علیرضا مجمع روزنامهنگار
تنها چیزهایی که از جامجهانی میماند تصویر است. تصاویر دوربینها. تصاویر حاشیه. یکی از این تصاویر را امین زندگانی از سنپترزبورگ فرستاد. بعد از بازی ایران، مراکش رفت طرف هوادار مراکشی که نشسته بود کنار خیابان و انگار دنیا روی سرش خراب شده بود. بلندش کرد، دلداریاش داد و بغلش کرد. از فوتبال همین میماند.
برزیل مساوی کرد. کی بود که بازی اولش را برزیل مساوی کرده بود؟ من یادم نمیآید. اما با سوئیس مساوی کرد. سوئیس تیم منظمی است. اسپانیا را هم در 2010 برد. در بازی اول. اما اسپانیا رفت و قهرمان شد. این برزیل اما خیلی کار دارد. بعد از بهخاک افتادنشان جلوی ژرمنها در چهار سال قبل هنوز انگار بوی آن باخت از تنشان خارج نشده. آن اعتماد بهنفسی که برزیل همیشه داشت را این تیم ندارد. این بازی اول بود البته. اما اگر نیمار بخواهد رنگ موهایش را تا آخر جام هر روز عوض کند، خیلی به نظرم نباید روی این تیم حساب کرد.
قبل از برزیل آلمانها بودند که دشمنانشان را شاد کردند. اصولا در فوتبال یک اصل وجود دارد؛ یا آلمانی هستی، یا میخواهی سر به تن ژرمنها نباشد. آلمانها آمدهاند که بروند روی مخ طرفداران بقیه تیمها. برای همین هم وقتی آلمان میبرد حتی هوادار ایتالیایی که در جام نیست حرص میخورد و وقتی مثل بازی مکزیک میبازد، اصلا مهم نیست که تیمت در جام هست یا نه، مثل هوادار مکزیک بالا و پایین میپری. فلسفه تاریخ فوتبال آلمان در سالهای قبل همین بوده. چه پریشب که بد بازی کردند و باختند، چه وقتی تا مراحل پایانی میروند و میبازند. اساسا فوتبال آلمان به وجود آمده برای اینکه حرص دربیاورد.
آلمان با وزنه بازی میکرد انگار. از آن تیم قهرمان جهان چهار سال قبل خبری نبود. از سرواکنی بازی میکردند. انگار سه هیچ جلو آمدهاند توی زمین. تونی کروس برای توپی که در یک متریاش بود هیچ تلاشی نکرد که بگیرد. اوزیل راحت تو سر توپ خورد(راستی هوملز کجا بود وقتی اوزیل تو سر توپ خورد؟) راست آلمان کلا خارج از بازی بود. چپ ژرمنها هم که وقتی نفوذ میکرد مثل رامین رضاییان یادش میرفت که باید برگردد سر پستش.کلا یوگی انگار در بوندسلیگای 2 دارد مربیگری میکند. بعد از بازی گفته که سرنوشت تیمش مثل فرانسه(2002)، برزیل(2006)، ایتالیا(2010) و اسپانیا(2014) نخواهد شد. اما این مانشافتی که ما دیدیم خیلی کار دارد که برگردد به سر جاده. اول هم باید سوئد چغر بد بدن را بزند. خدا را چه دیدی؟ شاید مثل اسپانیای 2010 رفت و به فینال رسید.
تنها چیزهایی که از جامجهانی میماند تصویر است. اما نه تصویرهای روسها. تصویربرداری روسها چقدر بد است. هر چه برزیل تصاویرش بینظیر بود، روسیه افتضاح است. تنها هنر کارگردان تلویزیونی بازیها این است که اتاق کمک داوران ویدئویی را اول بازی نشان دهد و تمام. کلا کارگردان تلویزیونی به تصاویر آهسته صحنههای حساس اعتقادی ندارد. کمتر صحنه آهستهای است که در زمان مرده بازی روی آن سوییچ شود. لیگ برتر ما در این 17 سال رشد کرده اما روسها انگار برای بازیهای محلیشان تصویر میگیرند. خلاقیت تصویری در این دوره یکی از فاجعهترین دورهها را دارد میگذراند. برگشتهایم به تصویر برداری دهه هفتاد.
سه شنبه 29 خرداد 1397
کد مطلب :
20111
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved