درگیر شده و ماسکش پاره شده بود. همین سبب شد تا تصویر وی در دوربینهای مداربسته ثبت شود و تصویر او به دست آید. تیم تحقیق در گام بعدی به سراغ آلبوم مجرمان سابقه دار رفت که مشخص شد متهم سابقه رابطه نامشروع دارد. وی حامد نام داشت و انباردار شرکتی در شمال تهران بود.
با سرنخهای بهدست آمده، مرد متجاوز چهارشنبه گذشته در محل کارش دستگیر شد. وی در بازجوییها به آزار و اذیت زنان و دختران اعتراف کرد اما منکر سرقت شد.
هرچند تاکنون دو نفر از مرد متجاوز شکایت کردهاند اما متهم اعتراف کرده که 6دختر و زن را با این ترفند به دام انداخته است. بررسیها حکایت از این دارد که او افراد دیگری را هم قربانی نقشه سیاهش کرده است. به همین دلیل قربانیان احتمالی میتوانند برای شکایت و شناسایی متهم به شعبه ششم دادسرای جنایی تهران یا اداره شانزدهم پلیس آگاهی مراجعه کنند و مطمئن باشند که هویت و مشخصات آنها به جهت حفظ آبرویشان محفوظ خواهد ماند.
گفت و گو
انگیزه عجیب
متهم میگوید بوکسور حرفهای است و یک شب که با دوستانش دور هم جمع شده بودند، حرفهای عجیب آنها موجب شده تا تبدیل به شکارچی دختران و زنان شود. گفتوگو با او را بخوانید.
چند سال داری؟
34سال.
سابقه داری؟
فقط یک سابقه دارم؛ رابطه نامشروع. برمیگردد به 2 یا 3 سال قبل.
ورزشکاری؟
بله، بوکسور هستم و علاوه بر شرکت در مسابقات زیرزمینی، به کشورهای عربی سفر و در مسابقات شرکت کردهام.
چه شد که یک ورزشکار، نقشه شومی کشید و تبدیل شد به شکارچی زنان و دختران؟
من یک نقطه ضعف دارم و آن هم تحتتأثیر قرار گرفتن در مقابل حرفهای مردم است. بهتر بگویم دهن بین و جوگیر هستم. کافی است یک نفر حرفی به من بزند؛ حتی اگر غلط هم باشد تا مدتها مغزم درگیرش است. میدانم که باید روی خودم کار می کردم اما خب از پسش بر نیامدم.
یعنی تحتتأثیر حرف مردم قرار گرفتی و دختران را به دام انداختی؟
ماجرا اینطور است که چند وقت قبل در یک جمع دوستانه شرکت کردم. من معمولا در مسابقات بوکس بهترین و حرفهای ترینم. میدانم که این موضوع رقبایم را ناراحت میکند و درست همان شبی که دور هم بودیم بچهها گفتند که تو اگر ازدواج کنی تغییر خواهی کرد و دیگر در زندگی نمیتوانی قوی باشی. آنها به شوخی میگفتند که هرچقدر هم من قوی باشم حریف زنها نخواهم شد اما من مردان زیادی را در رینگ بوکس شکست داده بودم. حرفهای آنها مرا تحتتأثیر قرار داد و برای اینکه بهخودم ثابت کنم قوی هستم، نقشه کشیدم تا دختران و زنان را به دام بیندازم. درواقع برای خودم تفریح و سرگرمی هم محسوب میشد!
مواد هم مصرف میکنی؟
نه اصلا. من ورزشکارم. فکر میکنید من دیوانهام؟!
حالا چرا اموال زنان و دختران را سرقت میکردی؟
من سرقتی انجام ندادهام.آنها دروغ میگویند. فقط طعمههایم را مورد آزار و اذیت قرار دادم.
از جزئیات و شگرد نقشهات بگو؟
معمولا برای اجرای نقشههایم پشت شمشادها مخفی میشدم. اغلب مقابل باشگاه یا مجتمع ورزشی معروف کمین میکردم و به محض شناسایی طعمهای به سراغش میرفتم. تمام طعمههایم ورزشکار بودند. وقتی میدیدم دخترها و زنان وحشت کردهاند، احساس رضایت میکردم که توانسته ام آنها را شکست بدهم.
چند نفر را با این ترفند به دام انداختی؟
فکر میکنم 6نفر اما حالا که گیر افتاده ام و باید به زندان بروم بهشدت احساس ندامت میکنم.ای کاش زمان به عقب برمیگشت و من هرگز دست به چنین اشتباه وحشتناکی نمیزدم.