• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
شنبه 18 شهریور 1402
کد مطلب : 202407
+
-

وداع با خاطره‌ساز جنگل‌های گیلان

گفت‌وگو با مسعود بیزارگیتی، درباره شعر و ترانه‌سرایی زنده‌یاد تیمور گورگین

گفت‌وگو
وداع با خاطره‌ساز جنگل‌های گیلان

فرشاد شیرزادی-روزنامه‌نگار

تیمور گورگین، شاعر و ترانه‌سرای گیلک شامگاه چهارشنبه در منزل شخصی‌اش در خمام بندر انزلی درگذشت. او از چهره‌های تأثیرگذار شعر گیلکی بود. مسعود بیزارگیتی، شاعر و پژوهشگر درباره شعر و ترانه‌سرایی او می‌گوید: «ذات ترانه‌سرایی او بر زندگی روستایی گیلک و فرهنگ فولکلوری که با کار آمیخته بود، استوار است. او همچنین عاشقانه‌های پرسوز و گدازی سرود که خوانندگان معروف گیلک اجراهایی ماندگار از آنها داشته‌اند.» تیمور گورگین همچنین به‌عنوان روزنامه‌نگار ابتدا به استخدام روزنامه اطلاعات درآمد و در دهه 70نیز در روزنامه همشهری قلم می‌زد. گفت‌وگوی ما با بیزارگیتی، شاعر گیلانی ساکن رشت درباره شعر و ترانه‌سرایی تیمور گورگین و ادبیات و فرهنگ فولکلور گیلک که او بر آنها احاطه داشت و همچنین داستان‌نویسی و روزنامه‌نگاری زنده‌یاد گورگین است.

تیمور گورگین برای رهایی از قالب شعر کهن که قدری به تصنع کشیده شده بود، از زبانی ساده بهره برد و راه و رسم نیما را پیش گرفت. او چه جایگاهی در ترانه‌سرایی داشت؟ اگر بخواهیم او را با شاعران ساده‌سرایی که اتفاقاً مجموعه اشعارشان با اقبال مواجه است، مقایسه کنیم در چه مرتبه شعری قرار می‌گیرد؟
زنده‌یاد گورگین شعرهای ساده‌ای می‌سرود. ورای شعرهایش انسانی مردم‌دوست بود و نوعی فرهیختگی در رفتار و زبانش وجود داشت. این را از آن جهت می‌گویم که زندگی و آفرینش‌های ادبی زنده‌یاد گورگین به هم آمیخته بود و این تسلسل را می‌توان هم در ترانه‌هایش جست و هم در شعرهای فارسی و هم شعرهای گیلکی‌اش. اساساً او در ترانه‌سرایی چهره بود و از این حیث در شعر گیلکی مطرح شد. او همچنین در جریان شعر گیلکی به مثابه‌خود تأثیرگذار بود. در شعر فارسی و نیمایی تجربه‌هایی داشت، اما از زبانی ساده و نرم بهره می‌برد. مرحوم گورگین در کنار بسیاری از شاعران ساده‌نویس، در ساده‌نویسی نوع خاص خودش را دنبال می‌کرد، اما در شعرهای فارسی‌اش بیش از هر چه ذوق آفرینش او را مشاهده می‌کردیم. قریحه آفرینش‌گرانه گورگین زبانزد بود. در حوزه زبان، در دهه‌های پیش از انقلاب، شاعران فارسی‌گویی داشته‌ایم که تجربه‌های آفرینش آنها در این عرصه، فاصله‌ای بین مرحوم گورگین و این جریان‌های شعری می‌انداخت. بیش از هر چیزی در شعر نیمایی با تأکید باید بگویم که به زبان نرم و ساده او می‌توان به‌عنوان یک نقطه عزیمت اشاره کرد.
در حوزه ترانه‌سرایی و شعر گیلکی چه فعالیت‌هایی داشت؟ اشاره کردید که در این حوزه به چهره‌ای مطرح و تأثیرگذار تبدیل شد. او در این عرصه چه کاری انجام داد؟
زنده‌یاد گورگین شعرهای گیلکی و ترانه‌هایش را از 3-2دهه پیش از انقلاب، هم در نشریات چاپ می‌کرد و هم در رادیو از ترانه‌های گیلکی او استفاده می‌شد. پیام نوین ازجمله مجلاتی بود که شعرهای گیلکی او را منتشر می‌کرد.
در آن دوره که شعرهای زنده‌یاد گورگین چاپ می‌شد، چه شاعران گیلکی در این عرصه عرض‌اندام می‌کردند؟
در آن دوره شاعرانی مانند محمد بشرا، مرادیان گروسی و برخی چهره‌های مطرح دیگر در این عرصه حضور داشتند. هر یک از این بزرگان تجربه‌های منحصر به‌خودشان را داشتند. آن زمان برخلاف 3-2دهه قبل، مفهوم و پدیده جریان‌سازی‌ در شعر گیلکی مطرح نبود؛ حتی زنده‌یاد گورگین هم در آن دهه در کنار دیگر دوستان ادبیاتی خود کارهای مثمر‌ثمری انجام داد.
گورگین روزنامه‌نگاری هم کرد. در عرصه مطبوعات کارهای او را دنبال کرده‌اید؟
در عرصه روزنامه‌نگاری، روزنامه‌نگاری پیشکسوت بود. ایشان در دهه 40در روزنامه اطلاعات استخدام شد و کار می‌کرد. در دوره‌ای هم در دهه 70در روزنامه همشهری قلم می‌زد.
القای حس روستایی در ترانه‌های زنده‌یاد گورگین چگونه دیده می‌شد و بازتاب می‌یافت؟
بسیاری از شاعران همچون گورگین از جنگل و حال‌و هوای خاص گیلان و کشاورزی و کار سروده‌اند و در واقع خاطره‌ساز جنگل‌های گیلان هستند. همچنین اساساً ادبیات گیلکی در دوره‌هایی تا 4-3دهه قبل، استوار بر نوع روابط میان‌فردی روستایی و نوع کار و فولکلور و فرهنگ موجود روستایی بود؛ هم ادبیات شعری و هم ترانه‌سرایی. ترانه‌های گیلکی اساساً استوار بر نشانه‌ها، نمادها و روابط بین‌فردی عاشقانه و نوع کار کشاورزی که در زندگی روستایی گیلانی وجود داشت، قرار دارد. این عناصر و نمادهایی که از آنها یاد کردم، در حقیقت، سازنده و پردازنده تمام ترانه‌های گیلانی و شعرهای گیلکی است. بسیاری از شعرهایی که زیباکناری خوانده یا پوررضا و ناصر مسعودی به‌عنوان ترانه‌خوان‌های مطرح گیلک اجرا کرده‌اند، عناصر و تصویر، نشانه‌ها و نمادها و مناسبات کاری فولکلور روستایی را در خود دارند. از دیگرسو، بسیاری از ترانه‌های گیلکی همانطور که می‌دانید عاشقانه و پرسوز و گدازند و حتی آن ترانه‌های شاد گیلکی هم دارای عناصر و رنگ‌های روستایی و فولکورهای روستایی است.
«فریاد ماهیگیر» و چندین ترانه معروف دیگر هم حاصل سروده‌های اوست. شماری از اهالی ادبیات و شعر، گورگین را نه‌تنها در سرودن ترانه و شعر، بلکه در سلوک و رفتار اجتماعی هم فرهیخته‌ای متعادل و رویگردان از افراط‌و‌تفریط می‌دانستند. به‌عنوان پرسش آخر می‌خواهم بدانم که شخصیت او را چگونه یافتید؟
ارتباط مستمر و دوستانه با زنده‌یاد گورگین داشتم. ایشان با همه دوستان و کسانی که با او در ارتباط بودند، برخوردی از سر رأفت و مهربانی داشت. آن فرهیختگی رفتار دقیقاً در همین ویژگی سرشتی مرحوم گورگین دیده می‌شد. بسیار خوش‌قلب، مهربان و آرام بود. متأسفانه سعادت دیدار در خانه خودش راکه در خمام بود، نداشتم. بارها مرا با مهربانی دعوت کرد، اما به هر حال روزگار به‌گونه‌ای گذشت که نتوانستم خدمت او حضور یابم. گورگین بسیار فروتن بود. او مانند بسیاری از کسانی که می‌شناسیم که هر چه جامعه مدرن‌تر می‌شود و این مدرن شدن در ادبیات رخنه می‌کند و نوعی برج عاج‌نشینی هم برای برخی فراهم می‌کند، نبود. وی آن زمان که در روزنامه اطلاعات بود، اطلاعات گیلان را هم منتشر می‌کرد.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید