• یکشنبه 9 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 19 شوال 1445
  • 2024 Apr 28
یکشنبه 9 مهر 1402
کد مطلب : 204348
+
-

داغ لوح‌های هخامنشی بر دل صهیونیست ها ماند

بررسی ناگفته‌هایی از لوح‌های گلی تخت جمشید در گفت‌وگو با خسرو معتضد، تاریخ‌نگار و مورخ

گزارش
داغ لوح‌های هخامنشی بر دل صهیونیست ها ماند

الناز عباسیان-روزنامه‌نگار

در سفر اخیر رئیس‌جمهور کشورمان به مقر سازمان ملل در نیویورک، پنجمین محموله «لوح‌های هخامنشی» در قالب ۳۵۰۶ لوح بسته‌بندی شده، پس از ۸۵ سال به کشور باز‌گردانده شدند.
دولت سیزدهم طی 2سال اخیر بارها در مجامع بین‌المللی مانند دادگاه لاهه استرداد این الواح را با اهتمام ویژه پیگیری کرده بود اما نکته قابل تامل تلاش‌های رژیم صهیونیستی برای تصاحب این آثار باستانی بود که خوشبختانه با درایت وکلای ایرانی، دادگاه شیکاگو به فرجام‌خواهی موزه ایران باستان و شورای ایرانیان آمریکایی به بازگردانده‌شدن این لوح‌ها به ایران رأی داد.
درباره جزئیات این ماجرا سراغ خسرو معتضد، روزنامه‌نگار و پژوهشگر تاریخ معاصر رفتیم. او سال‌ها مشغول نوشتن تاریخ بوده، سرشار از اشارات و ذکر حواشی تاریخی است که خواندن صحبت‌های او پیرامون لوح‌های هخامنشی آن هم با زبان خاص خودش خالی از لطف نیست.

شاهان قاجاری، ارزش آثار باستانی را درک نمی‌کردند
سرزمین ایران در سال‌های حکومت شاهان قاجار و پهلوی محل توجه و تمرکز قدرت‌های جهانی برای تاراج و غارت منابع آن بود؛ از نفت گرفته تا امتیاز کاوش‌های باستان‌شناسی که به موزه‌های کشورهای فرانسوی و آمریکایی و… اعطا شد. خسرو‌معتضد ‌در این‌باره می‌گوید: «این پادشاهان قاجار اساساً ارزش تاریخ را نمی‌دانستند. برای آنها معادن طلا و نقره مهم بود. سال ۱۹۰۰‌میلادی به بعد در زمان سلطنت مظفرالدین‌شاه، باستان‌شناس فرانسوی به نام «ژاک دمورگان» از دولت وقت اجازه گرفت و در شوش مستقر شد و شروع به باستان‌شناسی کرد. البته این شخص حق زیادی در عرصه باستان‌شناسی به گردن ایران داشت. دمورگان ۱۰‌جلد کتاب نیز از تجارب خود درباره ایران با عنوان ماموریت علمی در پارس تالیف کرده است. او در یکی از کتاب‌های خود نوشته بود: در ایران هر جا زمین را شکافتم، بعد از ۳۰‌متر به نمک، سپس به نفت رسیدم. ایران روی نفت قرار دارد. حالا ممکن است درباره «هر جا» قدری غلو کرده باشد اما به‌طور کلی در مناطق مختلف جنوب ایران واقعا نفت خودبه‌خود از زمین بیرون می‌آمد و یا با یک چاه کم‌عمق امکان دسترسی به نفت خام ممکن بود و این در حالی بود که در آمریکا یافتن نفت به حداقل ۳۰۰ متر کندن زمین نیاز داشت. دوم به این نتیجه رسید که ایران آثار باستانی فوق‌العاده‌ای دارد که زیر خاک مدفون است. زلزله‌های زیادی در ایران رخ داده بود و شهرهایی مثل ری، تبریز و جزیره قشم چندین‌بار زیر و رو شده بودند. بنابراین خارجی‌ها توجه‌شان به ایران جلب شد و به اینجا آمدند و آثار باستانی زیادی را استخراج کرده و بردند. در حال حاضر در موزه لوور، ۴‌گالری بزرگ آثار ایرانی داریم؛ آثار و نقاشی‌هایی که حیرت‌آور هستند. »

عملیات در تخت جمشید
سوء استفاده خارجی‌ها از میراث گرانبهای ایرانی‌ها موجب شد که کم‌کم علم باستان‌شناسی در ایران شناخته شود و عده‌ای برای تحصیل در این رشته به اروپا بروند. خسرو معتضد ‌در ادامه درخصوص توجه دولت وقت به آثار باستانی می‌گوید: «در زمان رضاشاه افراد زیادی از ایران به خارج ازکشور رفتند و علم باستان‌شناسی را یاد گرفتند. از سال ۱۳۰۶ دولت ایران‌ آگاه شد و قانونی به نام «عتیقات» برای حفظ آثار ملی و باستانی تصویب کرد. همچنین قرار شد نصف آثار کشف‌شده توسط خارجی‌ها در شوش و تخت جمشید برای آنها و نصف برای ایران شود چون ایرانی‌ها علم کاوش این آثار را نداشتند. در نبود رشته‌های مرتبط با باستان‌شناسی، ما مجبور می‌شدیم از خارجی‌ها ازجمله فرانسوی‌ها کمک بگیریم. آنها نه‌تنها پول گزافی می‌گرفتند بلکه آثار زیادی هم با خود از کشور خارج می‌کردند. یک پروفسور آمریکایی آلبانی به نام «هرتسفلد» به ایران آمد و این فرد هم به گردن ما ایرانی‌ها حق دارد. اغلب قسمت‌های تخت جمشید مدفون بود. او و همکارانش تخت جمشید را از زیر خاک بیرون آورده و حتی آثار باستانی ایران را از آسمان نقشه‌برداری کردند. تخت جمشید که در گذشته در میان مردم و در اسناد تاریخی «صد ستون» و «هزار ستون» و «چهل منار» نامیده می‌شد به ‌ شکل امروزی نبود. با کاوش تیم باستان‌شناسی به سرپرستی هرتسفلد بخش‌های بزرگی از تخت جمشید پایتخت پرآوازه هخامنشیان که امروزه یکی از مهم‌ترین آثار ثبت‌شده ایران در میراث جهانی یونسکو است از زیر خاک سر برآورد. این تیم بخشی از ابنیه تخت جمشید و از همه مهم‌تر پلکان خاوری کاخ آپادانا و پله‌های تالار شورا و اندرونی کاخ خشایارشا را خاکبرداری کردند و هزاران لوح‌ و کتیبه خشتی اکتشاف کردند، به همراه مقدار زیادی اشیای باستانی و الواح زرین و سیمین.»

چرا گواهی تمدن ایران به آمریکا رفت؟
در دوره هخامنشیان، فقط چینی‌ها کاغذ داشتند و در مصر هم کاغذی به نام پاپیروس استفاده می‌شد. چون ایرانیان کاغذ نداشتند، روی لوح‌‌های گلی با خط میخی می‌نوشتند یا روی سنگ می‌تراشیدند. خط ما میخی و زبان ما آرامی بود. اینها نکته‌هایی است که خسرو معتضد ‌به آنها اشاره کرده و می‌گوید:‌ «این لوح‌ها در زیرزمین تخت جمشید بودند. آنجا به نوعی کتابخانه ما ایرانی‌ها بود. قیمت اینها قابل تخمین نیست و اینها کتاب‌های کهن‌ترین کتابخانه دنیا بعد از کتابخانه‌های مصر قدیم و آشور و بابل است. این لوح‌ها هر کدام به اندازه یک کف دست است اما خیلی ارزشمند است. درباره قرض و صرافی و خرید و آذوقه و دستورات پادشاهان در این لوح‌ها نوشته شده است. شانس آوردیم وقتی اسکندر مقدونی تخت‌جمشید را آتش زد این لوح‌ها زیر‌زمین تخت جمشید پخته و سفت شدند. اصلا براثر همین حرارت زیاد، به شکل سنگ درآمدند. این الواح بازمانده از دوران هخامنشیان در سال ۱۳۱۲ از ایران خارج شد و اکنون پس از حدود 80سال به‌تدریج به ایران باز می‌گردند. «اریک اشمیت» و «ارنست هرتسفلد» از دانشگاه سیراکیوز آمریکا (مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو) این ۷۰‌هزار لوح‌ها را به آمریکا برده بودند تا نوشته‌های آنها را ترجمه کنند. «آلبرت تن آیک اومستد»، خاورشناس آمریکایی و مورخ و متخصص شناسایی خط پهلوی و میخی نوشته‌های الواح را ترجمه کرد. تصاویر این الواح حفظ شده در کتابخانه هخامنشیان در کتاب او به نام «شاهنشاهی هخامنشی» آمده است. این کتاب توسط استاد بنده آقای محمد مقدم ترجمه شده و در سال۱۳۴۰ چاپ شد.

