آسیا مات شد
ملیپوشان شطرنج ایران، ارزشمندترین طلای کاروان ورزشی کشورمان را در هانگژو گرفتند؛ مدالی که برای اولین بار به دست آمد
بعضی مدالها لذت دیگری دارند چراکه شبیه خوشبختی بیرون کشیدهشده از وسط ناکجا هستند؛ یکجور امید نطلبیده که تصویر فردا را دلچسبتر میکند؛ درست شبیه همان کاری که پسران شطرنج ایران در بازیهای آسیایی هانگژو انجام دادند. آنها با طلای تاریخیشان، «مهمترین» مدال کاروان ایران را از بازیهای آسیایی به چنگ آوردند؛ پسرانی که یکی از «اولینهای» ورزش ایران را در هانگژو ساختند و در هر مسابقه چنان مسلط نشان دادند که انگار یک عمر روی سکوی اول دنیا تکیه زدهاند. قبل از این لحظه خاص، همیشه تصور میکردیم «قدرت بدنی» مناسبترین کلمه برای توصیف ورزش ایران است. امیدمان هم به رشتههای رزمی و قدرتی بود که بدرخشند و همان صحنههای آشنای همیشگی را خلق کنند. طلای شطرنج اما با کمترین تحرک و بیشترین استفاده از هوش بهدست آمد. ستارهها پشت میز نشستند، رقبا را یک به یک کیش و مات کردند و خوشرنگترین مدال را گرفتند.
لحظه به لحظه این موفقیت، غرورآمیز بهنظر میرسد؛ بیآنکه بخواهیم بین مدالهای طلا فرق بگذاریم و وزنشان را سبک و سنگین کنیم. باید این حقیقت را پذیرفت که «ساختن» هر چیزی بدون نسخه مشابه در گذشته، همیشه دشوارتر از تکرار موفقیتهای قبلی است. پس ستارههای کشتی، والیبال و ووشو در هانگژو، خوب میدانستند مشغول انجامدادن چه کاری هستند اما برای شطرنج، همهچیز تازه شروع شده بود؛ یک ماجراجویی سرشار از هیجان که لحظه پایانیاش، لحظه به اوج رسیدن احساسات بود. این طلا حتی قبل از شروع بازیها، در قلب شطرنجبازهایی شکل گرفت که به جای رفتن، ماندن و جنگیدن را برگزیدند؛ کشاندن لبخند روی لب مردمان همین خاک.
وقتی شطرنج تیمی بازیهای آسیایی شروع شد، همه شانس قهرمانی را به چین یا هند میدانند. اینکه بخشی از بهترین شطرنجبازهای کره زمین در این دو تیم حضور داشتند، رؤیاپردازی را برای هر حریف دیگری دشوار میکرد. ایران، جدیترین شانس قهرمانی نبود اما روزبهروز، به هدف بزرگش نزدیک شد. 7پیروزی و 2تساوی در 9مسابقه، شاهکار تیمی بود که هرگز شکست را به رسمیت نمیشناخت؛ تیمی که در همان بازی فراموشنشدنی با هند، نشان داد که جز طلا، رنگ دیگری را برازنده خودش نمیداند. شاید در هانگژو، طلاهای زیادی را از دست داده باشیم اما این طلا، آنقدر جسورانه و هوشمندانه بهدست آمده که میتوان برای روزها و هفتهها از آن نوشت. این مدال و این پیروزی بزرگ، ارزش درشتترین تیترها و آشکارترین ستایشها را دارد.
تیم نابغهها؛ این اسمی است که باید روی تیم ملی شطرنج در هانگژو بگذاریم؛ تیمی که نخستین طلای تاریخ ایران در رشته شطرنج بازیهای آسیایی را به دست آورد و اینچنین، تاریخساز است؛ تیمی با پرهام مقصودلو، سوپراستادبزرگ شطرنج و قهرمان جوانان جهان با رنک 33جهانی، استاد بزرگ پویا ایدنی با رنک 144، استادبزرگ محمدامین طباطبایی با رنک 55 که سابقه رسیدن به یکچهارم نهایی جامجهانی شطرنج را دارد و استاد بزرگ بردیا دانشور با رنک 251 و البته با کمک امیررضا پور آقابالا که بهعنوان بازیکن کمکی کنار آنها بود؛ اسمهایی که برای ورزش ایران، سمبل اراده هستند؛ آنهایی که کلمهای به اسم «غیرممکن» را درک نمیکنند و با هر بار حرکتدادن مهرهها روی صفحه شطرنج، فاصله بیشتری از ناامیدی میگیرند؛ پسران درخشانی که وقتی پای ایران وسط باشد، هیچچیز شکستشان نمیدهد. این فصل آخر داستان این تیم نیست. آنها تازه در صفحههای اول یک کتاب تاریخی هستند و قرار است با قدمهای بعدیشان هم، همه را در حیرت فرو ببرند؛ آنها که غرور، کسبوکارشان است و امیدواری، معجزه که بازی را برایشان عوض میکند.