• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
پنج شنبه 13 مهر 1402
کد مطلب : 204734
+
-

خانواده‌های غربی، قربانی فمینیسم

مبنای شکل‌گیری فمینیسم در غرب در آغاز برابری میان زن و مرد بود، اما به فراخور زمان، جریانات دیگری از آن متولد شدند که برخی از آنها برای حقوق برابر به مبارزه برنخاسته بودند، بلکه قائل به دیدگاه برتری زن نسبت به مرد در همه جهات بودند. فمینیسم در نیمه‌دوم قرن بیستم به حوزه آکادمی ورود پیدا کرد و به‌نظریه‌پردازی در بسیاری از علوم پرداخت. در این میان، خانواده یکی از موضوعاتی است که همواره موردتوجه نظریه‌پردازان فمینیسم بوده و نظریات متفاوت و جهت گیری‌های ایشان سبب تغییر در مفهوم نهاد خانواده در غرب شده است.
مریم غنی‌زاده بافقی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حقوق خصوص در این‌باره می‌گوید: «فمینیست‌ها استدلال کرده‌اند که خانواده سنتی نمی‌تواند در دنیای پسامدرن غالب باشد. بررسی کتب درسی دانشگاهی آمریکا در سال١٩٩٧ نشان می‌دهد که متون فمینیستی که به‌طور گسترده استفاده می‌شود، ضد‌ازدواج بوده و پیامد‌های مفید ازدواج برای افراد و جامعه را انکار می‌کند. به‌طور مثال، فمینیسم رادیکال و سوسیالیسم خانواده را به‌عنوان محل اصلی ظلم و ستم به زنان معرفی می‌کند.»
او ادامه می‌دهد: «با نگاهی به موج‌های مختلف فمینیستی فعالیت برخی گرایش‌ها درجهت ایجاد تحول در ساختار نهاد خانواده قابل مشاهده است. روندی که به‌صورت مخالفت با ازدواج، تأکید بر رفع نگاه جنسیتی در خانواده، تلاش برای حذف مردسالاری و تغییر در ساختار نقش‌های مختلف زنان در خانواده، همچون نقش مادر و همسری دنبال شده است. مقابله با برخی نقش‌های زنان در خانواده مانند نقش مادری توسط برخی جریان‌های فمینیستی نمونه‌ای از تأثیر آنها بر مفهوم خانواده، ساختار و کارکرد‌های آن است. بسیاری از گرایش‌های فمینیستی بیش از آنکه حق و تکلیف را در کنار هم برای زنان و همچنین نهاد خانواده مدنظر قرار دهند، پافشاری بر دستیابی به‌حقوق یکجانبه کرده‌اند.»
این کارشناس حقوق خصوصی توضیح می‌دهد: «فمینیسم با رویکرد‌هایی که نسبت به نهاد ازدواج، جنسیت در خانواده، مفهوم پدرسالاری، غریزه مادری، قوانین طلاق و فرزندان داشته، در شناخت حقوق به خطا رفته است؛ چرا که در این‌ رویکرد‌ها، طبیعی بودن ساختار خانواده به چالش کشیده شده است. جریان‌هایی از جنبش فمینیسم با ساختارشکنی در برخی دوره‌ها، تأثیرات منفی بر نهاد خانواده گذاشتند. آنها علاوه بر اینکه مستقیما درصدد نابودی نهاد ازدواج و خانواده بودند، بازوی پیش برنده برخی شیوه‌های نا‌متعادل زندگی همچون همجنسگرایی و یا زندگی با روابط جنسی آزاد نیز شدند. بر اثر فعالیت‌ جریان‌های فمینیستی آمار سقط جنین و خانواده‌های تک سرپرست نیز افزایش یافت. این سبک‌های زندگی پیشنهادی، عواقب غیرقابل جبرانی ازجمله کاهش رشد جمعیت و اختلاط در زندگی بشر را به‌دنبال دارد. پیامد‌های حاصل از رویکرد فمینیسم نسبت به مفهوم خانواده دگرگونی این مفهوم را به‌طور غیرطبیعی و درجهت مخالف با فطرت بشر نشان می‌دهد و بیشتر از آنکه موجب دوام ساختار خانواده شود، درصدد فروپاشی این نظام بوده است.»‌

این خبر را به اشتراک بگذارید