• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
پنج شنبه 31 خرداد 1397
کد مطلب : 20484
+
-

روایت دیگران

لکوموتیو

لکوموتیو

انتخاب و ترجمه: اسدالله امرایی
نویسنده داستان:ادوارد مارتین

روزگاری لکوموتیو ریل‌های راه‌آهن تازه تاسیس را در می‌نوردید؛ صیقل می‌داد و چرخ‌هایش صیقل می‌خورد. سال‌ها گذشت و همچنان کار می‌کرد تا آنکه بر اثر خوردگی فرسوده شد و آن را به انبار اسقاط فرستادند. می‌دانست زندگی‌اش به پایان رسیده. شهرداری آن را تحویل گرفت،  رنگ کرد و زیر سایبانی در پارک گذاشت. لکوموتیو حالا زندگی تازه‌ای پیدا کرده. بازی قایم‌باشک بچه‌ها شادی گذشته را به او برگردانده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید