سناریوی تازه برای افسانه هولوکاست
علیالله سلیمی؛ روزنامهنگار
روزهای آینده بیگمان روزهای سرنوشتسازی در نوار غزه و همچنین سرزمینهای اشغالی است؛ چون رژیم غاصب صهیونیستی برای عملیات اخیر و بیسابقه گروههای مقاومت فلسطینی در سرزمینهای اشغالی که همه هیمنه دروغین آن را یکباره فروریخت، واکنشهای گوناگونی از خود نشان خواهد داد که یکی از آنها، متوسل شدن به همان ترفند همیشگی مظلومنمایی است که البته در این خصوص از نام و اعتبار قوم یهود هم نهایت استفاده را خواهد کرد؛ ادعای نادرست و تحریف و اغراقشدهای که در طول تاریخ دستمایه صهیونیستها برای مظلومنمایی در جوامع جهانی بوده و اصولا نطفه این رژیم با همین ادعای دروغین شکل گرفته و در طول تاریخ به نوعی به داد صهیونیستهای غاصب هم رسیده است. شیرینی ساخت ابرروایت دروغین هولوکاست چنان به دهان صهیونیستها مزه کرد که آنها
سال به سال به شاخ و برگ آن افزودند و در هر مقطع تاریخی و هر رویدادی که با ماهیت رژیم صهیونیستی در ارتباط بود و آن را به نوعی تهدید میکرد، با عَلَم کردن پرچم هولوکاست، در پوستین دروغین مظلومنمایی فرورفته و چنان مانور رنگارنگ تبلیغی پیرامون این موضوع راه انداختند که حق و دادخواهی ملت آواره فلسطین به حاشیه رفت و در فرصت طلایی بهدست آمده از قبال این ترفند دروغ همیشگی، دولت و قوای شکستخورده صهیونیستها به بازسازی ابهت پوشالی خود پرداخته و در فرصتی دیگر باز هم به جان ملت دردمند فلسطین افتادهاند؛ بنابر این، در شرایط فعلی که رژیم صهیونیستی سنگینترین شکست خود در طول حدود نیمقرن اخیر را تجربه کرده، دور از انتظار نیست که افسانه هولوکاست یکبار دیگر و حالا با شکل و شمایل و سناریوی تازهای در اتاقهای فکر رژیم صهیونیستی بازنویسی و برای اجرای عمومی آن برنامهریزی و اقدام شود. واقعیت این است که افسانه هولوکاست، با فلسفه وجودی دولت غاصب رژیم صهیونیستی و منافع حیاتی صهیونیسم بینالملل و دولتهای غربی، ارتباطی ناگسستنی دارد و ازاینرو، منطقه ممنوع غرب هم محسوب میشود؛ برای همین قرار نیست در طرح مجدد آن، کسی شکی به دل راه دهد. البته برای نوشتن و اجرای سناریوی تازه با هدف و نیت یادآوری مفهوم افسانه هولوکاست در زمانه معاصر، به فضا، صحنه و کاراکترهای تازه و صدالبته جذاب حتی برای استودیوهای بزرگ فیلمسازی هالیوود در ایالاتمتحده آمریکا نیاز است که صهیونیستها در فراهم آوردن چنین نیاز چندجانبهای برای اهداف تبلیغاتی خود با ژست مظلومنمایی، مهارت لازم را دارند و شکی نیست که همین الان هم در حال ارزیابی و ظرفیتسنجی گزینههایی برای این منظور هستند. یکی از این گزینههای هالیوودپسند که ظرفیتهای تصویری و هیجانانگیزی برای اغوای میلیونها تماشاگر دارد، جشنواره موسیقی در صحرای نقب، واقع در جنوب سرزمین های اشغالی است که در روز حمله برقآسا و غافلگیرانه گروههای مقاومت فلسطینی در مسیر نیروهای مقاومت بوده و به بیان دیگر، افراد شرکتکننده در آن جشنواره سر راه نیروهای مقاومت بودهاند که طبعا خساراتی هم متحمل شدهاند؛ چراکه در یک عملیات نظامی، آن هم از نوع غافلگیرانه که یکی از ضرورتهای آن، بیاطلاعی طرف مقابل است، قرار نبوده به این افراد اطلاع داده شود که از سر راه نیروهای مقاومت که هجوم گسترده و همهجانبهای را علیه اهداف مختلف در سرزمینهای اشغالی شروع کرده بودند، کنار بروند. احتمال دیگر این است که نیروهای مقاومت از تدارک چنین مراسم تفریحی در آن صحرای لمیزرع بهطور کامل اطلاع نداشتهاند؛ بنابر این، هر رویداد و تحرک نظامی که سایه جنگ را هم با خود دارد، حواشی و تبعاتی هم دارد که استفاده سودجویانه و مغرضانه از این حواشی با اهداف تبلیغاتی از سوی یکی از طرفین درگیر، محل مناقشه است و اگر این نوع رفتارهای رژیم صهیونیستی در طول تاریخ را مرور کنیم و بهرهبرداریهای وقت و بیوقت صهیونیستها از دستاوردهای افسانه هولوکاست برای فرار به جلو در مناقشات را یکبار دیگر بهخاطر بیاوریم، میبینیم صهیونیستها بعد از هر شکستی، لباس نو بر تن افسانه هولوکاست کرده و هر بار هم سوژههای هالیوودپسندی را انتخاب میکنند که تأثیرگذاری آن بر تودههای مردم در گوشه و کنار جهان ثابت شده و همین مسئله بر تصمیمهای سیاستمداران در عرصههای بینالمللی به نفع جامعه صهیونیستها بیتأثیر نبوده است.