شاید شما هم این روزها اخبار مربوط به کشتی آزاد را شنیدهاید.
کشتی برای ایرانیها فقط یک رشته ورزشی نیست بلکه یک عرصه مهم برای نشان دادن روحیه جوانمردی و فتوت است که در شخصیت ایرانی نهفته است. برای همین مردم ایران هم نتایج مسابقات را دنبال میکنند و هم اخلاق و گفتار و روحیاتی که پهلوانانشان بروز و ظهور میدهند.
هنوز خاطره کشتیگیرهایی که در جام آریامهر شرکت نکردند و جام تعطیل شد در ذهن این مردم هست. خاطراتش را امثال محمدرضا طالقانی با افتخار تعریف میکنند.
هنوز خاطره تقابل پهلوانانی که نماد عقیده مردم بودند با حکومتی که نماد ارزشهای غربزدگان بود فراموش نشده. کسانی که زیر فشارهای ظالمان زندگی کردند و تن به خفت ندادند. برای همین هنوز هم جملات توفنده «پژمان درستکار» دل از این مردم مظلوم و پهلوان میبرد. همان حالیکه با ذکر «حیدر حیدر» هنگام تماشای پهلوانانشان به آنها دست میدهد.
قهرمانی امیرحسین زارع در سنگینوزن لذتبخش است اما مهمتر از آن بزرگواریای است که او در مقابل کشتیگیر گرجستانی نشان میدهد. او بعد از مسابقه و قهرمانیاش درباره رفتار کشتیگیر حریف میگوید:«ورزش کشتی، ورزش کشتیگیران کشورهای دیگر نیست. این ورزش، ورزش ملی و مذهبی ماست و بیشتر از اینکه قهرمانی مهم باشد، بعد پهلوانی و درس معرفت در این ورزش مهم است.»
این جملات و آن رفتارها مهم است. ایرانی معتقد است ورزش فقط نتیجه نیست بلکه معنا و عمقی دارد که مهمتر است.
برای همین است که وقتی «علیعباس رضازاده» کشتیگیر اهل آذربایجان در لحظات آخر با بیاخلاقی لگد به سر «میلاد والیزاده» ایرانی میزند، میلاد او را بهخاطر شکستش دلداری میدهد.
این است که وقتی مردم جنگندگی و تیزهوشی حسن یزدانی مقابل کشتیگیر آمریکایی را میبینند که چطور با ناداوری حاکم بر سالن به او اجحاف میشود و به تعبیر درستکار «آمریکاییها نفوذشان در داوری زیاد است» همان احساس همیشگی برایشان زنده میشود. احساس اقتدار در عین مظلومیت. احساس نفرت از این ساختار پر از بیاخلاقی و ناداوری و ظلم و احساس افتخار به حسنآقا که حالا مدالهایش از آقاتختی هم بیشتر شده اما این تواضع اوست که زبانزد است نه تبختر و انانیتش.
ورزشکاران ما روزی که اخلاق و مرامشان هم شبیه حرفهایهای آنور آبی شود که جلوی دوربین بخندند اما پول مردم را بالا بکشند و برایشان نه ملیت مهم باشد و نه اخلاق، دیگر از چشم مردم میافتند و آن روز است که پشتشان به خاک مالیده میشود.
این مردم شنیدهاند جملات پیامبرشان را که در مسابقات زورآزمایی در کوچههای مدینه فرمود قدرتمندترین شما کسی است که پشت نفسش را به خاک میساید.
سالهاست جریانی در ایران تلاش میکند به نام ورزش احساس غربپرستی و غربدوستی را در بین مردم بپراکند. جماعتی که برخیشان امروز به شبکههای ایران اینترنشنال و سلطنتطلبها پیوستهاند و برخیشان هنوز در داخل سرگرم کارند، اما مردم مدتهاست که از طعم طعنها و تحقیرهای این جماعت هنگام باخت ظاهری قهرمانانشان منزجرند و از شنیدن صدای کسانی که به هر مناسبت هویت و عقیدهشان را به تمسخر میگیرند عصبانیاند.
پهلوانان کشتی یک نمونهاند اما آن ورزشکار جنمداری که از لرستان غیور با تلاش خود برمیخیزد و پنالتی سوپرستارههای اروپایی را میگیرد هم رفتارش نماد خودباوری، عزت و استقامت این مردم میشود.
مدالهای رنگارنگ کشتی مبارک باشد برای مردم اما مهمتر از نتیجه روی تشک، حالی است که به مردم یک کشور منتقل میشود. احساسی است که با دیدن این مبارزهها به آنها دست میدهد.
شکست حسن یزدانی پرافتخار در فینال احساس مظلومیت و اقتدار را و هویت پهلوانی و سختکوشی را به این مردم هدیه داد مثل همیشه. شیر مادر و نان پدر حلالت.
ورزش فقط نتیجه نیست
در همینه زمینه :