ایران باستان؛ پایه‌گذار حقوق شهروندی
اطلاعات بی‌نظیری از این الواح که اکنون ترجمه شده به‌دست آمده است؛ ازجمله توجه به حقوق شهروندی و کارگران. معتضد ‌به محتوای این لوح‌ها اشاره می‌کند: «در این لوح‌ها به جزئیات زیادی مثل میزان حقوق کارگرانی که در تخت جمشید برای ساخت‌وساز کار می‌کردند اشاره شده است. اینکه در هفته به کارگران چه میزان ‌ پول داده می‌شد. حتی به آنها گوسفند بزرگ و نوشیدنی می‌دادند‌ تا در طول هفته به‌عنوان غذا استفاده کرده و قوت داشته باشند. میزان و نوع غذای کارگران را هم به جزئیات نوشته است. نکته جالب اینجاست که در مصر باستان که ۲هزار سال قبل از هخامنشیان بودند، کارگرها حقوق نمی‌گرفتند و نوعی بیگاری بود. به زور شلاق، اهرام ثلاثه ساخته شد. همچنین دیوار چین هم به زور شلاق بود. اما یکی از افتخارات ملت ایران این بود که برای ساخت تخت جمشید، کارگران با احترام حقوق می‌گرفتند.»

چرا اسرائیلی‌ها به‌دنبال این لوح‌ها هستند؟
۳۰ هزار لوح‌ را آمریکایی‌ها سال ۱۹۳۳ از ایران بردند. معتضد‌ در مورد تلاش نافرجام رژیم صهیونیستی در غصب این لوح‌‌ها توضیح می‌دهد: «اسرائیل ادعا می‌کرد که این الواح را باید به آنها تحویل دهیم و آنها را به‌عنوان غرامت انفجار بمب در لبنان و تل آویو طلب می‌کردند. حالا چرا این لوح‌‌ها برای آنها مهم بود؟ چون در این الواح به‌وجود یهودیان در ایران اشاره شده و برای مثال در مورد اینکه کوروش یهودیان را مورد عنایت قرار داده بود، مطالبی آمده است. در تورات نیز به کوروش اشاره شده است. یهودی‌ها می‌خواستند از این الواح استفاده تاریخی کنند. آنها این الواح را برای اثبات واقعیت وجودی خود در گذشته نیاز داشتند و آن‌ را اثباتی برای وجود دولت یهود می‌دانستند تا برای خود تاریخ درست کنند.»  او ادامه می‌دهد: «دولت‌های آمریکایی نتوانستند به نفع اسرائیلی‌ها در این پرونده دخالت کرده و خوشبختانه دادگاه‌های آمریکا، این الواح را متعلق به ایران دانسته و در حال حاضر آنها به‌تدریج به ایران باز گردانده می‌شوند. در این پرونده ایران هوشمندی به‌خرج داد و با کمک و درایت وکلای خوب توانست از حق و تمدن مردم ایران دفاع کند. نکته آخر اینکه دروغ محض است که آمریکا در زمان دولت اوباما ۱۵۰ میلیارد دلار به ایران داده است. فقط یک میلیارد و ۱۵۰ میلیون دلار داد. این پول‌ها را به‌صورت اسکناس با هواپیما به ایران تحویل دادند.   آمریکایی‌های بسیاری پول و منابع مردم ایران را ضبط کرده‌اند. اگر این پول به ایران تحویل داده و خرج مردم شود تحول بزرگی در زندگی مردم ایران شاهد خواهیم بود. اینکه می‌گویند ما بمب اتم می‌سازیم این دروغ اسرائیل است. در حال حاضر بسیاری از کشورها بمب اتمی دارند اما آیا می‌توانند استفاده کنند؟ آیا روسیه می‌تواند در جنگ اوکراین استفاده کند؟ این دروغ اسرائیل است درحالی‌که خودش بمب اتمی دارد. نتیجه اینکه اگر‌ وکلای کاربلد برای دعاوی ایران به خارج از کشور اعزام شوند، ما به حق واقعی خود می‌رسیم و می‌توانیم طرف‌های مقابل را وادار کنیم تا تحریم‌ها را بردارند. کار خوبی بوده و امیدوارم ادامه داشته باشد. بحث نگهداری آنها هم مهم است و امیدواریم در حفظ آنها کوشا باشند. چون بعد از انقلاب 2‌ لوح‌ زرین از کاخ سعدآباد دزدیده شده و بعدها پلیس باکو آنها را از دست قاچاقچیان گرفت و به ایران پس داد. »



 

این خبر را به اشتراک بگذارید