• پنج شنبه 22 آذر 1403
  • الْخَمِيس 10 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 12
دو شنبه 4 دی 1396
کد مطلب : 2087
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/0RVy
+
-

جای مردان سیاست بنشانیم درخت؟

یادداشت
جای مردان سیاست بنشانیم درخت؟

رضا رفیع/ طنزپرداز و مجری تلویزیون:

خیلی خوب است که علاوه بر مردم و مسئولان کشوری، مدیران شهری ما هم اهل شعر و احساس باشند و به‌موقع، گریزی بزنند به صحرای ادبیات! جای دوری نمی‌رود؛ مشکلی حل نشود، لااقل اعصاب آدم که تلطیف می‌شود! کمترین کار در جهت زیباسازی شهر تهران، زیباحرف‌زدن است. ما 8سال یک رئیس‌جمهوری داشتیم که با ادبیات کوچه‌بازاری‌اش کم‌کم داشت از یادمان می‌برد که می‌شود زیبا و دل‌انگیز و بخردانه سخن گفت؛ در کشوری که فردوسی و سعدی و حافظ و مولانا و امثال ما را دارد!

چند وقت پیش، در سی‌و‌یکمین جلسه این شورا که در بحبوحه آلودگی خفن و خفه‌کننده تهران تشکیل شد، محسن‌آقا ـ رئیس محترم شورای شهر تهران ـ با اشاره به موضوع مطرح‌شده آلودگی شدیداللحن هوا و تعطیلی مدارس پایتخت، برای ارائه پیشنهاد در راستای کاهش آلودگی، از شاعر زلال و سبز ایران، سهراب سپهری، مایه گذاشتند و خطاب به اعضای محترم شورای شهر گفتند:

  • جای مردان سیاست بنشانیم درخت
  • که هوا تازه شود...

 

حرف خیلی قشنگی‌است؛ کاش می‌شد عملیاتی‌اش کرد. اگر می‌شد، چه می‌شد! کل مملکت جنگل می‌شد؛ گلستان می‌شد. حالا ممکن است خبرنگاران رسانه‌های جمعی سؤال کنند که چطور می‌شود این کار را کرد؟ پرسش حق همه است؛ جواب‌ندادن هم حق برخی مسئولان! اما خود سهراب، پاسخی می‌دهد که ارائه راهکار است؛ شاهکار است:

  • به خدا ایمان آرید
  • به خدایی که به ما بیلچه داد
  • تا بکاریم نهال آلو

 

یعنی به خدا توکل کنید که این زمین پاک و آسمان آبی دست‌نخورده را دربست تقدیم ما کرد و ما با غفلت و سهل‌انگاری، گند زدیم توش. بس که مسائل دیگری اولویت‌های ما شد و بودجه‌ها به سمتشان سرازیر شد. بحمدالله در دوره‌های ماضی که نمی‌توانستیم پول نفت را نقدی و جیرینگی دریافت کنیم و باید تحریم‌ها را دور می‌زدیم، کلی بیل و بیلچه و دسته‌بیل وارد کشور شد. الان وقتش هست که بیلچه‌ها را برداریم و آستین بالا بزنیم و بکاریم نهال آلو! حالا شما بگو آلبالو... بگو شفتالو... ؛ چه فرقی می‌کند؟ مهم، کاشتن درخت است. همان که سابق در یک نگاه انحرافی به آن، می‌گفتند: نهال امروز، زغال فرداست!

سهراب سپهری، در ادامه عرایض خود، با اشاره به حضور باشکوه مردم در انتخابات پیشین شورای شهر و رأی بالایی که به فهرست امیدبخش دادند تا روی صندلی شورا بنشینند و شهر را سبز کنند، می‌گوید:

  • صندلی داد که رویش بنشینیم
  • و به آواز قمر گوش دهیم
  • به خدایی که سماور را
  • از عدم تا لب ایوان آورد...

 

خلاصه کلام اینکه فقط روی صندلی ننشینیم و به آواز قمر ـ البته با مجوز ارشاد ـ گوش دهیم و از سماور، چای قندپهلو بریزیم و سخنرانی کنیم. به عمل کار برآید، به سخنرانی (یا سخندانی) نیست. از خداوند تبارک و تعالی یاد بگیرید:

  • و به پیچک فرمود:
  • ـ نرده را زیبا کن!

 

قابل توجه سازمان زیباسازی شهر تهران که با چیزهای آرامبخش، شهر را زیبا کند، نه شعارهایی که از صبح تا شب، دارد از تلویزیون پخش می‌شود، و باز ما پول ملت را هزینه کنیم که همان‌ها را در سطح شهر هم تکرار کنیم. و ایضا قابل توجه سازمان محیط‌زیست که شنیدیم در روزهای آلودگی هوا دست به دعاست و منتظر آمدن باد، تا آلودگی هوا رفع شود؛ تا هوا تازه شود!

این خبر را به اشتراک بگذارید