در این صفحه به بازخوانی صفحات حوادث روزنامه همشهری در 30 سال قبل میپردازیم
تصادف اتوبوس با تیر برق
همشهری شهریورماه سال 1372در صفحه حوادث عکسی از یک تصادف در پایتخت منتشر کرد. تصادف یک اتوبوس با تیر برق. در شرح این عکس آمده است:در تصادف یک اتوبوس شرکت واحد با تیر بتونی برق در اتوبان جهانکودک، اتوبوس به شدت آسیب دید. اگر اتوبوس مسافر داشت بعید نبود که حادثه از اینکه هست تلختر جلوه کند.
جنایت خانوادگی در جنگل سرخه حصار
یکی از تکاندهندهترین جنایتهایی که در سال 1372در تهران اتفاق افتاد، مربوط به حادثهای است که در جریان آن مردی بعد از قتل 2فرزند خردسال خود در جنگل سرخهحصار دست بهخودکشی زد. در شرایطی که این حادثه در آن زمان بازتاب گستردهای داشت روزنامه همشهری در گزارشی مفصل به آن پرداخت. براساس این گزارش این مرد بعد از آنکه 3دختر5، 10و 16سالهاش را سوار بر موتورسیکلت به جنگل سرخه حصار برد در آنجا با اسلحه به آنها شلیک کرد و در نهایت دست بهخودکشی زد. هرچند دختر 10ساله به طرز عجیبی از این حادثه جان سالم به در برد اما دو خواهر و پدرش جان باختند.
همشهری در بخشی از این گزارش به گفتوگو با مادر خانواده پرداخته است. این زن درباره وضعیت زندگیاش اینطور توضیح داد: ما اختلاف حادی با هم نداشتیم نظیر اغلب زن و شوهرها گاهی بهاصطلاح به هم میپریدیم. شب قبل از حادثه در خانه پسردایی شوهرم مهمان بودیم. شوهرم سخت کار میکرد تا کمبودهای زندگیمان را جبران کند. صاحبخانه اجارهمان را هزار تومان اضافه کرده بود و شوهرم نگران بود. چون نمیتوانست این پول را فراهم کند قرار بود تا چند روز دیگر خانه را تخلیه کنیم. بخشی از اسبابها را در زیرزمین همسایه گذاشته و دنبال خانه بودیم. شوهرم شبها گاهی گریه میکرد. میگفت بهتر است برویم بیرون از شهر و در یک زمین چادر بزنیم.
آنطور که در گزارش همشهری آمده این مرد پیش از این اقدامش نوارکاستی ضبط کرده و درباره انگیزهاش توضیح داده بود.
اما تنها نجاتیافته این حادثه دختر 10ساله خانواده بود. او درباره آنچه اتفاق افتاده بود گفت: پدرم ما را به بهانه گردش با موتورش به پارک برد. او به من دو گلوله شلیک کرد اما من همانطور فرار کردم و بعد فکر کرد مردهام و دیگر سراغم نیامد اما دو خواهرم را کشت و بعد هم بهخودش تیراندازی کرد. نمیدانم چرا پدرم این کار را کرد.
مار در خواربار فروشی
مار سمی خطرناکی داخل یک مغازه خواربارفروشی شد و 12ساعت در این مغازه و محله وحشت آفرید. در این گزارش که درست 30سال قبل در همشهری منتشر شده آمده است:
صاحب این مغازه که در خیابان کوچکسرای قائمشهر قرار دارد پس از آنکه کرکره مغازه خود را بالا کشید متوجه مار بزرگی شد که روی کیسههای برنج خوابیده بود. بر اثر سر و صدای کرکره مار خفته ناگهان سر از خواب برداشت و وحشتزده در سطح مغازه به خزیدن پرداخت و سپس خود را به سقف چوبی مغازه رساند و مخفی شد. درحالیکه صدای فش فش او به گوش میرسید صاحب مغازه وحشتزده از آنجا فرار کرد و از مأموران انتظامی و آتشنشانی کمک خواست.
با آگاهی از وجود مار این مغازه که در خیابان کوچکسرای قائمشهر قرار دارد تعطیل شد و کسی جرأت ورود به آن را نیافت. سرانجام از مأموران انتظامی استمداد شد و آنها مار را معدوم کردند؛ اما وحشت به پایان نرسید چون ریشسفیدان محله نظر دادهاند که جفت مار هنوز در یکی از زوایای خواربارفروشی پنهان است و در فرصتی انتقام خواهد گرفت.
دستگیری دزدان مبتکر خودرو
دو جوان که با شیوه جدیدی در تهران دست به سرقت اتومبیلها میزدند توسط کارآگاهان شعبه دوم اداره آگاهی تهران دستگیر شدند. در توضیح این خبر که شهریورماه سال 1372در همشهری منتشر شده ،آمده است: این دو دستهای خود را باندپیچی کرده و خود را به مریضی میزدند و سوار اتومبیلهایی میشدند که رانندگان آنها را از سر دلسوزی سوار میکردند، غافل از اینکه دزدان باند دستهای خود را با داروی بیهوشی قوی آغشته کردهاند. آنها رانندهها را بیهوش میکردند و اتومبیلشان را به سرقت میبردند. طی چندماه گذشته چندین راننده در این مورد به اداره آگاهی تهران مراجعه کردند و شکایتهایی داشتند. در ادامه مأموران آگاهی به تعقیب دزدان مبتکر پرداختند و محسن و عباس را دستگیر کردند و با پرونده تحویل مقاقات قضایی دادند.
کشف تریاک در بار هندوانه
این روزها خبرهای مختلفی از جاسازیهای عجیب و غریب محمولههای موادمخدر شنیده میشود. اما جالب است بدانید که 30سال قبل چنین کاری عادی نبود. مثلا در گزارش همشهری از کشف تریاک در بار هندوانه آمده است: قاچاقچیان در کف کامیونی که در زابل خریداری کرده بودند 96کیلو تریاک پنهان کرده بودند. آنها در نیشابور روی آن هندوانه بار زدند و عازم تهران شدند اما دستشان رو شد.
قتل کودک 2ساله توسط یک دیوانه
دیوانهای در پیشوای ورامین با تبر کودک2و نیم سالهای را که در حیاط خانه مشغول بازی بود کشت و فرار کرد. این خبری است که همشهری در شهریورماه سال 72منتشر کرد و نوشت: این حادثه در یکی از روستاهای آبرو پیشوا اتفاق افتاد و دیوانهای وارد خانهای شد و با ضربات تبر کودک را در برابر دیدگان مادرش به قتل رساند و فرار کرد اما مأموران او را در بیابان دستگیر کردند.
یکشنبه 19 شهریور 1402
کد مطلب :
202543
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved