• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
یکشنبه 3 تیر 1397
کد مطلب : 20766
+
-

در انتظار روزهای «حرکات‌موزون‌مزگان»

سیامک رحمانی روزنامه‌نگار

    به نام خدا، ما اول از همه دو تا نکته درباره سردار آزمون بگوییم. اولش این که فحش دادن به بازیکنی که گیرم خوب بازی نکرده یعنی چی؟ اینکه برویم کله‌اش را از روی بیلبورد توی خیابان بکنیم یعنی چی؟ خب این همه راه برای نشان دادن ناراحتی و گله‌مندی هست. خوش ذوق‌ها گیف درست می‌کنند و جوک درست می‌کنند و متلک جور می‌کنند. بی‌سلیقه‌های مثل من می‌توانند غر بزنند و به کی‌روش بتوپند که چرا تعویض نمی‌کنی و یادداشت بنویسند و کامنت بگذارند. اما فحاشی آخر شب در صفحه آزمون کار چه‌کسی می‌تواند باشد؟ یعنی درست وقتی که ملت از خوشحالی ریخته‌اند بیرون و همه صدای پخش خودروهایشان را به آسمان رسانده‌اند و از هر طرف صدای یک ترانه خالتور و شیش‌و‌هشت بیرون می‌آید، چطور ممکن است عده‌ای بروند سراغ ایسنتاگرام و شروع کنند به اهانت به ستاره تیم‌ملی. آقا اینها را باید بدهیم آزمایشگاه ازشان نمونه‌برداری شود ببینیم چه موجوداتی هستند. از کجا آمده‌اند. مگر داریم. 
نکته دوم هم برمی‌گردد به سردار. خب برادر من وقتی خوب بازی می‌کنی و همه هورا می‌کشند و از هر طرف کره‌اسب‌ها به طرفت روان می‌شوند، قشنگ است اما بد بازی کنی و انتقاد کنند بد است؟ فحش‌ها را نمی‌گویم‌ها. بالاخره جنبه‌ات را بیشتر کن. خیر سرمان قرار است چند سال گلزن تیم‌ملی‌مان باشی. اینکه همه‌اش سرت در فضای مجازی باشد و مشغول تفریح باشی و با هر انتقادی جیغت برود هوا که نمی‌شود. ستاره بودن که فقط تعریف و تمجید نیست. ظرفیت داشته باش.
    با یکی از خبرنگارانی که رفته روسیه صحبت می‌کردیم، می‌گفت چشمت روز بد نبیند، یعنی هر کسی را که در عالم فوتبال بشناسی آمده اینجا. یعنی هر کسی که از دم فدراسیون رد شده، از دربان و پارکبان خیابان سئول تا پیک موتوری محل حاج‌آقا همه در روسیه هستند و خوشحال در حال گشت و گذارند. از همه هیات‌های فوتبال و غیرفوتبال تا سازمان لیگ و کمیته‌های فدراسیون همه روسیه‌اند. یکی‌اش کمیته فرهنگی که فقط 15نفر رفته‌اند تا پرچم توزیع کنند. خدا خیرتان بدهد. خب بالاخره پول فوتبال و مملکت است. مملکت هم که وضع‌اش توپ است. دوشواری نداریم. بروند. خرج همه را بدهید ببرید. باید به این دو سه نفری که در تهران مانده‌اند تا از اینجا کار بچه‌ها در آنجا را رتق و فتق کنند نشان رشادت درجه یک ملی داد. البته که جای غصه خوردن نیست. چند ماه دیگر جام ملت‌ها را داریم و اینها هم می‌روند. همه باید بروند. خب وقتی هزاران دلار به پویول می‌دهیم بیاید تهران و حتی به تلویزیون هم راهش نمی‌دهیم، چرا نباید به هموطنان‌مان بدهیم که بروند دنیا را ببینند. هموطن هم یعنی رفقای فدراسیونی و بوقچی و تواشیح. بقیه بمانند توی خانه که دزد به مملکت نزند.
    حرف پویول شد داغ دلمان تازه شد. این که مدیران سیما به خصوص مدیر جوان تازه از راه رسیده دلشان بخواهد یک جوری حال عادل و برنامه‌اش را بگیرند البته قابل درک است. اس‌ام‌اس برنامه ‌اش دارد می‌رسد به 7میلیون، 8میلیون. مگر داریم؟ شاید فردا عادل خواست دوباره از یک جای این فوتبال یا مملکت انتقاد کند؟ باید این همه بیننده داشته باشد؟ این همه پیامک داشته باشد؟ معلوم است که نه. آن هم در شرایطی که جواد و بروبچ در شبکه ورزش آن همه عرق می‌ریزند و توی حرف مهمانان‌شان می‌پرند اما کسی توجه نمی‌کند. پس حال‌گیری حق‌مان است. اما شیتیل پویول برای حضور در برنامه هم زیاد بوده و می‌توانیم بگوییم ریخت و پاش بود. مدیران گفته‌اند مهمان گران‌قیمت خارجی ممنوع. حالا کاری نداریم که مدیران سیما این همه برنامه صد تا یه غاز را با هزینه‌های میلیاردی می‌سازند، دردشان نمی‌گیرد و یکهو سر برنامه پربیننده حالشان بد می‌شود. کاری هم نداریم که پول پویول را همان اسپانسر برنامه می‌دهد که دارد بین مردم خودروپاشی می‌کند. 206‌پاشی می‌کند. حواس‌مان باشد کسی به این اسپانسر گیر ندهد و نخواهد بپرسد که پولش از کجا آمده. که تهش به کجا و چه کسانی وصل است. دوستان عزیز و رسانه‌ها گیرهایتان را به پویول بدهید و به اسپانسر و پول‌پاش‌های سیما و برنامه‌های پرهزینه زاقاراتش کاری نداشته باشید. اینها خیلی گوگولی‌اند. 
    به سلامتی قفل استادیوم‌ها هم باز شد و خانم‌ها هم رفتند کمی بوق زدند و دیدند که خبر خاصی نیست. اما از یک چیزی خیلی خوشمان آمد. این که شورای تامین استان گفته بود پخش فوتبال در استادیوم مشکل ندارد، یعنی استانداری و نمایندگان همه نیروهای انتظامی و نظامی و اطلاعاتی موافقت کرده بودند، دولت و قوه قضاییه و بقیه قوا موافقت کرده بودند، آن‌وقت چند نفر از بروبچ تصمیم می‌گیرند که در را باز نکنند و نمی‌کنند. یعنی این‌قدر آزادی داریم در کشور. کسی به حرف زور گوش نمی‌دهد. کسی باج نمی‌دهد. آفرین به این استقلال رأی. کار به جایی می‌رسد که وزیر کشور و شمخانی و روحانی و نمایندگان مجلس و شهردار و وزیر ورزش همه تلفن می‌زنند تا بروبچ کوتاه می‌آیند و کلید در را می‌آورند. امیدواریم این دفعه رئیس‌جمهور و بقیه قوا، کلید استادیوم آزادی را گرفته باشند و از روی آن کپی کرده باشند تا شاید بعدا باز هم بشود در را باز کرد. هرچند که بروبچ سریع می‌روند قفل را عوض می‌کنند. خیلی زبل‌اند بروبچ. کسی حریف‌شان نیست.
    همه مطلب‌مان شد جام‌جهانی. تا جایمان تمام نشده عرض کنیم که باشگاه‌ها هم کیف می‌کنند در این بلبشوی جام‌. همین‌طور بازیکن می‌خرند و می‌روند و می‌آیند، اصلا کسی حواس‌اش نیست. الان تب جام‌جهانی نبود، خبرنگارها تا داخل جوراب مدیر باشگاه را هم سرک می‌کشیدند خبر پیدا کنند. به رقم قراردادها گیر می‌دادند. خلاصه نمی‌گذاشتند مدیران کارکشته و قبراق ما که مو لای درز کارهایشان نمی‌رود، یک نفس راحت بکشند. بدبختی این است که بازی‌های جام‌جهانی تمام شود، دوباره همه می‌افتند به جان داخلی‌ها. شفر و برانکو را بگو. الان انتظار هواداران هم رفته بالا، تیمی برود توی آسیا دو تا بخورد، پوستش را می‌کنند. بازیکن سوتی بدهد؟ نداریم.
    فردا بازی با پرتغال است. ما ملت ثابت کردیم که همین که تیم‌ملی خوب بازی کند قربانش هم می‌رویم. حالا لازم نیست بروید 3تا بزنید، یکی هم بزنید گل نخورید ما تا 3روز را روزهای «حرکات موزون‌مزگان» اعلام می‌کنیم این خیابان‌ها را روی سرمان می‌گذاریم. البته در کمال آرامش و همکاری با برادران حافظ نظم! فقط یک نکته این که جان مادرتان جوگیر نباشید و دنبال لایی انداختن به په‌په و کاروالیو و رونالدو نباشید. ما قبول‌تان داریم. خدا حفظ‌تان کند.

این خبر را به اشتراک بگذارید